نشست تحلیلی«بررسی زبان فارسی در تولیدات سینما و تلویزیون»
نگران نابودی زبان فارسی نباشیم
سیزدهمین نشست تحلیلی «سینما؛ گفتمان فرهنگی» با موضوع «بررسی زبان فارسی در تولیدات سینما و تلویزیون» با حضور: علیرضا رئیسیان کارگردان، مهدی سجادهچی فیلمنامه نویس، مهدی صالحی دبیرانجمن فرهنگیآموزشی ویرایش و درستنویسی، کورش علیانی دانش آموخته زبان شناسی، حسن نورانی استاد دانشگاه، ناصر فیض نویسنده، شاعر و مسئول دفتر طنز حوزه هنری، عباس کریمی عباسی کارشناس ادبیات و سینما و یزدان عشیری مدیر روابط عمومی و امور محافل حوزه هنری در حوزه هنری برگزار شد.
به گزارش روابط عمومی سازمان سینمایی حوزه هنری، یزدان عشیری، طی مقدمهای در آغاز این نشست گفت: بیتفاوتی نسبت به زبان فارسی و چگونگی کاربرد آن در سینما و تلویزیون موضوعی است که بسیاری از زبان شناسان و اساتید حوزه زبان و ادبیان فارسی را به واکنش واداشته و در این رابطه، حتی، رهبری انقلاب هم، در دیدار با شاعران و نویسندگان بر این مهم بسیار تاکید داشته است.
تبدیل زبان گذشته به امروز تجربه جدیدی در سینما
در این نشست تحلیلی علیرضا رئیسیان کارگردان سینما و تلویزیون در خصوص نقش سینما در معرفی زبان و ادبیات مرسوم به مردم گفت: سینما قادر به معرفی ادبیات و زبان اصلی مردم است ولی باید کارگردان جسوری برای این کار وجود داشته باشد چرا که نه منتقدین از دانش و درک این قضیه برخوردارند در حالیکه مخاطبین از لحاظ دریافت حسی، مفهوم را میپذیرند و نه مدیران جدی ای در این زمینه داریم.
وی اذعان داشت: سریال «بازی تاج و تخت» پربینندهترین سریال تاریخ جهان شد در حالیکه پایه و اساس آن ادبیات کلاسیک انگلستان است. بنابراین هیچ یک از آدمهای جهان ادبیات امروز را درک نمیکنند ولی از آن لذت میبرند. مهم آن است که شما چیزی را ارئه دهید که مخاطب از آن لذت ببرد برای نمونه اژدها و آتش دهانش تلفیقی از فرهنگ ایران و چین است که در این فیلم به وضوح دیده میشود. اقتباس از دیگر فرهنگها، برای کشورهایی نظیر انگلستان اهمیت داشته و هنر محسوب میشود. ما در همه جای دنیا شکسپیر میخوانیم. راجع به مختصات روح انسانی حرف زدن همیشه ثابت و لازم است.
رئیسیان به روز کردن اتفاقات را امری درست میداند و اظهار داشت: من از ١٧ سال پیش به دنبال امکان امروزی کردن نشانهها و معادلات ادبیات کلاسیک ایران بودهام. این اتفاق برای من علاقه است در حالیکه نه زبان شناس و نه فرهنگ شناس هستم. ادبیات ما میتواند قصه ساز برای سینما و تلویزیون باشد بنابراین ما قصه را تفکیک کرده و به وجود میآوریم. اساسا آن چیزی که ممکن است در هر دورهای از زمانی نتیجه بخش باشد، باید معادل سازی شود بنابراین آن چیزی را که احساس شود در گذشته نسبت آن علاقه وجود دارد، میتواند در قالب امروزی مطرح شود این اقدام هیچ اشکالی ندارد. با وجود گذشت زمان همچنان امثال سعدی کاراییهای مهمی در جامعه امروز دارد.
