گزارشی از بحران آب؛ واقعیتی که دیگر نمیتوان نادیده گرفت
بحران آب در ایران به نقطه بیبازگشت رسیده است
هشدار جدی کارشناسان درباره تبعات امنیتی، اجتماعی و اقتصادی بحران کمآبی
مشهد(پانا)- بحران آب در ایران یکی از سه مسئله حیاتی کشور است که باید تمام توان و انرژی مدیریت کلان بر آن متمرکز شود و با مرور ریشههای تاریخی، ابعاد اجتماعی و امنیتی و نیز ظرفیتهای مغفول دیپلماسی آب تأکید شود.

سالهاست که آب در ایران بهعنوان موتور محرک توسعه، ابزار خودکفایی کشاورزی و صنعتی، و حتی اهرمی برای پیشبرد سیاستهای ملی به کار گرفته شده است. اما برداشت بیرویه از منابع، افت شدید سطح آبخوانها، کاهش مستمر بارندگی، خشکسالیهای پیاپی و هدررفت نگرانکننده آب، اکنون کشور را در آستانه بحرانی کمسابقه قرار داده است. طبق آمارهای رسمی، حدود ۹۰ درصد آب مصرفی کشور در بخش کشاورزی هدر میرود و کیفیت منابع آبی در بسیاری از مناطق به سطح هشدار رسیده است.
پیامدهای این وضعیت دیگر تنها به محیطزیست محدود نیست؛ کاهش منابع آبی، امنیت غذایی، توسعه صنعتی و حتی انسجام اجتماعی را تهدید میکند. کارشناسان هشدار میدهند که تداوم شرایط فعلی، رقابت بر سر منابع محدود را به بروز اعتراضات، درگیریهای محلی و ناآرامیهای اجتماعی خواهد کشاند.
در چنین شرایطی، روایت آب باید بازنویسی شود؛ نه بهعنوان ابزاری در خدمت اهداف مقطعی، بلکه بهعنوان یک سرمایه ملی که حفظ آن برای آینده ایران ضرورت دارد.
روایت یک کارشناس از بحران و راهکارها
روحالله اسلامی، در گفتوگو با خبرنگار پانا با اشاره به اینکه بحران آب در ایران نیازمند تغییر رویکردی اساسی است، گفت: یکی از راهکارهای کلیدی، حرکت از نگاه صرفاً دولتی یا خصوصی به سمت ملیسازی آب است. یعنی آب را بهعنوان میراث مشترک نسلها ببینیم؛ منبعی که باید برای آیندگان نیز حفظ شود.
عضو هیئت علمی گروه علوم سیاسی دانشگاه فردوسی مشهد مجموعهای از اقدامات را ضروری دانست و گفت: در شهرهای بزرگ باید تصفیهخانههای مدرن احداث شود تا آب هدررفته بهطور کامل به چرخه مصرف بازگردد. در مصارف خانگی باید آب آشامیدنی و غیرآشامیدنی را از هم جدا کنیم. مهمتر از همه، کشاورزی باید مدرن شود و روشهای سنتی غرقابی کنار گذاشته شود. باید نهضت چاه و سدسازی متوقف شود و از منابع موجود، بهینهترین بهره را ببریم.
اسلامی همچنین به نقش دیپلماسی آب اشاره کرد و افزود: باید از ظرفیت همکاری با کشورهای همسایه مثل افغانستان و ترکمنستان استفاده کنیم، کشت فراسرزمینی انجام دهیم و حقابه خود را با جدیت مطالبه کنیم. انتقال آب از دریای عمان به شهرهای مرکزی همچون اصفهان، یزد و مشهد هم اجتنابناپذیر است. البته این طرحها سرمایه هنگفت میخواهند و همزمان باید آگاهی عمومی درباره خطرات بیآبی افزایش یابد.
بحران با ریشههای تاریخی
این استاد دانشگاه تأکید کرد:بحران کنونی محصول سالهای اخیر نیست، بلکه ریشههای تاریخی دارد: پیش از مشروطه، جمعیت ایران حدود ۱۵ میلیون نفر بود و آب از چشمه و قنات تأمین میشد. هرچند این منابع بهداشتی نبودند و گاه بیماریهای فراگیر ایجاد میکردند، اما مصرف محدود بود و در حد بارش باران باقی میماند. مالکیت فردی بر آب هم گاه موجب درگیریهای محلی میشد.
