عکس یادگاری دانش آموزان کلاس ششم دبستان شهید نجفی فدافن

صدای زنگ ساعت به گوش رسید،نسیم سرد پاییزی از روزنه ی کوچک پنجره به داخل اتاق وزید و چهره ام را نوازش کرد،با ذوق از جا پریدم، چرا که یادم آمد ،امروز اولین روز مهر است،زود و سریع آماده شدم ، بوسه ای برگونه ی مادر زدم و به سمت مدرسه دویدم، آنقدر برای رسیدن به مدرسه عجله داشتم که انگار راه مدرسه دورتر شده بود و عقربه های ساعت از کار افتاده بود!

بالاخره به مدرسه رسیدم. همین که وارد شدم، با دیدن دوستان و همکلاسی ها و نقاشی های زیبای کف مدرسه و استشمام آن عطر دل انگیز گچ و کتاب و دفتر نو، جانی دوباره گرفتم. حس ناب دوستی و عشق و شور و حالی که کلاس و مدرسه به من می‌دهد را در هیچ کجای دنیا تجربه نکرده ام.

اصلا امسال درس ومدرسه برای من رنگ و بوی دیگری دارد،چون کلاس ششمی هستم و بزرگ مدرسه!

همان حس وصف ناپذیری را دارم که وقتی به کلاس اول دبستان میرفتم،داشتم.

وای که چقدر خوب است اگر این روزها هیچگاه تمام نشود.

اینک من هدیه زهرا سازگار، یکی از خبرنگاران کوچک مدرسه،این عکس به یادماندنی را در کنار بهترین دوستانم ، در اولین روزهای پاییزی کلاس ششم به یادگار میگذارم، تا خاطره ی این لبخندهای زیبا، هرگز از یادنرود؛ در این عکس خاطراتی از دوستی، عشق و لحظات بی پایان نهفته است، که هیچ چیزی نمی تواند جایگزین آن شود.

همکلاسی من عکس تو را در میان خاطراتم قاب گرفته و به دیوار قلبم نصب کرده ام، تا با هر تپشی که خون را به رگ هایم می رساند، یاد و خاطره ی تو رانیز در وجودم پمپاژ کند.

خبرنگار پانا: هدیه زهرا سازگار

عکس یادگاری در کنار دوستان و همکلاسی های عزیزم: آویسا افتاده، نازنین زینب ابراهیمی، فاطمه ذاکر، رها عجمی، یسنا محمدحسین(محمد)، هانیه هاتفی، مهدیه خوش زبان، فاطمه باقری، حمیده صحرا نورد، کوثر مرادعلی پور، نجمه علی بیگی، اسما فرقانی، فاطمه کارگر، یاسمین کریمی، اسما خزاعی، معصومه نخعی، یسنا محمدحسینی غلامعلی، زهرا ذاکر، رقیه نخعی، زینب سادات قادری، فاطمه نخعی

دانش آموزان کلاس ششم دبستان شهید نجفی روستای فدافن  شهرستان کاشمر