یادداشت/

نوبت پانا؛ وقتی معاون استاندار یزد شنونده شد

ناحیه دو یزد(پانا) - دانش‌آموز خبرنگار ناحیه دو یزد در یادداشتی به مناسبت برگزاری چله رسانه‌ای با دانش آموزان برای اولین بار در یزد آورده است: نوبت به من رسید. با قلبی که از غرور و هیجان می تپید، جلو رفتم و خواسته ‌ام را مطرح کردم.

کد مطلب: ۱۶۳۱۷۸۹
لینک کوتاه کپی شد
نوبت پانا؛ وقتی معاون استاندار یزد شنونده شد

دانش‌آموز خبرنگار ناحیه دو یزد در یادداشتی به مناسبت برگزاری چله رسانه‌ای با دانش آموزان برای اولین بار در یزد آورده است: فضای سالن غرق در هیاهوی نوجوانانه بود. دختران و پسرانی با چشمانی درخشان و دوربینهایی که همچون نشان افتخار به دست گرفته بودند. آنها خبرنگاران پانا بودند، و آن‌روز، برای اولین بار در چله رسانه‌ای که به همت سازمان دانش‌آموزی برگزار شد، مقابل اسماعیل دهستانی، معاون سیاسی، امنیتی استاندار یزد نشسته بودند تا نه فقط گزارشگر، که خود، صاحبان صدایی باشند که باید شنیده شود.

سالن کوثر استانداری یزد در آن لحظه پر از آرزوهای بزرگ بود. هر دانش‌آموزی، خواسته‌اش را مانند گلی پیشکش می‌کرد. یکی از کمبود امکانات می‌گفت، دیگری از فرصت‌های از دست رفته برای مصاحبه و دیده شدن. دغدغه‌ها، اگرچه نوجوانانه، اما به نهایت، جدی و واقعی بودند.

نوبت به من رسید. با قلبی که از غرور و هیجان می تپید، جلو رفتم و گفتم: «از شما درخواستی دارم، می‌خواهم به عنوان خبرنگار سرویس علمی پانا یزد، در نشست‌های شرکت‌های دانش‌بنیان استانداری حاضر شوم تا صدای نخبگان و پژوهشگران استان باشم.» اما آنچه امروز را برای همیشه در خاطرم حک کرد، اتفاقی بود که پیش از صحبت‌هایم افتاد.

معاون استاندار، با چهره‌ای باز و مهربان، به ما نگاه کرد و گفت: «بیایید جلو، کنار ما روی صندلی‌ها بنشینید.»

این یک دعوت ساده نبود؛ یک احترام عمیق بود. نگاهی که به ما می‌گفت شما بزرگ‌تر از آن هستید که تنها مخاطب باشید؛ شما شریک این گفت‌وگو هستید. نشستن روی آن صندلی، کنار مسئولان، احساسی را در من زنده کرد که هرگز فراموشش نخواهم کرد. احساس بزرگی، احساس دیده شدن و باور شدن.

این دیگر فقط یک دیدار رسمی نبود؛ لحظه‌ای بود که یک مقام مسئول، با حرکتی زیبا، فاصله‌ها را از میان برداشت و به ما ثابت کرد که صدای نوجوانان، اگرچه کوچک، می‌تواند در بزرگ‌ترین سالن‌ها طنین‌انداز شود.

آن‌روز نه تنها خواسته‌ام را مطرح کردم، بلکه گنجینه‌ای از احساسات زیبا را با خود به خانه بردم؛ خاطره‌ای دلنشین و جذاب که همچون نگینی درخشان، تا همیشه در صفحه روزهای خبرنگاری ام خواهد درخشید. باور دارم آن نشست، یکی از بهترین روزهای زندگی‌ام خواهد شد.

خبرنگار : مهدیس کوهپایی نژاد

ارسال دیدگاه

پربازدیدترین ها
آخرین اخبار