وی ادامه داد: بعد از مشروطه و کشف نفت، درآمدهای نفتی به سمت توسعه تکنولوژی رفت. چاههای عمیق حفر شد، شهرنشینی گسترش یافت و ۲۰۰ هزار حلقه چاه و ۳۰ سد بزرگ تا اواخر دهه ۵۰ ساخته شد. بعد از انقلاب اسلامی و با درآمدهای نفتی و گازی، سیاست خودکفایی و امنیت غذایی به اوج رسید. در این مسیر، سدسازی گسترده و حفر نزدیک به یک میلیون چاه عمیق اتفاق افتاد. امروز جمعیت بالای ۹۰ میلیون نفر، میراث همین رویکرد را با بحران شدید کمآبی تجربه میکند.
هدر رفت گسترده و سوءمدیریت در مصرف
اسلامی با انتقاد از ساختار سنتی کشاورزی گفت: بیش از ۸۰ درصد آب کشور در کشاورزی مصرف میشود و عمده آن به هدر میرود. از سوی دیگر، حدود ۲۴ درصد میوه و ۴۲ درصد سبزیجات به دلیل ضعف انبارداری و حملونقل نابود میشود. مصرف صنعتی نیز ۸ تا ۱۰ درصد منابع آب را میبلعد. شهرهای پرجمعیت بهویژه در استانهای مرکزی و شرقی اکنون با بحران تأمین آب روبهرو هستند.
وی هشدار داد: در برخی شهرها روزانه ۸ تا ۱۰ ساعت قطعی آب داریم. برخی روستاها با تانکر آبرسانی میشوند و ممکن است در آینده مجبور شویم برای تأمین آب شهرها از کشاورزان خرید کنیم. این شرایط میتواند اعتراضات شهری را تشدید کند، بهویژه وقتی شهرنشینان تنها ۱۰ درصد منابع آبی کشور را مصرف میکنند اما سهم زیادی از قطعیها را تجربه میکنند.
آب، امنیت و آینده ایران
این کارشناس مسائل سیاسی، بحران آب را یکی از سه اولویت اصلی کشور دانست و گفت: آب از یک مسئله زیستمحیطی فراتر رفته و به موضوعی امنیتی و اجتماعی تبدیل شده است لذا تجربه کشورهایی مثل سوریه، عراق و افغانستان نشان میدهد که نابودی منابع آبی میتواند کشاورزی را از بین ببرد، بیکاری را گسترش دهد، حاشیهنشینی را افزایش دهد و زمینه خشونت و فعالیت گروههای افراطی را فراهم کند. ایران اگرچه هنوز به لطف منابع انرژی و دولت قویتر، شرایط بهتری دارد، اما این مزیت دائمی نیست.
اسلامی افزود: مدیریت منابع آبی نیازمند نگاه ملی، شفافیت در اطلاعرسانی، و مشارکت فعال جامعه مدنی، سازمانهای مردمنهاد، دانشگاهها و شوراهاست. احیای تالاب هامون، رودخانه زایندهرود و دریاچه ارومیه شاید دههها طول بکشد، اما بدون اقدام امروز، فردایی برای بازگشت به وضعیت نرمال وجود نخواهد داشت.
دیپلماسی آب؛ فرصتی که نباید از دست برود
وی با اشاره به بعد فرامرزی منابع آبی ایران گفت: بخش قابل توجهی از آبهای مرزی ما یا به خارج میروند یا در حوضههای مشترک مانند مرز با افغانستان هستند. سدسازیهای گسترده در ترکیه و افغانستان موجب کاهش ورودی آب به ایران شده است.
وی ادامه داد: باید از تمام ابزارهای حقوق بینالملل و ظرفیتهای همکاری منطقهای برای تثبیت حقابه ایران استفاده کنیم. پروژههای مشترک با کشورهای همسایه و گفتوگوهای رسمی میتواند به یک بازی برد-برد برای همه تبدیل شود، چراکه خشکسالی پیامدهای منفی دوطرفه دارد.
اسلامی در پایان گفت: آب یک گنجینه بیبدیل است و اگر امروز برای حفظ آن اقدام نکنیم، فردا حتی با سرمایههای کلان هم جبرانپذیر نخواهد بود. حفظ آب، یعنی حفظ حیات و آینده ایران.
ارسال دیدگاه