داستان ایران: میراث کهن، نگاهی نو/ قسمت دوم: از ایلام تا ماد؛ طلوع قدرتهای نخستین
مشهد(پانا)- اگر قسمت اول، ما را به ریشههای باستانی تمدن در فلات ایران برد، قسمت دوم، حکایت از خیزش قدرتهایی دارد که نخستین دولتشهرهای بزرگ و سپس امپراتوریها را بنیان نهادند.

اگر قسمت اول، ما را به ریشههای باستانی تمدن در فلات ایران برد، قسمت دوم، حکایت از خیزش قدرتهایی دارد که نخستین دولتشهرهای بزرگ و سپس امپراتوریها را بنیان نهادند. در این گسترهی وسیع و کهن، از هزارهی چهارم پیش از میلاد، مردمان ایلام در جنوب غربی ایران، در منطقهی خوزستان امروزی، به پا خاستند. ایلامیها، نه تنها یکی از کهنترین تمدنهای بشری بودند، بلکه با خط و زبان منحصر به فرد خود و معماری شگفتانگیزشان، ردپای عمیقی در تاریخ بر جای گذاشتند. شوش، پایتخت درخشان ایلام، بیش از هر چیز نمادی از این شکوه است؛ شهری که هزاران سال مرکز تمدن و هنر بود و گواه بر توانایی ایرانیان در ایجاد ساختارهای پیچیده حکومتی و فرهنگی، حتی در سپیدهدم تاریخ.
رابطهی ایلام با همسایگان قدرتمندش، یعنی سومر، اکد، و بابل در بینالنهرین، داستانی پیچیده از همکاری، رقابت و جنگ است. ایلامیها بارها با بینالنهرینیها درگیر شدند و حتی برای مدتی بر بخشهایی از آن سرزمینها تسلط یافتند، اما در نهایت، خود نیز تحت تأثیر فرهنگ و تمدن بینالنهرین قرار گرفتند. این تعاملات و تبادلات فرهنگی، نقش مهمی در شکلگیری هویتهای منطقهای ایفا کرد و نشان داد که مرزهای سیاسی، هرگز نمیتوانند مانع از جریان آزاد ایدهها و فرهنگها شوند.
در همین حین، در شمال و غرب فلات ایران، اقوام آریایی در حال مهاجرت و استقرار بودند. این مهاجرتها که در طول هزارهی دوم و اول پیش از میلاد رخ داد، فلات ایران را دستخوش تغییرات عمیقی کرد. مادها و پارسها، دو شاخهی اصلی این اقوام، به تدریج در مناطق غربی ایران مستقر شدند. مادها، در شمال غربی ایران (منطقهی همدان امروزی)، اولین قدرت متمرکز ایرانی را بنیان نهادند. دیاکو، بنیانگذار سلسله ماد، با سازماندهی قبایل مختلف و ایجاد یک حکومت مرکزی، گام بزرگی در جهت تشکیل یک دولت ملی برداشت. هگمتانه، پایتخت مادها، نه تنها مرکز قدرت سیاسی بود، بلکه نمادی از وحدت و همبستگی مردمان فلات ایران در برابر تهدیدات خارجی، به ویژه امپراتوری قدرتمند آشور.
فروپاشی آشور به دست مادها و بابلیها، نقطه عطفی در تاریخ منطقه بود و نشان از طلوع قدرتهای جدید داشت. هرچند پادشاهی ماد عمر چندانی نداشت و به زودی جای خود را به سلسلهی قدرتمندتر هخامنشی داد، اما نقش آن در آمادهسازی زمینهها برای ظهور یک امپراتوری جهانی بیبدیل بود. مادها، نه تنها نظامی سازمانیافته ایجاد کردند، بلکه زمینههای فرهنگی و سیاسی لازم برای ظهور کوروش بزرگ و امپراتوری هخامنشی را فراهم آوردند.
این دوره، درسهای مهمی در خود دارد: از پایداری تمدنها در گذر زمان (مانند ایلام) تا اهمیت اتحاد و سازماندهی در برابر قدرتهای مهاجم (مانند ماد). این پیشزمینهها بود که راه را برای عظیمترین امپراتوری تاریخ باستان، یعنی هخامنشیان، هموار ساخت؛ موضوعی که در قسمت بعدی به آن خواهیم پرداخت.
ارسال دیدگاه