نتایج جستجو : قربانیان ترمینال کرمانشاه

  • تهران (پانا) - یک روز معمولی بود، کاملاً معمولی. هوا آفتابی بود. برای خرید روزانه بیرون رفته بود و داشت با زنبیلی پر برمی‌گشت؛ مایع ظرفشویی و سبزی تازه و از این جور خرت و پرت‌ها که الآن وقتی بهشان فکر می‌کند، یادش نمی‌آید. اصلاً این جزییات چه اهمیتی دارد؟ همیشه به همان بازار می‌رفت و برای برگشتن هم از همان ترمینال برمی‌گشت. در ایستگاه اتوبوس منتظر نشسته بود که روز کاملاً معمولی‌اش زیر و رو شد؛ دختری با یک بطری اسید زندگی او و هفت نفر دیگر راعوض کرد.