ربابه مغانلو*
تحمل کردن نشانه بلوغ است یا فرسودگی؟/ کالبدشکافی روان ایرانی در سریال «موبهمو»
تهران (پانا) - سریال ایرانی «مو به مو» به کارگردانی پرویز شهبازی، دو قسمت نخست این سریال روی پلتفرم شیدا به نمایش درآمده است. در ظاهر، این اثر یک درام معمایی ـ اجتماعی است، اما در لایهای عمیقتر، روایتی روانشناختی از انسانهایی را نشان میدهد که با گذشتهی حلنشدهی خود زندگی میکنند.
این سریال بیش از آنکه دربارهی جرم یا حقیقت بیرونی باشد، دربارهی زخمهای کهنه، انکار و فروپاشی تدریجی هویت است؛ زخمهایی که نه فقط فردی، بلکه جمعیاند.
هسته مرکزی روایت بر یک اصل روانشناختی استوار است: گذشته اگر دیده و پردازش نشود، به جای محو شدن، خود را در رفتار، تصمیمها و روابط بازتولید میکند. شخصیتهای اصلی «مو به مو» همگی درگیر زخمی قدیمیاند؛ زخمهایی که نه دربارهی آنها حرف زده شده و نه فرصتی برای ترمیم یافتهاند.
شخصیت محوری سریال، منصور، نمونهی بارز گسست هویتی است. او نمیتواند خود را مستقل از گذشته تعریف کند و همین ناتوانی، او را در وضعیت دائمی شرمندگی پنهان و آشفتگی روانی نگه میدارد. از همان آغاز، هنگامی که منصور از خوابهایش میگوید، دو سایهای را توصیف میکند که همواره دنبال او هستند؛ این تصویر کوتاه، نمادی از بدهی روانی حلنشدهای است که نه به دیگران، بلکه به خود و گذشته دارد و مسیر او را در طول سریال شکل میدهد.
از منظر روانشناسی تحولی، منصور در بحران «هویت در برابر سردرگمی نقش» متوقف مانده و در سطح روانکاوانه، میان خواستههای سرکوبشده و صدای درونیِ سرزنشگر و همیشه ناراضی گرفتار است. این صدا، یادآور همان فشار نانوشتهای است که در فرهنگ جمعی ما، فرد را مدام به تطبیق، سکوت و «تحمل کردن» فرامیخواند؛ حتی به قیمت فرسایش درونی.
در مقابل، شخصیت زن کلیدی روایت با بازی هانیه توسلی نمایندهی سرکوب هیجانی مزمن است. سکوتهای طولانی، تحمل افراطی و انفجارهای ناگهانی او نشانهی استفادهی مداوم از نادیدهگرفتن احساسات است. سریال نشان میدهد که تحمل، همیشه نشانهی بلوغ روانی نیست؛ گاهی فقط شکل محترمانه و پذیرفتهشدهی فرسودگی است.
شخصیتهای فرعی، بهویژه خانواده و نهادهای قدرت، بازتاب ناخودآگاه جمعی جامعهاند؛ جایی که حقیقت اغلب «دانسته میشود» اما گفته نمیشود. در این فضا، حفظ ظاهر، آبروداری و سکوت، کارکردی محافظتی پیدا میکنند، اما بهای آن، انباشتهشدن تنش و تعلیق روانی است.
در نهایت، پیام سریال ساده اما عمیق است: انسان میتواند با خاطرات سنگین و زخمهای قدیمی زندگی کند؛ اما با نادیده گرفتنشان هرگز. گذشته اگر دیده نشود، مو به مو نه فقط آیندهی فرد، بلکه روان جمعی یک جامعه را خواهد بلعید.
مشاور و روانشناس
ارسال دیدگاه