درس همدلی در مدرسه ایثار
قم (پانا) - دفاع مقدس ۱۲ روزه با همه فرازونشیبی که داشت، آکنده از درس شجاعت، استقامت، فداکاری، دشمن شناسی و عشق به دین و میهن بود.

یادش به خیر؛ آن روزها، روزهای تلخ و شیرین جنگ، روزهای پر از درد و امید، روزهایی که غم، درب خانه همه را میکوبید و اشک، مهمانِ چشمانمان بود. اما در دلِ این تاریکیِ طاقتفرسا، نورِ مهربانی و امید، چون ستارهای درخشان، میدرخشید.
به یاد دارم چگونه همسایهها، فارغ از هر اختلاف و تفاوت، دست در دست هم برای کمک به نیازمندان و آسیبدیدگان، تلاش میکردند.
نانوایی که در شرایط سخت هم نانواییاش را تعطیل نکرد و حتی زمانی هم که خبر شهادت برادرش را دادند، دست از کار نکشید. مردی که به همراه دختر کوچکش در صف پمپ بنزین به رانندگان، شربت خنک و گوارا مینوشاند، مردمانی که در خرید از فروشگاهها رعایت میکردند تا مواد غذایی به همه برسد.
جوانانِ غیور بسیجی با شور و اشتیاق، ایستگاه های بازرسی تشکیل دادند تا افراد نفوذی و منافق را شناسایی کنند، پزشکان و پرستارانی که منتظر نبودند که شیفت شان برسد تا خود را به بیمارستان برسانند، بلکه با شنیدن اولین خبرها خود را به بیمارستان رسانده و مشغول امداد رسانی بودند و همینطور قشرهای دیگر مردم....
مردان و زنان و جوانان با غیرت منتظر نمی ماندند تا اطلاعیه ای صادر شود بلکه به صورت خود جوش برای اهدای خون به مراکز مربوطه میرفتند. هر کس، به سهمِ خود، در راهِ دفاع از میهن، جانفشانی میکرد.
آن ۱۲ روز، درسِ فداکاری، استقامت و انسانیت بود. درسِ همدلی، درس عشق به وطن و ناموس، درس نوع دوستی که در کوچهپسکوچهها جاری بود و هر کس، با هر آنچه داشت، به یاریِ همنوعِ خود میشتافت. درسِ ایثار، که در خونِ پاکِ شهدا، متجلی شد و جانهایِ شیفته، را به قربانگاهِ عشق، رهسپار کرد. درسِ عشق به دین و وطن که در دلِ هر ایرانی، شعلهور بود و او را در برابرِ ظلم و ستمِ دشمن، مقاوم و استوار ساخت.
اسرائیل غاصب، رژیمی که خوی وحشی گری اش بر کسی پوشیده نیست، با حملاتِ وحشیانه قلبِ همه را جریحهدار کرد. خانهها ویران شد، کودکان یتیم و بیگناهان، پرپر شدند. اما نتوانست عشق به زندگی، عشق به میهن، و وحدتِ بینظیرِ ما را از بین ببرد.
شهدای عزیزمان بخصوص شهدای نیروهای مسلح جان برکف که در کف میدان نبرد، قهرمانانه ایستادند و عروج کردند، ستارههایی بودند که در آسمانِ ایران، به زیبایی درخشیدند و نورِ ایمان و شجاعت شان، تا ابد در قلبهایِ ما، زنده خواهد ماند. نامشان، بر تارکِ تاریخ، حک شده و یادشان، الهامبخشِ نسلهای آینده خواهد بود.
امروز پس از گذشت نزدیک چهار ماه، یادِ آن روزهایِ غرورآفرین را گرامی میداریم. یادِ فداکاریها، یادِ مهربانیها، یادِ همبستگیِ بیمثالِ مردمِ ایران. باشد که این خاطراتِ شیرین، چراغِ راهِ ما در آینده باشد و ما را در پیمودنِ مسیرِ سربلندی و افتخار، یاری رساند.
حس وطنپرستی و تعلق به میهن که ریشه در تاریخ، فرهنگ، و هویت مشترک ایرانیان دارد، در شرایط بحرانی تقویت میشود و مردم را به دفاع از خاک و ناموس خود وامیدارد.
مردم ایران، همواره نشان دادهاند که بر اساس خصلت عاشورایی خود، هیچگاه در برابر دشمن، تسلیم نمیشوند و اهل استقامت و مقاومت هستند. این حس غرور ملی و اعتماد به نفس، باعث میشود تا در شرایط سخت، با اتحاد و همدلی، بر مشکلات فائق آیند.
در این برهه از تاریخ، نقش هدایتگرانه رهبری انقلاب در مدیریت و ایجاد هماهنگی و بسیج نیروها بسیار مهم و اساسی بود. همچنین، سازمانهای مردمنهاد و گروههای داوطلب، نقش مهمی در کمکرسانی و سازماندهی مردم داشتند.
این عوامل، باعث شد تا مردم ایران در برابر حملات، متحد شوند و حماسهای بینظیر خلق کنند. این اتحاد، نهتنها به مردم در عبور از بحران کمک کرد، بلکه درسهای ارزشمندی از همبستگی، فداکاری و ایستادگی را در آغاز چهل و پنجمین سالگرد حماسه عاشورایی دفاع مقدس نیز آموخت.
ارسال دیدگاه