ورق عشق تو به دستم رسیده بود

فومن (پانا) - ورق عشق تو به دستم رسیده بود و افتخارم این بود که برایتان نامه‌ای بنویسم.

کد مطلب: ۱۴۷۶۴۲۳
لینک کوتاه کپی شد
ورق عشق تو به دستم رسیده بود

ورق عشق تو به دستم رسیده بود و افتخارم این بود که برایتان نامه‌ای بنویسم. از مشکلات، از دغدغه‌ها، از شادی، از غم...

از دیروز تا حالا همین ورق را نگاه می‌کنم که آقا برایتان چه بنویسم. برای رفتنت زود بود. شاید اگر پشت میز می‌نشستی، شاهد این اتفاقات نبودیم...

چهارپاره شاعر رشتی، طاهره فردجوانی برای شهیدان خدمت:

آتش که نه میان گلستان است           مردی که یار و یاور قرآن است

دیروز در میانه میدان بود                  امروز در میان شهیدان است

مردی که خواب پَر زده از چشمش     باید از آشیانه جدا باشد

از راه عشق باز نخواهد گشت            دستی اگر به دست خدا باشد

دستی اگر به دست خدا باشد             از راه عشق باز نخواهد گشت

در سوگ آن‌ که یاور مظلوم است       این شعر چاره‌ساز نخواهد گشت

غم اشک شد دو چشم مرا پر کرد       غم، گوشه‌گوشه قلب مرا لرزاند

از داغ او که رد نفس‌هایش                بر کوه و دشت و جنگل و صحرا ماند

تاریخ می‌نویسد از او یک‌روز            اردیبهشت بود و زمستان شد

از پشت میز تا دل میدان رفت          تا عاقبت رجایی دوران شد

دانش‌آموز خبرنگار: نازنین‌فاطمه پورقنبر

ارسال دیدگاه

پربازدیدترین ها
آخرین اخبار