تصور دو گنبد طلایی رنگ در یک خیابان پر هیاهو،شور و شوقم را برای سفر به دیار عشق چندین برابر کرد
دانش آموز خبرنگار اعزامی پانا سفر خود در اربعین۱۴۰۴ را روایت میکند
نیشابور(پانا)- هنگامی که به تصور دو گنبد طلایی رنگ در یک خیابان پر هیاهو میپرداختم شور و شوقم برای سفر افزایش مییافت و از اینکه در اربعین ۱۴۰۴ عازم سرزمین عاشورا شدم بسیار خرسندم.
از همان وقتی که سفرم برای پیاده روی اربعین با مقصد کربلا قطعی شد این سخن مقام معظم رهبری در ذهنم می پیچید که فرمودند«وظیفه اصحاب قلم و اندیشه آن است که یاد اربعین و پیام اربعین را زنده و پویا نگاه دارند» و این در ذهنم بود که چگونه میتوانم این وظیفه را به درستی انجام دهم؛ قطعا وظیفه من به عنوان خبرنگار این بود که در همین چند روز پیاده روی،این حرکت فوق العاده و بی نظیر را در قاب دوربینم روایت کنم.
پس آماده این مأموریت بزرگ شدم،در مسیر حرکت،روی برخی پرچم ها می دیدم که نوشته بود«حب الحسین یجمعنا» این جمله دقیقا در پیاده روی اربعین معنا می شود؛زائران اباعبدالله نه فقط از ایران و عراق بلکه از سراسر جهان،زیر یک علم جمع شده اند و یاحسین می گویند.
نکته جالب توجه برایم این بود که وقتی بقیه زائران و حتی میزبانان مواکب متوجه میشدند ما اهل ایرانیم،به خاطر جنگ ۱۲ روزه اخیر ایران و رژیم صهیونسیتی ابراز همدردی و برای سیلی محکم ما به رژیم صهیونسیتی و آمریکا تحسین مان میکردند. پرچم فلسطین،پرچمی بود که در دست زائران کوچک و بزرگ امام حسین(ع) می چرخید و زینت بخش کوله های اربعینی می شد،مارا به یاد کربلایی که در این زمانه در حال رخ دادن است می انداخت.
مردم مهربان عراق از پیر مردی که برای زائران،چای عراقی می ریخت تا دخترکی که به زوار خرما تعارف میکرد با تمام وجود عشق خود را به امام حسین و عاشقان امام حسین(ع) با خدمتشان نشان می دادند.
من بسیار خوشحالم که هر چند کوچک اما توانستم وظیفه ام را به عنوان یک خبرنگار به درستی انجام دهم و گامی کوچک برای ثبت این راهپیمایی بزرگ و انتشار آن در جهان کرده باشم و همچنین این سفر را مدیون تمام شهدایی بودم که رفتند تا راه کربلا ادامه پیدا کند.
ارسال دیدگاه