محمدرضا دلیر*

لاک پشت؛ سفری به درون روان انسان!

تهران (پانا) - روانپزشکی به نام پیروز ارجمند (فرهاد اصلانی) همانند لاک‌پشتی در لاک خود فرو رفته و تلاش می‌کند از آسیب‌های بیرونی در امان بماند، اما گذشته مانند سایه‌ای همواره به سراغش می‌آید.

کد مطلب: ۱۶۲۰۸۱۱
لینک کوتاه کپی شد
لاک پشت؛ سفری به درون روان انسان!

 در این میان، روابط انسانی او با دیگر شخصیت‌ها ـ از جمله زنی که حضورش یادآور امید و در عین حال تنش‌های عاطفی است ـ تبدیل به محور اصلی روایت می‌شود. این روابط میان سکوت، مکث و گفت‌وگوهای کوتاه شکل می‌گیرند و فضای فیلم را بیشتر به یک سفر روانشناسانه درونی بدل می‌کنند تا یک روایت پرحادثه بیرونی

فیلم «لاک‌پشت» به نویسندگی و کارگردانی بهمن کامیار، یکی از آثار برجسته سینمای ایران است که در ژانر درام روانشناسانه ساخته شده و در جشنواره فیلم فجرگرچه رقابت نمی کرد اما مورد توجه قرار گرفته است. این فیلم تلاش می‌کند با فضایی معماگونه و درعین حال واقع‌گرایانه، لایه‌های پنهان روان انسان را به تصویر بکشد و از نظر بصری و احساسی، «لاک‌پشت» اثری است که بیننده را وادار به سکوت، تأمل، مواجهه با ترس‌ها و تردیدهای درونی خود می کند.

در «لاک‌پشت» بازیگران مطرحی در نقش هایی درخشان حضور دارند که هر کدام سهم قابل توجهی در شکل‌گیری فضا و روایت فیلم ایفا می کنند. فرهاد اصلانی، صابر ابر، نازنین بیاتی، نازنین کریمی، هومن برق‌نورد و علیرضا آقاخانی، همچنین آزیتا حاجیان و جمشید گرگین که در نقش‌های حمایتی حضور دارند.

فیلم «لاک‌پشت» درامی روان‌شناسانه است که به بررسی درونیات انسان، بار عذاب وجدان، ترس از گذشته، تردید و ناتوانی در رهایی از خاطرات می‌پردازد. کامیار سعی کرده است انسانی را نشان دهد که حتی اگر در ظاهر در وضعیتی طبیعی به نظر برسد، در درون به خاطر گذشته یا تصمیماتش با سنگینی احساسات سروکار دارد. عنوان «لاک‌پشت» خود نمادی است از محافظت درونی، کندی در حرکت، شاید ترس از باز شدن لاک و مواجهه با دنیای بترون

فرهاد اصلانی در نقش مرد اصلی فیلم توانسته است با بازی دقیق و کنترل‌شده، تعارض درونی شخصیت را به خوبی منتقل کند؛ ترس، حس پنهان گناه، ضعف در مقابل گذشته و تلاش برای حرکت به جلو.

نازنین بیاتی با ظرافت عاطفی خود، واکنش‌هایی که بین سکوت و گفتار قرار دارند را به تصویر می‌کشد تا جایی که در برخی صحنه‌ها حضور او باعث ایجاد نقطه تعادل احساسی در فیلم می‌شود.

نازنین کریمی نیز نقش مکملی دارد که در بعضی لحظات تاثیرگذار است، اگرچه گاهی فرصت کافی برای بسط کامل احساسات به او داده نشده است.

صابر ابر، هومن برق‌نورد و علیرضا آقاخانی هرکدام در سکانس‌های فرعی یا حمایتی، فضای روانی فیلم را غنی‌تر کرده‌اند، هرچند که بعضی شخصیت‌ها می‌توانستند تعلیق و تعریف بیشتر داشته باشند.

وحید ابراهیمی  به عنوان مدیر فیلم‌برداری، با قاب‌بندی دقیق، نورپردازی ملایم اما معنادار و استفاده از کلوزآپ‌ها و نماهای بسته، موفق شده است حس خفقان، اضطراب درونی و فاصله‌های روانی شخصیت‌ها را به خوبی تصویر کند. فضاهای داخلی تاریک، سایه‌ها، نورهای مختلط، و همچنین فضاهای باز با نور طبیعی، تضادی ایجاد می‌کنند که هم به زیبایی بصری فیلم کمک کرده و هم به تم روانی آن.

استفاده از سکوت‌های طولانی، صدای محیط و صداهای کوچک (نوع برگ، باران، باد، تردید در نفس‌ها) در کنار موسیقی آرام باعث شده‌اند تا فیلم علاوه بر روایت داستانی، تجربه‌ی حسی عمیقی ارائه دهد. گاهی صدای محیط پررنگ‌تر از دیالوگ‌هاست و این باعث می‌شود که بیننده بیشتر به درون شخصیت‌ها فرو رود.

