همراه با صابر نوریمحب، مدیر نهالستان مرکز نوآوری امید؛
یک اتفاق بزرگ با حمایت از گروههای کوچک
تهران (پانا) - صنعت کودک و نوجوان به حمایت هدفمند برای رشد تولیدکنندگان نوپا نیاز دارد. خانواده امید با شناسایی و پشتیبانی این گروهها، آنها را وارد شبکهای فعال در تولید محصولات فرهنگی کرده است. برای توضیح بیشتر، گفتوگویی با صابر نوریمحب، مدیر نهالستان مرکز نوآوری امید انجام شده است.
در صنعت پویای کودک و نوجوان، تولیدکنندههای نوپا با ایدهها و انرژی فراوان وارد میدان میشوند، اما اغلب در مسیر رشد با چالشهای متعددی روبهرو هستند. در این میان، حمایت هدفمند از این گروهها نه تنها باعث شکوفایی استعدادهای تازه میشود، بلکه میتواند چرخه تولید محتوای فرهنگی را به شکل چشمگیری تقویت کند. وقتی این حمایتها به شکل هوشمندانه و بلندمدت ارائه شود، نه تنها به رشد فردی تیمهای کوچک کمک میکند، بلکه ظرفیتهای جمعی تازهای برای توسعه محصولات فرهنگی و تجاری فراهم میآورد.
در همین راستا، خانواده امید با رویکردی آیندهنگرانه، گروههایی از تولیدکنندگان تازهکار را شناسایی و با سرمایهگذاری و پشتیبانی خلاقانه، آنها را به بازیگران موثر این صنعت تبدیل کرده است. اکنون این تولیدکنندگان بخشی از یک شبکه قدرتمند هستند که در عملیاتهای مختلف تولید محصولات فرهنگی وارد عمل میشوند و برنامههایی که با محوریت خانواده امید طراحی میشود را به مرحله اجرا و تولید محصول میرسانند. برنامههایی از بازیسازی گرفته تا تولید لوازمالتحریر و اسباببازی و... . برای مثال تولید محصول برای بازارپردازی شخصیتهای کارتونی که توسط انیمیشنسازان ایرانی خلق شدهاند، از عملیاتهایی است که همان گروههای تولیدکننده دغدغهمند و پرتلاش آن را انجام میدهند و در حال رساندن آن به نتیجه مطلوب هستند.
برای کشف جزئیاتی از فعالیتهای خانواده امید در این زمینه، پای صحبت صابر نوریمحب، مدیر نهالستان مرکز نوآوری امید نشستیم.
وی صحبتهای خود را اینگونه آغاز کرد. اواخر سال ۱۴۰۲ در حوزه هنری کودک و نوجوان که بعد به مرکز نوآوری امید و نهالستان امید تغییر نام داد، فعالیتی را در حوزه صنایع خلاق انجام میدادیم که این فعالیت با محوریت تیمهایی که برای کودک و نوجوان کار میکنند طراحی شده بود. این موضوع اینطور برنامهریزی شده بود که سعی کنیم هستههایی که فکر میکنیم در زمینههای مختلف مستعد هستند و ظرفیت رشد دارند را کشف کنیم. در چند دسته هم این کار را پیش میبردیم: بازیهای رومیزی، بازی کارتی، بازیهای دیجیتال، جهان داستان و خلق کاراکتر، خرده محتوا و میکرو رسانه و بازارپردازی. البته در بازارپردازی، بیشتر گروههایی که تولید محصول میکنند مد نظرمان بودند. این مسیر را اواخر سال ۱۴۰۲ شروع کردیم و تا اواخر سال ۱۴۰۳ آن را پیش بردیم و حاصل این اقدام، کشف و شناسایی حدود ۱۴۰ گروه بود که از این بین روی ۲۰ گروه برجستهتر سرمایهگذاری کردیم که میزان این سرمایهگذاری در گروههای مختلف متفاوت بود. موضوع و معیار اصلی برای ما این بود که گروه کمربسته به کار بوده، ایده خوبی داشته باشد و ما به آن ایده کمک کنیم نه اینکه به دنبال تاسیس چیزی باشیم. در نتیجه گروههایی که شناسایی و حمایت کردهبودیم در اواخر سال ۱۴۰۳ به یک رشد نسبی و نقطه قابل توجهی رسیده بودند.
وقت ارتقاست!
