آن سوی مرزها زندگی یک زائر اولی آغاز شد

شهرری دو (پانا) - سفر کربلاT تنها عبور از مرزهای جغرافیایی نبود، بلکه یک کوچ بزرگ از دایره روزمرگی به نقطه صفر معرفت بود در حالی که دل همچنان در میان‌ بین‌الحرمین جا مانده، وظیفه‌ای سنگین‌تر از زیارت بر دوش احساس می‌شود و آن حفاظت از بار امانت عاشورا است.

کد مطلب: ۱۶۳۲۶۸۸
لینک کوتاه کپی شد
آن سوی مرزها زندگی یک زائر اولی آغاز شد

هنگام عبور از مرز، دیگر آن فردی نبودم که با هزار آرزو راهی شده بود. کربلا، توشه سنگینی بر دوش زائر اولی می‌گذارد که از طلا و تربت سنگین‌تر است وضوح حقیقت. در آن حریم، در ازدحام میان‌ بین الحرمین، همه پرده‌های توهم کنار می‌روند و معیار خیر و شر، حق و باطل، روشن‌تر از هر زمان دیگری می‌شود.

کربلا به ما یاد داد که فاصله میان فداکاری و سستی، تنها چند قدم است. در همان بین الحرمین که فاصله دو حرم مطهر است، تمام درس‌های ایثار و وفا نمایان است. اما مهم‌تر از فاصله جغرافیایی، پایان فاصله‌ای بود که میان ایمان قلبی ما و عملکرد اجتماعی‌مان وجود داشت.

این سفر آموخت که نمی‌توانم شیعه حسین (ع) باشم، اما نسبت به ظلم و نابرابری در جامعه‌ام بی‌تفاوت بمانم. نمی‌توانم عزادار باشم، اما حقوق انسانی را زیر پا بگذارم. رسالت زائر اولی که دیروز از کربلا بازگشته است، این است که خادمی موکب‌ها را نه تنها در آن جغرافیا، بلکه در خیابان‌های شهر خود ادامه دهد؛ با دستگیری، با خدمت صادقانه، و با رعایت عدالت. ما از یک مدرسه عملی بازگشته‌ایم و حالا زمان امتحان عملی است.

حالا، پس از بازگشت به این ازدحام زندگی شهری، بزرگترین دلهره این است چگونه می‌توانم این سرمایه گرانبها را از آلودگی‌های محیط حفظ کنم؟ چگونه می‌توانم در مواجهه با مشکلات و وسوسه‌ها، آن صدای بیداری را که از کنار فرات شنیدم، خاموش نکنم؟

کربلا، نه یک خاطره که یک مکانیسم هشداردهنده درونی برای ما شد. هرگاه که پایمان می‌لغزد یا وسوسه دنیا ما را احاطه می‌کند، آن لحظه نخستین دیدار با شش‌گوشه، باید یک آلارم باشد که: "تو عهد بسته‌ای!" این دلهره، دلهره‌ای مبارک است که اجازه نمی‌دهد آرامش قبل از سفر به من بازگردد.

در نهایت، کربلا برای من دیگر تنها یک مکان مذهبی نیست یک نقشه راه برای تمدن نوین اسلامی و انسانی است. تمدنی که در آن محور اصلی آزادگی، عدالت و کرامت انسانی است. ما زائران اولی، با تمام وجود شهادت می‌دهیم که روح حسین (ع) همچنان در جهان جاری است و تنها راه رهایی، بازگشت به همین اصول بنیادین است. من، دیروز از سفر جسمی بازگشتم، اما سفر روحی من تازه آغاز شده است. سفری که باید هر روز با تقوا، جهاد و برافراشتن پرچم آزادگی در هر گوشه از زندگی، ادامه یابد.

آنچه از کربلا باز می‌گردد، تنها زائر نیست؛ «رسالت» است که برای اجرا به شهر آمده است.

نویسنده : آتنا بصیر

ارسال دیدگاه

پربازدیدترین ها
آخرین اخبار