فیلم با پردازش موضوعاتی چون عذاب و ترس ، تردید و فاصله عاطفی میان شخصیت‌ها زیربنای مفهومی محکم دارد. فلش‌بک‌ها، خاطره‌نمایی‌ها، نماد لاک به معنای محافظت و کندی، همه در خدمت این هستند که بیننده را به تأمل وادارند، نه فقط تماشای یک داستان ساده.

اما نقاط ضعف فیلم لاک پشت درریتم کند آن است وبرای مخاطبانی که عادت به روایت‌های سریع‌تر و پرحادثه دارند، ممکن است «لاک‌پشت» کمی آهسته به نظر برسد. بعضی سکانس‌ها طولانی‌تر از آنچه ضرورت دارد ادامه می‌یابند و مکث‌ها می تواند توجه را کاهش دهند.

از طرفی برخی شخصیت‌ها مخصوصاً شخصیت های فرعی، در انتها تحول یا تغییر قابل‌توجهی که مخاطب انتظار دارد را ندارند؛ یعنی کشش روانی و روائی آن‌ها ممکن است در طول فیلم حفظ نشود یا تعریف عمیقی برایشان ارائه نگردد.

فیلم سعی کرده فضای روان‌شناسانه و معماگونه‌ای ایجاد کند، اما گاهی ابهام در روایت بیش از حد می‌شودتا جائی که بیننده ممکن است در فهم بعضی موقعیت‌ها یا انگیزه‌های شخصیت‌ها سردرگم شود.

از طرفی چون فیلم بیشتر بر تجربه درونی تأکید دارد تا بر تحولات بیرونی، ممکن است برای بیننده ای که دنبال درام‌های اجتماعی یا اکشن یا روایت‌هایی با پیش‌ران بیرونی قوی‌تر هستند، احتمالا جذابیت کمتری دارد.

«لاک‌پشت» فیلمی است که نه فقط برای دیدن، بلکه برای احساس کردن ساخته شده است. مخاطب پس از تماشای آن ممکن است با پرسش‌هایی درباره تصمیمات زندگی، تأثیر گذشته بر حال، ترس از باز شدن دروازه‌های لاک درونی خود و میل به محافظت در برابر دردها باقی بماند. این فیلم بذر تأمل می‌کارد؛ امکان دارد برخی تماشاگران تحت تأثیر فضای سنگین روانی و سکوت‌ها خسته شوند، اما برای کسانی که سینما را به عنوان هنر تجربه می‌دانند، «لاک‌پشت» فرصتی است برای نفوذ به عمق روح انسانه است.

موفقیت لاک پشت در بخش خارج از مسابقه و تشویق ممتد تماشاگران در سالن رسانه و اجماع نسبی منتقدان روی کیفیت آن، یک پیام روشن بیشتر ندارد و آن این است که هیات انتخاب فجر کار خود را به درستی بلد نیست که بهترین فیلم جشنواره تا روز چهارم در بخش خارج مسابقه قرار میگیرد.

لاک پشت به موقع کاشت و برداشت میکند و به اندازه دیالوگ میگوید. در روایتگری خصت به خرج نمیدهد در عین حال که درازگویی و شخصیت‌های مازاد ندارد.

لاک پشت ماحصل یک فیلمنامه خوب و یک کارگردانی متناسب و به اندازه است. اگرچه فیلم بی نقص نیست اما فیلمساز و گروه سازنده به خوبی میدانسته که از سینما و فیلمش چه میخواهد و آن را به بهترین شکل ممکن ارائه کرده است.

فیلم با پایان بندی اش،قصد رکب زدن به مخاطبانش را ندارد اما قصد دارد آنها را به فکر وادارد که برگردند عقب و یکبار دیگر سکانس ها را مرور کنند و در کنار هم قرار دهند تا به فهم و نتیجه گیری نهایی برسند.

فیلم در فضایی مملو از حقیقت و خیال رقم می‌خورد و برای من یادآور کارهای لینچ،کارگردان بزرگ است که همواره آثارش نماد های سورئالیستی داشتند و مملو از سکانس های رویاگونه بودند!

حضور لاک پشت ها که اتفاقا طبیعت شان به کند بودن معروف است انگار یک شباهت ریزی با کاراکتر اصلی فیلم با آن بدن چاق و بزرگش داشت.(طبیعتا می‌دانیم که افراد چاق کارهایشان را گاهی کند تر از سایر افراد انجام می‌دهند.)

نهایتا فیلنامه‌ی فیلم،خوب بوده است اما در جاهایی بیش از اندازه پیچیده و مبهم می‌شود که احتمالا این برای مخاطب زیاد جالب نیست!

همچنین قاب‌های عمدتا بسته و کلوز آپ فیلم،به درک مخاطب از اضطراب و خفقان موجود در سکانس ها کمک کرده است.

( منتقد سینما)

ارسال دیدگاه

پربازدیدترین ها
آخرین اخبار