در سال ۱۴۰۴ برنامه ما این بود که روندی که برای پیدا کردن گروه جدید داشتیم را رها کنیم و به همان تیمهایی که کشف و حمایتشان کرده بودیم و به یک نقطه قابل قبولی رسانده بودیم، کمک کنیم تا رشد بیشتری را تجربه کنند؛ با آنها عملیات تعریف کنیم، زنجیره آنها را شکل دهیم، گروهها را به همدیگر متصل کنیم تا از آن بتوانیم به خروجی مطلوبی برسیم.
در حال حاضر به حسب این اتفاق، چند پروژه محوری با عنوان مرکز صنایع فرهنگی داریم. در دل این اتفاقی که برای گروههای کشف شده رخ داده است، چند عملیات بزرگ در حال انجام بوده که یکی از آنها بازارپردازی است. در زمینه بازارپردازی اول موضوع بازی مطرح است و بعد هم خلق کاراکتر و شخصیت.
شخصیت داستانی از ما، تولید از شما
در بازارپردازی در حال راهاندازی یک «آژانس مدیریت آیپی» هستیم که بتواند شخصیتهای مختلفی را که میتوان روی آنها کار بازارپردازی انجام داد، شناسایی کند و بعد کار تولیدمحصول برای بازارپردازی آن را با تولیدکنندههای مختلف پیش ببرد.
یکی از اتفاقهای مهم این است که قرار است خود این آژانس عاملیتی نداشته باشد و با تولیدکنندهها این اتفاق را رقم بزند. در فضای بازارپردازی در کشور چند مورد را داشتیم که عاملیتی بوده مثلا انیمیشن «بچه زرنگ» که تولید شده، توسط خود تهیه کننده یا نهاد حامی این فیلم، هزینه شده و محصولاتی تهیه و به بازار عرضه شده است. ما با راهاندازی این آژانس، این مسیر را تغییر دادهایم یعنی سعی کردهایم با تهیهکنندهها صحبت کنیم که آیپی را از طریق این آژانس در اختیار تولیدکننده بگذاریم و از توان تولید و فروش او برای تولیدات شخصیت خودمان استفاده کنیم و از این طریق باهم مشارکت کنیم. در این شرایط عاملیت دست ما نیست و فکر میکنیم اگر قرار است کار واقعی در حوزه بازارپردازی انجام شود باید توسط خود صنعت انجام شود. این صنعت همان تیمهای تولیدکنندهای هستند که سال پیش آنها را کشف کردیم و کارشان را توسعه دادیم.
تولیدکنندهها مشغول کارند
در حال حاضر چند در حال جلو بردن چند کار محوری از جمله انیمیشن «با بابام» هستیم. این انیمیشن سریالی سال گذشته پخش شده و امسال هم تکرار آن در حال پخش است و محصول سازمان سینمایی سوره است. امسال هدفگذاری کردهایم که ۱۰۰ هزار جلد دفتر با استفاده از شخصیتهای این سریال تولید و به بازار عرضه کنیم. در لوازم التحریر دیگر مثل خط کش، تابلوی وایتبرد و جامدادی هم برنامه داریم که در حال پیش بردن آن هستیم. به علاوه، بازی کارتی این سریال نیز طراحی شده و آماده تولید است. بازی موبایلی آن هم درحال طراحی و تولید است. لباس با طرح شخصیتهای انیمیشن «با بابام» طراحی شده و در حال تولید است. همچنین در حال مذاکره با تولیدکنندهها برای تولید اسباببازی این سریال نیز هستیم.
یکی دیگر از شخصیتها، پویانمایی «یوز»، محصول سازمان سینمایی سوره است و آخر شهریور قرار است اکران شود. برای این پویانمایی هم چنین فرایندی در حال طی شدن است. عروسک آن در سه مدل در حال طراحی است، لباس، لوازمالتحریر و بازی کارتی آن هم در فرایند طراحی و تولید است.
کار دیگری که در این فضا داریم انجام میدهیم پویانمایی «ببعی قهرمان» است که کار تولید لوازمالتحریر این پویانمایی نیز در حال انجام است. دفترهای آن طراحی شده و در مرحله تولید است و کار طراحی و تولید سایر اقلام لوازمالتحریر نیز در دست اجرا است.
در حال حاضر با برنامه تلویزیونی «دو نقطه» هم برنامهریزیهایی برای تولید بازی و سایر محصولات فرهنگی انجام دادهایم که این برنامهها نیز در حال پیگیری است.
