صدای گام‌هایت هنوز در مدرسه می‌پیچد؛

نامه‌ای از دلتنگی یک خبرنگار کوچک به اولین شهید دانش‌آموز ایزدخواست

اباده(پانا)_۳۱ شهریور ۱۴۰۴، همزمان با جشن شکوفه‌ها در ایزدخواست، مهدیس محمدی، دانش‌آموز خبرنگار، دلنوشته‌ای پر از مهر و عهد به اولین شهید دانش‌آموز شهرشان، شهید حمید ایزدپناهی، نوشته است. او با قلم خود، نه تنها دلتنگی‌اش را، که پیمانش را با این قهرمان کوچک نیز فریاد می‌زند.

کد مطلب: ۱۶۱۱۶۰۴
لینک کوتاه کپی شد
نامه‌ای از دلتنگی یک خبرنگار کوچک به اولین شهید دانش‌آموز ایزدخواست

در روزی که کوچه‌های ایزدخواست غرق عطر شکوفه‌ها و صدای پرشور کودکان تازه‌وارد به مدرسه بود، در میان شور و هیجان جشن آغاز سال تحصیلی، صدایی از جنس دلتنگی و عهد از سوی مهدیس محمدی، دانش‌آموز خبرنگار، به گوش رسید. او این بار نه برای گزارش از جشن، که برای نوشتن از دل، از عهدی ناگسستنی با اولین شهید دانش‌آموز شهرشان، شهید حمید ایزدپناهی، قلم به دست گرفت.

مهدیس در دلنوشته‌ی خود خطاب به این مسافر آسمانی نوشته است: «سلام بر تو، شهید عزیز، سلام ای مسافر آسمان. برادری از دیار من، از کوچه‌های آشنای ایزدخواست… کسی که روزی مثل من، با دفتر و مداد به مدرسه رفت، اما مسیرش را با خون امضا کرد.» او از حس و حال کودکان تازه‌وارد به مدرسه می‌گوید؛ چشمانی پر از شوق که هنوز نمی‌دانند آرامش امروزشان را مدیون چه کسی هستند. اما مهدیس، با درک عمیق از فداکاری شهید ایزدپناهی، یادآوری می‌کند: «تو چشم بستی تا چشم‌های ما به فردا باز بماند. تو از خاک گذشتی تا ما بتوانیم روی همین خاک، مدرسه بسازیم، یاد بگیریم، و وطن را با دانایی‌مان آباد کنیم.»

دانش‌آموز خبرنگار ایزدخواستی، با اشاره به اینکه شهید حمید ایزدپناهی نیز روزی در همین مسیر تحصیل گام برداشته، اما راهی والاتر را برگزیده، تصریح می‌کند: «تو، راهی را انتخاب کردی که از همه آرزوها بزرگ‌تر بود: راه دفاع، راه ایثار، راه عشق به وطن.»

 

این پیام‌رسان کوچک ایثار، با افتخار اعلام می‌کند: «امروز، ما بچه‌های ایزدخواست، با افتخار نام تو را می‌خوانیم. نامه می‌نویسیم برایت، نه فقط از دلتنگی، بلکه از عهد. قول می‌دهیم که راهت را ادامه دهیم، که با قلم‌مان، با علم‌مان، با انسان بودن‌مان، حافظ خون تو باشیم.» او با تاکید بر زنده نگه داشتن یاد شهدا، قول حفظ ارزش‌ها و فراموش نکردن فداکاری‌هایشان را می‌دهد و می‌نویسد: «ما هنوز صدای قدم‌هایت را در راهروهای مدرسه می‌شنویم. هنوز عطر حضورت در پرچم بالای سرمان هست… یادمان می‌آید که باید انسان باشیم.»

پایان‌بخش این دلنوشته‌ی الهام‌بخش، جمله‌ای است که روح ایثار و ماندگاری را در خود دارد: «تو رفتی تا ما بمانیم. و ما می‌مانیم تا نام تو را زنده نگه داریم.» این پیام، تجدید پیمانی است از سوی نسل امروز با قهرمانان دیروز، تا چراغ راهشان، فروزان بماند.

خبرنگار : مهدیس محمدی

ارسال دیدگاه

پربازدیدترین ها
آخرین اخبار