قربان، عید دل بریدن از خویش و پیوستن به حق
تربت حیدریه (پانا) - در برگبرگ تقویم معنوی مسلمانان، روزهایی هست که تنها تاریخ نیست، حادثه است؛ جاری.

عید قربان، یکی از همان روزهاست. روزی که از فراز تاریخ، نغمهی تسلیم در برابر معشوق طنین انداخت و زمزمهی «ربّ ارنی» به لبیک «انی أری فی المنام» گره خورد.
عید قربان، روزیست که آسمان، به بندگی زمینیان غبطه خورد؛ روزی که ابراهیم، پیامبر بزرگ خدا، گام به گام تا قلهی تسلیم صعود کرد و دل از پارهی جانش، اسماعیل، برید. نه با دست، که با دل، کارد بر گلوی وابستگی کشید و راه را بر پرستش غیر بست.
اینجا، قربانی تنها گوسفند نیست. اینجا، دل است که باید بریده شود. خواهش است که باید ذبح شود. قربان، جشن بریدن از منِ خویش است برای پیوستن به «او». هرکه در این مسیر، دلی بدهد، دل داده است؛ و هرکه دل بدهد، قرب است پاداشش.
در چنین روزی، مفهوم بندگی به اوج میرسد؛ عبودیتی که عقل در برابرش سر خم میکند و عشق، خویش را در آن بازمییابد. قربان، نماد آن بندگی ناب است؛ جایی که ایمان، لباس عمل میپوشد و باور، در امتحانی سترگ رخ مینماید.
اکنون قرنها از آن واقعه گذشته، اما آزمون همچنان برپاست. هنوز هم خدای آزمونگر، دلهای ابراهیمی و جانهای اسماعیلی را میطلبد؛ هنوز هم بندگان را به میدان امتحان دعوت میکند: آیا توانِ دل بریدن از عزیزترین را داریم؟
در دنیایی که تعلقات رنگینتر از همیشهاند، در روزگاری که «خود» بر هر چیز مقدم شده، عید قربان یادمان میآورد که بندگی، بی گذشتن از خویش حاصل نمیشود. این روز، آینهایست برای سنجش خلوص؛ معیار سنجشیست برای آنکه بفهمیم چند گام تا ابراهیم شدن فاصله داریم.
پس بیاییم در این روز عزیز، نه تنها گوسفندی قربانی کنیم، که نفسی را قربانی کنیم؛ نفسی که ما را از خدا دور میکند. دلی را نو کنیم، دستی را بگیریم، لبخندی را هدیه دهیم و از خود، پُر از «او» شویم.
عید قربان، تمرین رهاییست؛ و بندگی، مقصدیست که تنها با بریدن از خویش، میتوان بدان رسید.
ارسال دیدگاه