عکس یادگاری همکلاسیهای من دانشآموزان دبیرستان حسنزاده اصفهانی
مشهد(پانا) - اول مهرماه شروع یک راه جدید و روشن، خاطره من از شروعی دوباره اینبار در جشن جوانهها ، دبیرستان حسنزاده اصفهانی روایت میشود.

ساعت رومیزی اتاقم را برای ۶ صبح کوک کردم، اما خودم زودتر از زنگ ساعت از خواب بیدار شدم. امروز برای من درست مانند هفت سال قبل است. زمانی که برای رفتن به کلاس اول از شوق و اضطراب مدرسه و دوستان جدید تا صبح نخوابیدم.
مهر ماه امسال به کلاس هفتم میروم ، به جای جشن شکوفهها برایم جشن جوانهها میگیرند.
باز هم مدرسه جدید و دوستان جدید ، خوشحالی امسال من دو برابر است؛ چون میگفتند: (مدارس مهر ماه امسال مجازی است...) اما مگر میشود ذوق و شوق روز اول مدرسه را با چیزی عوض کرد...!! بوی کلاس درس تازه رنگ شده ، بوی نیمکتهای چوبی مدرسه ، بوی کیف و کفش و کتابهای نو ، شنیدن صدای زنگ تفریح، همهی این چیزها هوش از سرم میپراند و خوشحالیام را دو چندان میکند.
مادر مهربانم مرا از زیر قرآن رد میکند و مانند هر سال برایم دعای سلامتی و عاقبت بخیری میکند. آخ که چقدرررر آرام شدم... وارد مدرسه میشوم دنیایی از رنگ و شادی ، امید و سرزندگی ، خندههای شیرین و از ته دل همکلاسیهایم را میبینم.
اینجا خانه دوم من است.
لبخندها و مهربانیهای معلمان مدرسهام ، تمام اضطراب را از وجودم شست و پاک کرد ، مدیر مهربانم برایمان آرزوی موفقیت و سربلندی میکند . با دوستانم سرود ملی کشورم را زمزمه میکنیم.
این بار هم مانند( هفت سال قبل ، روز اول مدرسه ) به خودم قول دادم : که باعث افتخار خانواده و کشورم باشم. خدایا با نام تو آغاز میکنم مهر امسالم را ....
بسم الله الرحمن الرحیم
ارسال دیدگاه