روایت یک خبرنگار از عشق به حرفه‌اش

مرکزی (پانا)- خبرنگار پانا استان مرکزی در دلنوشته‌ای احساسی به مناسبت روز خبرنگار از چالش‌ها، دغدغه‌ها و عشق به حرفه خبرنگاری نوشته است. این نوشته، بازتابی از تلاش‌های شبانه‌روزی خبرنگارانی است که صدای مردم و حقیقت را به گوش جامعه می‌رسانند.

کد مطلب: ۱۵۹۴۰۸۷
لینک کوتاه کپی شد
روایت یک خبرنگار از عشق به حرفه‌اش

من یک خبرنگار نوجوانم؛ عضوی کوچک از خانواده بزرگ خبرگزاری پانا. هر روز برای من فرصتی است تا با چشمانی پر از کنجکاوی و قلبی مالامال از هیجان، جهان اطرافم را کشف کنم و روایتگر آنچه می‌بینم، شنیده‌هایم و احساسات زندگی باشم. 

مسیر خبرنگاری برای من، چیزی فراتر از نوشتن و گفتن است. اینجا، با هر قدمی که در این راه برمی‌دارم، می‌آموزم چگونه صدای حقیقت باشم، چگونه با احترام به واقعیت‌ها، سخنگوی داستان‌هایی شوم که شاید در هیاهوی زندگی گم شده‌اند. گاهی با کودکانی هم‌سن و سال خودم صحبت می‌کنم و از آرزوهایی می‌گویم که در نگاهشان موج می‌زند. گاهی پای صحبت بزرگ‌ترها می‌نشینم، از سختی‌ها و تجربه‌هایشان می‌آموزم تا آینه‌ای باشم که تصویر زندگی را بازتاب می‌دهد.

قلمم شاید هنوز خام باشد، ولی با هر جمله‌ای که می‌نویسم، قدرت بیان را پیدا می‌کنم. من خبرنگاری را ابزاری برای آموختن می‌بینم؛ دیدنی که کمکم می‌کند با دقت و انصاف به رویدادها نگاه کنم.

اینکه بتوانم به‌عنوان عضوی از پانا، صدای هم‌نسلانم و خانواده‌ای بزرگ‌تر از نوجوانان کشور باشم، برایم افتخار بزرگی است.

 نمی‌خواهم تنها روایتگر رویدادها باشم؛ می‌خواهم با هر گزارش، نوری بر گوشه‌ای از زندگی بتابانم، تاثیری کوچک که شاید دنیای کسی را بزرگ‌تر کند.خبرنگاری برای من فقط یک شغل نیست، بلکه سفری بی‌پایان است؛ سفری برای شناخت مردم، داستان‌ها، احساسات و حتی خودم. هر روز در این مسیر، یاد می‌گیرم که مسئولیت قلمم تنها به ثبت حقیقت محدود نمی‌شود، بلکه انعکاس درست و شایسته آن چیزی است که باید شنیده شود.

من یک خبرنگار نوجوانم، شاید کوچک‌ترین صدا در میان خیل بزرگ خبرنگاران حرفه‌ای، اما ایمان دارم که حتی کوچک‌ترین صدا، اگر از دل حقیقت برخیزد، می‌تواند پژواکی بزرگ در دل جهان بیندازد. من و پانا، دست در دست هم، صدای نسل امروز را به گوش فردا می‌رسانیم.

خبرنگار : دانش‌آموز: ملینا شیرازی

ارسال دیدگاه

پربازدیدترین ها
آخرین اخبار