«معجزه کلمات و احساسات»
تبریز (پانا) - تاریخ صدایی که در شعرش تبریز میبارید و در دلش ایران میتپید. این قلم، قلم مردیست که دلش را روی کاغذ جا گذاشت؛ همانی که گفت: «آمدی جانم به قربانت ولی حالا چرا؟» شهریار…شاعری که با هر بیت، زخمی تازه در دل ما گذاشت و مرهمی هم شد.امشب، قصهاش را نمیگوییم، زندگیاش را زندگی میکنیم.
ارسال دیدگاه