تقدیر از خانواده شهید مظفری نیا همراه سردار سلیمانی

در این مراسم خانواده شهید شهروز مظفری نیا،دو دختر شهید برادر، مادر، همسر شهید و محمد محمددوست، شهردار منطقه ۴ و جمعی از خانواده شهدا حضور داشتند.
شهروز مظفری نیا متولد۱۳۵۷در قم بود مظفری نیا در تاریخ ۱۳دی ۱۳۹۸در حادثه تروریستی در فرودگاه بغداد به همراه سردار قاسم سلیمانی به شهادت رسید.
بعد از شروع برنامه و صحبت های مجری برنامه و تجلیل از آمدن خانواده شهدا توسط مدیر مدرسه نوبت به گروه سرود دوستان و همکلاسیان دختر شهید رسید که برای همدردی به دوست خود به اجرای سرود پرداختند.
بعد از اجرای سرود از شهرادر منطقه ۴سخنرانی دعوت شد.
وی سخنرانی خود را این گونه آغاز کرد: من در راه که داشتم می آمدم حس حال عجبی داشتم،حس زمانی که آدم برای زیارت میرود اینجا نیز برای اینکه مزین به نام شهداست به فرمایش حضرت امام،شهدا امام زادگان عشق اند، و قطعا همه همین حس را دارند.
وی در ادامه صحبت های خود افزود: شهدا همه عزیز هستند اما شهدای مدافع حرم با توجه به مظلومیتی که داشتند،با توجه به نحوه شهداتی که داشتند،دوری از وطنی که داشتند، جور دیگری با دل آدم بازی میکنند. می خواهم از این فرستی که پیش آمده استفاده کنم و بگویم یک دعا کنید که حداقل ما در این دنیایی که هستیم همچون عاقبت به خیر شویم.
رجز خوانی دخترکی دبستانی دل تمامیه حضار در سالن را قبل از سخنرانی خانواده شهید مظفری نیا به لرزه در آورد.
نوبت به سخنرانی خانوادشهید گرانقد شهروز مظفری نیا رسید که درمورد این شهید بزرگوار سخنرانی کردند.
همسر شهید درباره خصوصیات اخلاقی وصییت و روش زندگی شهید مظفری نیا گقت: روش زندگی شهدا اصلا قابل مقایسه با دیگر افراد نیست. شهدا همان دست و دلبازی ای که از خونشان دارند در تمام زندگیشان و برای دیگران نیز دارند، همان طور که از جانشان میگذرند، در مالشان و در همه چیزشان نیز این گذشت را دارند. یکی از مواردی که در وصیت نامه ایشان مشهود می باشد نماز اول وقت و حجاب بود که بسیار بر این موارد اشاره کرده اند.
برادر شهید در باره وی گقت: برادرم بسیار دست به خیر داشتند،هر زمان که متوجه میشدند کسی احتیاج دارد سریعاًبدون این که کسی متوجه شود به آنها کمک میکردند.
دختر شهید درباره پدر خود گفت: زمانی که خسته از سر کار خود باز میگشتند با تمام خستگی اما سریعاً وضو میگرفتند و نماز می خواندند.
مادرشهید از احترام به خود گفت: خیلی به من و پدرش احترام میگذاشت هر زمان که از سر کار باز میگشتند اول به خانه ما و سپس به خانه خود میرفتند و گاها با همسر خود تماس میگرفتند که من به خانه مادر میروم شما هم تشریف بیاورید . پسرم به پدرش احترام زیادی میگذاشت و توقع داشت دیگران نیز به پدرش احترام بگذارند.
بعد از سخنرانی خانواده شهدا دانش آموزلن هنرستان هدایایی دست کشیده خود را به همسر و مادر شهید اهدا کردند.
سپس گروه سرود راهنمایی مدرسه سمیه هنر نمایی کردند.
برنامه با اهدای یادگاری هایی به خانواده شهدای مدافع حرم و جانبازن حضور یافته در مراسم به پایان رسید.

*لیلا علم خانی، خبرنگار دانش آموز منطقه4