دشمن میهن یقیناً تا ابد بی‌آبروست

جعفر سیّد شاعر و مدیر انتشارات سایه، اشعاری درباره دشمن پنهان، چشم خبر و بانوی قهرمان رسانه سرود که به شرح زیر است:

دشمن پنهان

مارها در آستین بوده‌ست و عقرب زیر پوست؛ بارها دیدیم دشمن در لباسِ و نقشِ دوست

کی توان سنجید آن کس را که پنهان چهره است؟ می‌توان با دشمنی جنگید، وقتی روبروست!

گرگ‌ها با بره‌ها همراه و همرنگ همند؛ همچنان سرهایشان آرام در گلّه فروست

لعنت و نفرین به هرچه آدم میهن فروش؛ خاصه بر آن‌کس که مثل استخوانی در گلوست

ننگ تاریخند جاسوسان دشمن در وطن؛ دشمن میهن یقیناً تا ابد بی آبروست

جنگ کن با دشمن پیدا و پنهان این زمان؛ ابتدا با آن کسی که در وطن هست و دو روست

در قبال دشمن غدار، محکم باش و سخت؛ زندگی با جان سپردن در ره میهن نکوست

چشم خبر (رباعیات پیوسته در پاسخ به حملات اسرائیل به میهن)

نه عصر حجر بوده و نه دور قجر؛ هرجای جهان پر است از چشم خبر

بنگر که نتانیاهو شده ضد بشر؛ اما ز عدالت جهان نیست اثر

عنوان حقوق بشر از جمع ملل؛بی‌فایده بود و کیست دنبال علل؟

کشتار وسیع غزه را می‌دیدند؛در موضعشان هماره بوده‌ست خلل

امروز که حمله‌ور به میهن شده است؛ نابودی صهیونیزم روشن شده است

فرصت داده به ما که برداریمش؛ خود می‌داند که وقت مردن شده است

دیروز اگر جسارتش را دیدیم؛ با صبر به عاقبت، می‌اندیشیدیم

او حمل به ضعف ما نموده، بی‌شک؛ بر قبر پدر جدش می‌خندیدیم

آن هسته که بی‌انرژی باشد اینجا؛ مفهوم مذاکره ندارد معنا!

گویند که بی سلاح و تسلیم بمان؛ ما مانده حقیم، نه بر حرف شما

در قتل فجیع غزه ساکت ماندید؛ بر آنچه ز ما ندیده مظنون شُدید

ما می‌کوبیم بر سر اسرائیل؛ باید که عوامل ترور را برچید

برای سحر امامی، بانوی قهرمان رسانه

تو آن سحرِ نویدِ صبحی پیروز؛ در جام جم آن چراغ روشن افروز

هرچند نبوده زن جلودار خطر؛ اما به رسانه‌ها امامی امروز

آن‌روز حماسه با تو معنا می‌شد؛ انگشت اشاره‌ تو گویا می‌شد

شب، چادر خویش روی سیما پوشاند؛ خورشید نگاهِ تو تماشا می‌شد.