سعی کردیم در آژانس مدیریت آیپی، شخصیتهای مختلف را شناسایی کنیم و کار بازارپردازی برای آنها را با استفاده از روابط حاکمیتیمان و روابط شخصی خودمان، تسهیل کنیم. بازار مرچندایز (فرایندهایی که مشتری را ترغیب به خرید میکند) در کشور ما یک بازار اولیه و نوپا است که برای تولیدکنندهها همیشه تجربه منفی بوده است. ما داریم سعی میکنیم با استفاده از تجربههایی که تولیدکنندهها از قبل داشتهاند، مسیری را پیش ببریم که هیجانی نبوده و با اتکا به توان واقعی تولیدکننده باشد تا بتوانیم تجربهای حقیقی در بازار خلق کنیم نه پروژهای که تولید میشود و تمام میشود. بتوانیم بگوییم ما روی یک پویانمایی یک کار مستمر کردیم که امسال در یک نقطه بوده و سال بعد با افزایش حجم تولید به نقطه دیگری رسیده است.
بازیسازی با تنوع دستهبندی و محتوا
پروژه دیگری که در مرکز صنایع فرهنگی داریم پیش میبریم، فضای بازی است که ۳ خط کلی بازی رومیزی و بازی کارتی، پروندههای معمایی و بازی موبایلی را در حال اجرا داریم. در حال حاضر در بازی رومیزی، ۳ بازی آماده تولید و عرضه به بازار داریم. در پرونده معمایی در مسیری هستیم که تا سال آینده ۱۰ پرونده معمایی عرضه کنیم، اولین بازی موبایلی ما هم بازی «با بابام» است که فرایند تولیدش پیش میرود. همه این اقدامات با همکاری تیمهایی است که سال گذشته شناساییشان کرده و حمایتمان را از آنها آغاز کردیم. همه اینها حاصل شبکهای است که بین این گروهها ایجاد شده و پس از آن عملیاتهایی برایشان طراحی میشود.
جهان قصهها
یک بخش دیگر از فعالیتهایمان نیز خلق شخصیت و IP جدید است. سال گذشته، ۶ جهان داستان با مجموعهای از شخصیتهایشان را خلق کردیم. در حال ادامه دادن آن هستیم و در حال تولید یک برنامه تلویزیونی ۶۵ قسمتی برای صدا و سیما هستیم که طراحی و اجرای دکور آن به اتمام رسیده و آماده ضبط است. در این برنامه از همان شخصیتهایی که سال گذشته خلق کردیم، ۸ شخصیت را انتخاب کرده و حول محور این شخصیتها برای هر کدام ۵ داستان خلق کردهایم و ۴۰ داستان درباره جهان داستانهایی که سال گذشته خلق کرده بودیم ساختهایم و زمینه را فراهم کردهایم که این شخصیت و داستانهایش به برنامه تلویزیونی راه یابد و بعد براساس بازخورد مخاطبان شخصیتها توسعه مییابند و به تولید فصل بعدی برنامه تلویزیونی، انیمیشن، عروسک، کتاب قصه و... میرسند.
نوبت شکلگیری یک بازار واقعی است
اولویت ما این است که فعلا بازارپردازی برای صنایع فرهنگی راه بیفتد، حتی اگر گاهی با قوانین کپیرایت هم در تناقض است به آن سخت نگیریم تا این بازار شکل بگیرد. بازارپردازی در ایران فعلا هنوز مسئلهاش کپیرایت نیست بلکه مسئله آن فعلا تجربههای بسیار بد تولیدکنندهها با صاحبان روابط عمومیها است که به خاطر انتظارات غیر واقعی که سفارشدهندهها دارند، شکل گرفته است. مثلا برخی صاحبان روابط عمومی از تولیدکننده انتظار دارند در مرحله اول ۳۰۰ هزار محصول برایشان تولید کند و وقتی به فروش نمیرسند به مشکل بر میخورند در حالی که این فرایند باید مرحله به مرحله تولید شود، آزمایش شود و در صورت موفقیت در مراحل بعدی تیراژ افزایش پیدا کند.
تولیدکننده ها بیشتر به سراغ شخصیتهایی میروند که شناخته شده و بازار فروش دارند به خاطر اینکه برایشان صرفه اقتصادی دارد و در این شرایط نظرشان این است همین که برای یک شخصیت شناخته نشده دارند محصول تولید میکنند کار بزرگی کردهاند چه برسد به اینکه بخواهند حق طراحی آن شخصیت را هم بپردازند.
معتقدیم هنوز در بازارپردازی در ایران کار جدی انجام نشده، بازار درستی برایش شکل نگرفته و گفتوگوی مشترک هم بین صاحب کاراکتر و تولیدکننده شکل نگرفته است. به همین دلیل اولویت ابتدایی ما این است که بگذاریم این بازار با هر چالشی که ممکن است برایش پیش بیاید، شکل بگیرد و بعد به دنبال رفع چالشهای ایجاد شده باشیم.»
ارسال دیدگاه