غزه؛ قلبی که هنوز میتپد
مرکزی (پانا) - غزه، سرزمینی کوچک اما پر از درد و امید، جایی که زندگی در میان آوارهای بیرحمی ادامه دارد. کودکانی که باید بازی کنند در خیابانها دویده و بخندند اما آنها به جای بازی در میان دود و خرابهها بزرگ میشوند؛ چشمانی که پر از اشک است اما همچنان به آیندهای روشن نگاه میکند.

غزه، جایی است که زمینش خون هزاران بیگناه را به خود دیده و آسمانش شاهد نالههای مادرانی است که فرزندانشان را در آغوش کشیدهاند، اما نمیدانند فردای آنها چه خواهد بود. هر خانهای که فرو میریزد، هر خیابانی که خاموش میشود، حکایتی است از مقاومت و ایستادگی؛ حکایتی از مردمی که از تمام جهان خواستار صلح و عدالتاند اما صدایشان در هیاهوی جنگ گم شده است.
در میان همه این سختیها، غزه هنوز نفس میکشد، هنوز لبخند میزند. نوری است که حتی در تاریکترین شبها میدرخشد. نوری که میگوید «ما هستیم، ما میمانیم، و ما میخواهیم زندگی کنیم». شاید جهان گاهی فراموش کند، اما قلبهای مهربان هرگز فراموش نخواهند کرد که غزه، خانهی امید و انسانیت است.
این سرزمین کوچک، نه تنها به اندازهای بزرگ است که دردهایش همه جهان را تکان دهد، بلکه به اندازهای قوی است که میتواند الگوی مقاومت و ایستادگی شود. غزه به ما یاد میدهد که حتی در میان ویرانیها، عشق و امید میتواند ریشه بدواند و رشد کند. هر قطره اشکی که بر خاک این سرزمین ریخته میشود، وعدهای است برای روزی که نور عدالت و صلح به غزه بازگردد و کودکانی که امروز در سایه جنگ بزرگ میشوند، فردایی پر از آرامش و شادی را تجربه کنند.
ارسال دیدگاه