روایتی از عشق و ایثار مادر شهید حسین اسحاقی

لیلا حسنی، مادر شهید پاسدار حسین اسحاقی در گفت‌وگو با پانا گفت: «در دل روستای دهنو میلاس، جایی که عطر معنویت و مذهب در فضا پیچیده، صدای مادری به گوش می‌رسد که جگرگوشه‌اش، شهید پاسدار مدافع امنیت حسین اسحاقی را در راه وطن فدا کرده است. این روستا که مردمانش همواره در راه شهدا و آرمان‌هایشان ایستاده‌اند، این بار میزبان روایتی سوزناک از لیلا حسنی است که در فراق فرزندش، غمی عمیق و غروری وصف‌ناپذیر را توأمان تجربه می‌کند.

حسنی در حالی که اشک از چشمانش سرازیر بود با حسرت از روزهای شیرین گذشته و آرزوهای مشترک با حسین یاد کرد و شرح داد: «حسین، نور چشمم بود! پسرم همیشه مهربان و خوش‌اخلاق بود و فداکاری‌اش زبانزد همه بود.»

وی اظهار کرد: «شهید اسحاقی که در راه دفاع از وطن و امنیت از هیچ تلاشی دریغ نکرد، همواره با رویی گشاده و رفتاری متواضعانه با مردم برخورد می‌کرد. او که عمر خود را وقف خدمت به مردم و پاسداری از ارزش‌ها کرد، در نهایت جان خود را نیز در این راه فدا نمود. من با تمام وجودم به حسین افتخار می‌کنم و خدا را شکر می‌کنم که مانع رفتنش نشدم. او راه درستی را انتخاب کرد و من به او ایمان داشتم.»

حسنی با بیان خاطره‌ای از حسین، خاطرنشان کرد: «حسین عزیز شهیدم، یاد و خاطره تو در قلب من زنده است و می‌دانم تو در بهترین جایگاه هستی، اما این من را تسکین نمی‌دهد. دلتنگی برای تو هر لحظه با من است.»

این دلنوشته، تابلویی است از اوج عشق و فداکاری مادران شهدا که بی‌شک، نام شهید حسین اسحاقی و مادرش، لیلا حسنی، تا ابد در تاریخ جاودانه خواهد ماند. یادشان گرامی و راهشان پر رهرو باد.»