روستا و عشایر؛ قلب تپنده ایران‌زمین

حاجی‌‌آباد(پانا)- در دل کوه‌ها و دشت‌ها، جایی دور از هیاهوی شهر، مردمانی زندگی می‌کنند که با صبر، تلاش و عشق به طبیعت، چراغ زندگی را روشن نگه داشته‌اند. روستاییان و عشایر، نگهبانان بی‌ادعای فرهنگ و برکت‌اند؛ آنان که با گام‌های استوارشان، ریشه‌های ایران را زنده نگه می‌دارند.

کد مطلب: ۱۶۱۸۲۹۷
لینک کوتاه کپی شد
روستا و عشایر؛ قلب تپنده ایران‌زمین

در گستره بی‌کران ایران‌زمین، جایی که کوه‌ها سر به آسمان می‌سایند و دشت‌ها تا افق امتداد دارند، مردمانی زندگی می‌کنند که نفس‌شان با طبیعت گره خورده، و گام‌هایشان با ریتم زمین هماهنگ است. آنان که نامشان روستایی و عشایر است، اما روحشان فراتر از واژه‌ها، تجسمی از اصالت، تلاش و زیبایی‌ست.

روستا، مهد آرامش و زایش است؛ جایی که هر طلوع خورشید، نوید روزی پرکار و پرامید را می‌دهد. در خانه‌های گلی و چوبی، در میان صدای مرغ و خروس، در کنار جویبارهای زلال، زندگی جاری‌ست؛ بی‌تکلف، بی‌ادعا، اما سرشار از معنا. عشایر، با کوچ‌هایشان، با چادرهای سیاه و سفیدشان، با نی‌نوازی در دل کوهستان، روایت‌گر سفری بی‌پایان‌اند؛ سفری برای بقا، برای عشق به خاک، برای حفظ سنت‌هایی که نسل‌ها را به هم پیوند می‌دهد.

این مردمان، با دستانی پینه‌بسته و دل‌هایی روشن، ستون‌های پنهان تمدن‌اند. آنان که با کمترین امکانات، بیشترین برکت را می‌آفرینند. کشاورزانی که با خاک سخن می‌گویند، دامدارانی که با طبیعت هم‌نفس‌اند، زنانی که با هنر دست، زیبایی را در تار و پود قالی می‌تنند، و کودکانی که در آغوش آسمان، رؤیای فردا را می‌پرورانند.

روستا و عشایر، تنها مکان یا سبک زندگی نیستند؛ آنان فلسفه‌ای از بودن‌اند. بودن در هماهنگی با طبیعت، در پیوند با ریشه‌ها، در مسیر رشد بی‌ادعا. هر درختی که در روستا کاشته می‌شود، هر گوسفندی که در ایل پرورش می‌یابد، هر نانی که در تنور پخته می‌شود، گواهی‌ست بر زنده بودن روح ایران.

در ستایش این مردمان، باید ایستاد و با احترام نگریست. باید شنید صدای پای‌شان را، باید دید نور نگاه‌شان را، باید آموخت از صبرشان، از قناعت‌شان، از امیدی که در دل سختی‌ها می‌درخشد.

روستا و عشایر، نه گذشته‌اند و نه حاشیه؛ آنان قلب تپنده امروز و چراغ راه فردای این سرزمین‌اند.

خبرنگار : دانش‌آموز مریم جعفری

ارسال دیدگاه

پربازدیدترین ها
آخرین اخبار