یادداشت*
کیفیت و عدالت آموزشی و تربیتی؛ برای ایران، بر پایه تعهد، شایسته سالاری و پاسخگویی به نیازهای نسل آینده در دولت وفاق
تبریز (پانا) - با شعار توسعه عدالت آموزشی برای ایران، بر پایه سند تحول بنیادین، دولت وفاق ملی در سالهای اخیر به طور جدی بر بهبود کیفیت و عدالت آموزشی در سطح استانها به ویژه آذربایجان شرقی متمرکز شده است. این استان با ظرفیتهای فرهنگی، تاریخی و موقعیت خاص جغرافیایی خود، میتواند به الگویی برای سایر مناطق کشور تبدیل شود؛ اما در کنار این فرصتها، چالشهای فراوانی نیز وجود دارد که نیازمند رویکردی جامع و همسو با منافع دانشآموزان است.

در دولت چهاردهم، تأکید بر توسعه عدالت آموزشی به عنوان یکی از اولویتهای محوری مطرح شده و رئیس جمهور با برگزاری جلسات مختلف در استانها نشان داده است که تصمیمسازی و تصمیمگیری عملی به سمت بهبود فضای آموزشی میگیرد. آذربایجان شرقی به دلیل طبیعت کوهستانی و گستره روستایی، از ظرفیتهای بزرگی برخوردار است اما همزمان با این ظرفیتها، سطح محرومیت در برخی روستاها و نقاط دوردست چالشهایی جدی را به همراه دارد. کمبود امکانات پایه مانند آب شرب و گاز، مشکلات ارتباطی، کمبود پزشک و زیرساختهای بهداشت و همچنین محیطهای آموزشی ناکافی از جمله موانعی است که باید به طور جدی مدیریت و مرتفع شود.
برای رفع این چالشها و تحقق عدالت آموزشی، دولت میتواند از چارچوبهای جامع و مدون بهره بگیرد. به کارگیری روشهای برنامهریزی با محوریت نیازسنجی دقیق محلی، ایجاد هماهنگی میان مدارس، خانوادهها و نهادهای محلی، و جذب منابع از طریق خیرین، بخش خصوصی و مشارکتهای جامعه محور از جمله اصولی است که باید در دستور کار بماند. در این رابطۀ پیچیده، توجه به فرهنگ بومی و نیازهای روستاییان به عنوان کلیدیترین منبع برای طراحی طرحهای آموزشی، تربیتی و پرورشی تلقی میشود.
پیشنهادهای عملی برای بهبود وضعیت روستاها در حوزه آموزش و پرورش استان عبارت است از:
- توسعه زیرساختهای زندگی به منظور فراهم کردن شرایط پایه برای یادگیری: آب، گاز، برق پایدار و اینترنت باکیفیت، با همکاری بخش خصوصی و نهادهای مردمی، به ویژه در مناطق روستایی و محروم.
- افزایش دسترسی به خدمات بهداشت و درمان: ایجاد و تقویت مراکز بهداشت روستایی، جذب کادر پزشکی با ارائه مشوقها و تسهیلات، تا سلامت جسمی و روانی دانشآموزان پشتیبانی شود.
- تقویت آموزشهای غیررسمی و فنی: ارائه دورههای آموزشی مهارتمحور از طریق تشکلهای دانشآموزی و همکاری میان نهادهای آموزشی و صنعتی، تا دانشآموزان بتوانند به صورت عملی مهارتهای کار و کشف استعدادها را بیاموزند.
- بهبود کیفیت آموزشی: برگزاری دورههای تخصصی و تربیتی برای معلمان در مناطق محروم، ایجاد و تجهیز کتابخانهها و فضاهای آزمایشگاهی مناسب، و ارتقای امکانات آموزشی با هدف کاهش شکاف کیفیت بین مناطق شهری و روستایی.
- توجه به توسعه هنرستانهای جوار و رشتههای فنی و حرفهای: با توجه به پتانسیل صنعتی استان، ایجاد هنرستانهای مجاور واحدهای صنعتی برای تربیت نیروی کار ماهر و پاسخ به نیازهای بازار کار، از اهمیت کلیدی برخوردار است.
پروژههای مدرسهسازی و تقویت فضاهای آموزشی به عنوان پیگیریهای اصلی دولت، به عنوان نمادی از همت ملی تلقی میشود. انتظار میرود این پروژهها پیش از آغاز سال تحصیلی جدید به بهرهبرداری برسند تا فضای مناسب آموزشی با تجهیزات لازم برای ارتقای کیفیت یادگیری فراهم شود. در کنار این پروژهها، توجه به گسترش هوشمندسازی مدارس و بکارگیری فناوریهای نوین آموزشی، نیز از الزامات روز است تا عدالت آموزشی در سطح استان به صورت ملموستری قابل دسترس باشد.
در کنار بحثهای محتوایی و کیفی، توجه به رویکردهای پرورشی و هویتی نیز ضروری است. تربیت دانشآموزانی با هویت ملی-اسلامی و پایبندی به ارزشهای اخلاقی، اهتمام دولت و دستگاه تربیتی را میطلبد تا بتوان از مدارس به عنوان سنگرهای اندیشه و عمل اخلاقی در جامعه استفاده کرد. این رویکرد با سند تحول بنیادین همسو است و هدف نهایی آن نیل به نسلی است که هم دانشآموخته و هم دارای تعهد اجتماعی و خدمت به دیگران باشد.
از منظر عدالت آموزشی، نباید صرفاً به تخصیص بودجه یا ساخت فضاها بسنده کرد؛ بلکه ایجاد مشارکت فعال در سطح جامعه، جذب منابع مردمی و ارتباط مستمر با بخشهای خصوصی و عمومی، به منظور پایداری این پروژهها ضروری است. این رویکرد میتواند به تقویت اعتماد عمومی، شفافیت در اجرا و پایداری بلندمدت پروژههای آموزشی منجر شود و امکان دسترسی برابر همه دانشآموزان به آموزش باکیفیت را فراهم آورد.
به تبریز و سایر نقاط استان نگاه میکنیم؛ این شهر و استان ظرفیتهای علمی، فرهنگی و صنعتی زیادی دارند که اگر با رویکرد هماهنگ و مشارکتی مدیریت شوند، میتوانند به نمونهای در سطح کشور تبدیل شوند. هر تغییری در میدان آموزش باید با ارزیابی دقیق نیازها و با مشارکت گسترده مردم، مدیران، معلمان، دانشآموزان و خانوادهها همراه باشد تا عدالت آموزشی به حقیقتی قابل لمس برای همه تبدیل شود.
در پایان، مسیر روشن مینماید، تحولات آموزشی آذربایجان شرقی نسبت به دولت وفاق ملی، میتواند الگویی برای سایر استانها باشد، به شرط آنکه روستاهای محروم از توجه ویژه و منابع پایدار بهرهمند شوند و کیفیت آموزشی به طور مستمر ارتقاء یابد. با این نگاه، تحقق عدالت آموزشی و تربیتی، همپای کیفیت آموزشی، به عنوان هدفی قابل دستیابی برای ایران باقی میماند و هر گامی که در این مسیر برداشته شود، به نفع آینده فرزندان این مملکت است.
ارسال دیدگاه