تلگرام؛ از ابزار ارتباطی تا مسئله حکمرانی داده در ایران
امیر مظاهری کارشناس فضای مجازی: تلگرام طی سالهای اخیر از یک پیامرسان ساده به بستری فراگیر برای ارتباط، اطلاعرسانی و فعالیتهای اقتصادی تبدیل شده است. سهولت کاربری، سرعت بالا و تنوع خدمات باعث شد این پلتفرم در مدت کوتاهی به یکی از پرکاربردترین ابزارهای ارتباطی در ایران بدل شود. با این حال، گسترش آن بدون ملاحظات حاکمیتی، فرهنگی و امنیتی، پرسشهای مهمی را در زمینه حاکمیت داده، استقلال دیجیتال و سیاستگذاری ملی برانگیخته است.
واقعیت آن است که تلگرام دیگر یک مسئله فنی صرف نیست؛ بلکه به موضوعی از جنس حکمرانی و تنظیمگری فضای مجازی تبدیل شده است. یکی از محورهای اصلی تبلیغاتی این پلتفرم، «احترام به حریم خصوصی» کاربران است. اما بررسی دقیقتر نشان میدهد که این ادعا نه بر پایه شفافیت فنی و حقوقی استوار است و نه در عمل قابل راستیآزمایی. تلگرام تاکنون هیچگونه پاسخگویی مشخصی در برابر نهادهای قانونی کشورها نداشته و ساختار رمزنگاری آن نیز خارج از چارچوبهای نظارتی و استانداردهای پذیرفتهشده بینالمللی است. از این رو، «حریم خصوصی» در تلگرام بیشتر یک ابزار تبلیغاتی برای جذب کاربران و گریز از مسئولیت حقوقی تلقی میشود تا یک تعهد واقعی در قبال امنیت دادهها. این وضعیت، عملاً منجر به خروج دادههای کاربران ایرانی از قلمرو ملی و تضعیف امکان صیانت و نظارت قانونی بر آنها شده است.
از سوی دیگر، باید اذعان داشت که تلگرام از نظر فنی و کارکردی ظرفیتهای قابل توجهی داشته است. زیرساخت ابری و توزیعشده، ابزارهای توسعهپذیر و امکاناتی همچون کانالها، گروههای بزرگ و رباتها زمینهای برای ایجاد ارتباط گسترده، اطلاعرسانی و حتی فعالیتهای اقتصادی فراهم آورده است. اما همین ظرفیتها، در نبود نظام احراز هویت، کنترل محتوا و پاسخگویی حقوقی، به بستری برای انتشار اخبار جعلی، محتوای مجرمانه و تهدیدهای فرهنگی تبدیل شده است.
وابستگی اقتصادی بخشی از کسبوکارهای دیجیتال کشور به تلگرام نیز از دیگر چالشهای مهم است. فعالیت بر بستر یک پلتفرم خارجی، بدون ضمانت حقوقی یا پایداری فنی، همواره با خطر قطع ارتباط، تغییر سیاستها و از دست رفتن سرمایههای اقتصادی و اطلاعاتی همراه است. افزون بر آن، فقدان ابزارهای نظارتی و کنترلی مناسب در این پیامرسان، زمینهی دسترسی آسان کودکان و نوجوانان به محتوای غیراخلاقی و نامناسب را فراهم کرده و نگرانیهای تربیتی و فرهنگی را افزایش داده است.
در مواجهه با چنین شرایطی، اتخاذ رویکردی واقعبینانه و چندوجهی ضروری است. راهحل پایدار، نه در تقابل مطلق با فناوری، بلکه در حکمرانی هوشمند و سیاستگذاری جامع نهفته است. تقویت پلتفرمهای بومی با تمرکز بر کیفیت، امنیت، شفافیت و احترام واقعی به حریم خصوصی، میتواند مسیر اعتمادسازی و مهاجرت داوطلبانه کاربران را هموار کند. در کنار آن، تنظیمگری فعال و دیپلماسی سایبری برای الزام پلتفرمهای خارجی به رعایت قوانین ملی، گامی مؤثر در جهت حفظ حاکمیت داده است.
در این میان، ارتقای سواد رسانهای و آموزش عمومی در زمینه تشخیص اخبار جعلی، حفاظت از اطلاعات شخصی و استفاده مسئولانه از شبکههای اجتماعی اهمیت بنیادین دارد. همچنین، تقویت نقش نهادهای مردمی و صنفی در گزارش و مدیریت تخلفات میتواند مکمل سازوکارهای رسمی نظارت باشد و از تمرکز صرف بر محدودسازی فنی بکاهد.
در مجموع، تلگرام را باید نمادی از چالشهای حکمرانی داده در کشور دانست. رویکرد آیندهنگرانه ایجاب میکند که ضمن بهرهبرداری از ظرفیتهای ارتباطی آن، مسیر دستیابی به استقلال دیجیتال، صیانت از دادههای ملی و شکلگیری اعتماد اجتماعی در بسترهای بومی بهصورت راهبردی دنبال شود. تجربه جهانی نشان داده است کشورهایی که با حکمرانی هوشمند، شفافیت و مشارکت عمومی به تنظیم فضای مجازی پرداختهاند، توانستهاند میان امنیت، فرهنگ و توسعه پایدار دیجیتال تعادل برقرار کنند.
ارسال دیدگاه