تاریخ ما حکایت سرود عشق به میهن است

قم (پانا) –تاریخ سرزمین ما نه حکایتِ گذرانِ یک قوم، که سرودِ ابدیِ عشقی پاک و بی‌بازگشت به وطن است و در هر گوشه این دیار فریاد می‌زند که ما وارثانِ شکوهیم.

کد مطلب: ۱۶۵۲۴۰۰
لینک کوتاه کپی شد
تاریخ ما حکایت سرود عشق به میهن است

ایام دهه‌بصیرت فرصتی دوباره برای بازخوانی اوج افتخارات میهن اسلامی است. در این سرزمین که طوفان‌های روزگار چونان تازیانه بر ما می‌گذرند، هر دشواری نه زوال، که آبشاری است بر ریشه‌های عمیق‌تر ایمان و استقامت. ما در برابر هر تازیانه، قامت افراشته‌تر می‌سازیم و سختی را به سنگ بنای استواری بدل می‌کنیم.

اینک، ملتِ سرافراز ایران در برابر طوفانی مهیب ایستاده است؛ طوفانی که از کین و حسادتِ جهانیان برخاسته و هر سو را در برگرفته است.سختی‌ها چون امواج متلاطم، ساحلِ صبر و مدارای ما را می‌کوبند و گویی تقدیر، آزمونِ سختی برای سنجش خلوصِ نیتِ ماست.

اما ای مردم! بدانید که این تلاطمِ خشن، نه مایه فنا، که بسترِ زرخیزِ پایداری است. هر دانه‌ای که زیر این فشار نهان می‌شود، ریشه‌های عمیق‌تری در عمق خاکِ این مرز و بوم می‌دواند و نهالِ مقاومت را آبیاری می‌کند تا قامتی استوارتر از پیش برآرد.

این خاک،تنها زمین نیست؛ صحیفه‌ای است که با خون نیاکان ما، عهدِ ابدی بسته‌ است. تاریخ، در هر گوشه این دیار فریاد می‌زند که ما وارثانِ شکوهیم و پیوند ما با این زمین، به قداستِ نطفه‌ای است که از خاکِ شهیدان برآمده است.تاریخِ این دیار، نه حکایتِ گذرانِ یک قوم، که سرودِ ابدیِ عشقی پاک و بی‌بازگشت به وطن است.

 این خاک، میراثی نیست که به سهل‌انگاری فدا شود؛ این سرزمین، با خون‌های پاک‌ترین فرزندانِ ما آبیاری شده است؛ از مدافعان خندق‌ها تا آنان که دیروز و امروز در سنگرند. پیوندِ ما با این قطعه از بهشتِ زمینی، پیوندی است ناگسستنی، ریشه در اعماقِ اساطیر و متصل به آسمانِ شرافت. ما زاده‌ی این خاکیم و تا آخرین نفس، پاسدارانِ حریمِ مقدسِ آن خواهیم بود.

اما در ورای مرزها، غول‌های دروغین با چشمان طمع، خوابِ سلطه بر این بوم و بر را می‌بینند. آن ظالمِ مکار که دم از دوستی می‌زند، جز نیرنگ در آستین ندارد و هرگز نخواهد فهمید که اراده‌ی این ملت، با هیچ وعده و تهدیدی خریدنی نیست.در آن سوی مرزها، قدرت‌هایی مست‌تر از غرور، با زبانی پر از نفاق و چشمانی آلوده به طمع، خیال می‌کنند که می‌توانند سرنوشتِ ملتی را که هزاران سال تاریخ دارد، به بازی گیرند.

آنان با شعارهای دروغینِ آزادی و دموکراسی، به قصدِ غارت و سلبِ اختیار، بر ما می‌تازند. این متجاوزانِ پرده‌دار، که جز زبان زور نمی‌فهمند، فراموش کرده‌اند که این ملت، زیر بار هیچ سلطه‌ای نرفته و اراده‌اش را به هیچ قیمتی نمی‌فروشد.خیالِ تصاحب یا وادارسازی این ملتِ مقاوم خیال‌پردازیِ مضحکی بیش نیست.

ما بارِ سنگینِ آزادی را با افتخار بر دوش می‌کشیم؛ ملتی که خود، باربرِ سرنوشت خویش است. هرگز اجازه نخواهیم داد که تصمیمات این خانه، از پشت دیوارهای دور و زبان‌های ناآشنا دیکته شود.استقلال، مُهرِ جاودان بر پیشانی این قبیله است.اکنون، عزم ملی ما چونان آتشفشانی خفته بیدار شده است.

 دیگر سخن از مصلحت‌اندیشیِ محدود نیست؛ زمان، زمانِ تجلیِ غیرتِ ذاتیِ ایرانی است. هیچ حصارِ آهنین و هیچ تحریمِ سبُکی نمی‌تواند اراده‌ی آزادِ این ملت را مهار سازد.ما به اقتدارِ خود باور داریم و بارِ سنگینِ مسئولیتِ حفظِ استقلال و عزتِ ملی را، با افتخار بر دوش می‌کشیم. این بار، سنگین است، اما حمل‌کنندگانش مردانِ روزهای سخت‌اند.

بدانید! مرزهای ایران، نه فقط خطوطی بر نقشه‌ها، که حریمِ غیرت و ایمان ماست.این خاکِ مقدس، میراثی است که به امانت سپرده‌ایم و هرگز ذره‌ای از آن را به دست نااهلان و بیگانگان نخواهیم داد. این عهدِ ماست با آفتابِ فردای این سرزمین. این مرزها، سیمایِ ایمانِ ناگسستنی و غیرتِ دیرینه‌ی ماست.

هر وجب از خاکِ ایران، با نماز و نیایش و رشادتِ شهیدان تقدیس شده است. ما تا آخرین قطره خون، نگهبانانِ این حرم خواهیم بود. ذره‌ای از این امانتِ الهی را به دست نااهلان و دشمنانِ قسم‌خورده نخواهیم داد. مرزبانانِ این خاک، مرزبانانِ ایمانند و ایمان، شکست‌ناپذیر است.

 

نویسنده : دانش آموز: ریحانه غفاری

ارسال دیدگاه

پربازدیدترین ها
آخرین اخبار