آتشبس نافرجام؛ نقشه راهی برای جنگ بعدی
زنجان (پانا) - ظاهراً یک «توافق» در حال شکلگیری است. رسانهها از پیشرفت مذاکرات آتشبس میان حماس و اسرائیل تحت طرح ۲۰ مادهای ترامپ خبر میدهند

اما هر تحلیلگر آگاهی میپرسد: آیا این توافق، پایانی بر کشتار است یا تنها فصلی جدید در کتاب بیپایان بحران غرب آسیا؟ واقعیت این است که آنچه میبینیم نه یک راهحل، بلکه یک «آتشبس تاکتیکی» است که ریشه در ناتوانی هر دو طرف در تحمیل اراده نهایی خود دارد.
۱. بازی بزرگتر: انگیزههای پشت پرده
اسرائیل این طرح را نه از سر اشتیاق به صلح، که تحت فشار مستقیم دونالد ترامپ پذیرفته است. ترامپ، با انگیزه شخصی کسب عنوان «مرد صلح» و دریافت جایزه نوبل، طرحی را پیش برده که خود میداند به صلح نمیانجامد. از سوی دیگر، حماس نیز با ترغیب قطر، ترکیه و مصر، به این میز مذاکره آمده است. این همگرایی ظاهری، در حقیقت گردهمایی بازیگرانی است که همگی از یک بنبست استراتژیک سود میبرند.
۲. توافق بر سر ابهام: سندی برای تفسیرهای متضاد
طرح ترامپ، عمداً سرشار از ابهام است. این ابهام راه را برای تفسیرهای کاملاً متضاد باز میگذارد. وقتی پای اجرای جزئیات به میان آید، اختلافات چنان عمیق خواهد شد که اجرای آن را غیرممکن میسازد. اگر توافق اسلو، با آن همه جزئیات، به جایی نرسید، چگونه میتوان به اجرای این «طرح نیمبند» امید بست؟
۳. پیروزی در دل ناکامی: نشانههای شکست استراتژیک اسرائیل
با این وجود، همین طرح ناکامل، حکایت از ناکامی سنگین اسرائیل دارد. نتانیاهو به هیچ یک از اهداف اصلی جنگ—نابودی حماس، الحاق غزه، یا کوچ اجباری مردم—دست نیافته است. اینک اسرائیل مجبور به عقبنشینی از مناطق جمعیتی غزه شده، به اشغال آن پایان میدهد، و حاضر به بحث درباره تشکیل یک دولت مستقل فلسطینی است. در جنگ نامتقارن چریکی، اگر ارتش کلاسیک به اهدافش نرسد، همین «ناکامی»، خود معادل یک «پیروزی» برای نیروی چریکی است. هیاهوی بنگویر، وزیر امنیت داخلی اسرائیل، با تهدید به انحلال دولت، تنها نمایشی برای پوشاندن همین شکست استراتژیک است.
۴. بحران به مثابه استراتژی: ماشین جنگی خاموش نمیشود
ذات رژیم صهیونیستی بر پایه «بحرانسازی» برای بقا است. بنابراین، این توافق پایان بحران نیست، بلکه آغازی است برای بحرانی دیگر. نتانیاهو به پشتوانه ترامپ در حال طراحی جنگ بعدی است. جنگ ۱۲ روزه در میان مذاکرات، و همچنین عدم اطمینان به پیامهای صلح از جانب مقامات روسی—همانگونه که رهبر معظم انقلاب اشاره فرمودند—همگی مؤید این استراتژی است. دو سال حمایت همهجانبه غرب نتیجه نداد و اکنون ترامپ میکوشد با این توافق، نه اسرائیل، که غرب را از باتلاقی که خود ساخته است نجات دهد.
۵. آینده مبهم: از بازسازی تا موازنه منطقهای
آنچه توافق شده—آزادی ۲۰ اسیر در برابر ۲ هزار فلسطینی، تضمین توقف جنگ، و آغاز ورود کمکهای بشردوستانه—تنها یک تعویق است. مسائل اصلی مانند آینده حکومت در غزه و سرنوشت سلاحهای مقاومت به مرحله دوم موکول شده است. هدف حماس در این مرحله، خارج کردن جنگ از دایره اجتماعی و بازگرداندن آن به میدان امنیتی-نظامی است. تنها اهرم واقعی دشمن برای خلع سلاح مقاومت، ایجاد «فروپاشی اجتماعی» است و حماس با هوشمندی در پی خنثیسازی این تهدید از طریق بازسازی و بهبود معیشت است.
در جمعبندی نهایی باید گفت: این آتشبس یک گام به جلو است، اما برای خوشحالی یا اعلام پیروزی قطعی زود است. اگر مرحله دوم توافق نشود، سناریوی لبنان در غزه تکرار خواهد شد، اما با یک تفاوت اساسی: حماس تنها تصمیمگیرنده است و آرامش کامل برای اسرائیل غیرممکن خواهد بود. در این میان، کشورهای منطقه بیش از پیش به ارزش موازنهبخشی و نقش بیبدیل ایران به عنوان ضامن امنیت و ثبات پی خواهند برد. این توافق، نه پایان راه، بلکه ایستگاهی در مسیر طولانی مقاومت است.
ارسال دیدگاه