دلنوشته یک دانش‌آموز درباره «حاج قاسم»: خلوص و عشق بی پایانت به مردم بود که جمعیت میلیونی را به خیابان‌ها کشاند
تهران (پانا) _ دانش‌آموزان سراسر کشور در همذات‌پنداری با سردار سلیمانی به خلق دلنوشته‌هایی پرداختند که گزیده‌ای از این دلنوشته‌ها در کتاب «منم یک حاج قاسم دیگر» وارد بازار نشر شد.
کتاب «منم یک حاج قاسم دیگر» مجموعه‌ای از دلنوشته‌های دانش‌آموزان سراسر کشور درباره «شهید سپهبد حاج قاسم سلیمانی» است که دی‌ماه سال 98 طی یک حمله تروریستی به مقام رفیع شعادت نائل آمده است.
از میان صدها دلنوشته که از سراسر کشور برای این پویش ارسال شده است، 142 دلنوشته برای درج در این کتاب برگزیده شده‌اند.
در یکی از دلنوشته‌های دانش‌آموزی به قلم ام‌البنین برجی دانش‌آموز دوره متوسطه اول از استان کرمان خطاب به سردار سلیمانی می‌خوانید:
« سردار دل‌ها از کجا برایت بگویم، از دل رهبرم، بغض و اشکش هنگام نماز خواندن بر پیکرت یا از غم تمام نشدنی مردم بعد از رفتنت، سردار دل‌ها رفتنت زخم عمیقی بر قلبم نشانده که ترمیم نخواهد شد، خلأ عظیمی در زندگی‌ام ایجاد کرده که پرشدنی نخوهد بود، سردار کاش می‌شد جوابم را بدهی که سؤال دارم! سردار من، کاش می‌شد بگویی چه شد که همه‌ی آدم‌ها از هر قشری و هر اعتقادی در سنین مختلف با اشک و آه فریاد حاج قاسم سر می‌دادند، فریاد حاج قاسم نه سردار نه سپهبد، نه هر جمله‌ی عنوان‌دار دیگری! می‌دانم فقط خلوصت بود و عشق بی پایانت به مردم، اینها بود که جمعیت میلیونی را به خیابان‌ها کشاند، سردارم کاش می‌شد برگردی! برگرد و جواب بی‌احترامی ترامپ را بده، یک بار دیگر با صلابت بی‌نظیرت او را «آقای ترامپ قمار باز» خطاب کن تا مثل همیشه دلش از صدایت بلرزد، از ترس آن صدای دلنشین که دلمان برایش تنگ شده، حاج قاسم بار دیگر بلند شو و به قلب حضرت سید‌علی قوت بده و غم این چند روز اخیر را از قلبش برهان، سردارم بلند شو! کودکان سیستانی از سرما قندیل بستند همه یکصدا تو را می‌خوانند تا بروی و از دامان سیل نجاتشان دهی.
سردارم می‌ترسیدند از آن لبخند زیبایت که دل ما را می‌برد و از آن اخم جذابی که لرزه به اندامشان می‌انداخت، از همین‌ها می‌ترسیدند که به قول مقام معظم رهبری آنچنان بزدلانه تو را شهید کردند، آن هم نیمه شب و خارج از میدان.»
هدف از جمع‌آوری این مجموعه بست و پیوند الگوها و اسوه‌های انقلابی با نسل نوجوان و جوان کشور است.
ارسال دیدگاه