وی عنوان کرد: علاقه مردم به سینما همیشه وجود داشته است اما در برههای از زمان، با دراز شدن پای سینما از گلیم اش، منجر به ورود افراد بیصلاحیت به عرصه سینما شده و این امر در میزان علاقه مندی مردم به دیدن فیلمها نیز تاثیر گذاشته است. بنده به عنوان کارگردان سعی کردهام در آثار خود، نگاه به ادبیات و زبان فارسی گذشته را با زبان امروزی بیان کنم و نشانهها و مفاهیم گذشته را در قالب داستانهایی جذاب برای مخاطب متوسط به نمایش بگذارم. این تجربه برای من بسیار برآیند جالبی داشته است و معتقدم که ادامه این روند تقریبا غیر ممکن است، چرا که با هزینههای بالا همراه بوده و به کارگردانی پوست کلفت نیاز دارد.
نگاه انسانی آثار ادبی ما برای فیلمسازان غیر ایرانی نیز حائز اهمیت بوده و حتی در مواردی استفاده می شود. من در فیلم آخرم «مرد بدون سایه» به این نتیجه رسیدهام که امکان معدل سازی یک قصه نظامی و تاریخی وجود دارد و بهره مندی از این نظریه بسیار نتیجه بخش و جالب بوده است.
مدیران تلویزیون در ٤٠ ساله اخیر با الگویی مشخص، صحبت میکنند
مهدی سجاده چی فیلمنامه نویس درباره سینما و ارتباط آن با ادبیات و سینما گفت: از نظر بنده نیت، قصد و غرضی برای سقوط زبان فارسی در سینما و تلویزیون وجود ندارد و این ناهماهنگیها تحت تاثیر شرایط و جبر موجود شکل گرفته است. در گذشته کتب زیادی درباره ایرانیها به نگارش درآمده است و ما امروز با برخی از این اندیشهها موافق و با برخی دیگر مخالف هستیم.
وی افزود: حقایقی در تاریخ ایرانیان وجود دارد که در هیچ کتابی گفته نشده و ما به تدریج آن را کشف میکنیم. بخشی از این واقعیتها فرهنگ نگاه و سلوک مردمی بوده است که هرگز در دوران قبل و یا بعد از اسلام دیده نشدهاند. ساختار اجتماعی- سیاسی ای که در کشور ما حاکم است در دوران بروز و ظهور اسلام و تقید به دین، تودههای بسیاری از مردم را نادیده گرفته است. در این بین بسیاری از افراد معتقدند که اصولا دین بخش زیادی از مردم در دوران قبل از اسلام، مشخص نیست و این اطلاعات تنها به واسطه ترجمههایی از طبقات فرادست و مکاتبات درباری به دست آمده است و اطلاعات واضحی از تفکرات مردم وجود ندارد. برخی نیز معتقد هستند که بسیاری از مردم از اصلا اندیشه واضح و مشخصی نداشتهاند.
سجادهچی یادآور شد: بعد از انقلاب ما اندیشهای مبتنی بر تغییر ساختارهای اجتماعی نداشتهایم اما هرکسی هم که دچار تغییر طبقات و گروههای اجتماعی شده است به نوعی مقررات قشر متعلق به خود را رعایت کرده است و با همان ادبیات صحبت میکند برای مثال ما میتوانیم نگاهی به مدیران رادیو و تلویزیون بیاندازیم تا به این نتیجه برسیم که مدیران در طول ٤٠ سال اخیر با وجود تفاوتهای شخصی و دامنه لغات متعدد، همانند الگویی مشخص، صحبت میکنند.
این فیلمنامه نویس در خصوص مخاطب حرفهای سینما گفت: اینکه چه فیلمی برای ما پسند و یا ناپسند باشد سلیقهای است. سلیقه بصری و درک و فهم فیلم هم کاری آموزشی است و نباید انتظار داشت مخاطب در هر نقطه دنیا به یک اندازه از فیلم استقبال کند. ما مخاطبان حرفهای و آموزش دیدهای داریم که در مواجهه با فیلمها سرش کلاه نمیرود. برخی افراد نیز درباره فیلمها دغدغه مند هستند و با فکر جلو میروند. این افراد نیز سلیقه خاصی در انتخاب فیلمها دارند و متوجه پیشرفت و یا پسرفت فیلم بر اساس ادعاهای اولیه فیلمساز میشوند. قانون ازلی و ابدی یک فیلم آن است که خوب از آب در آمده است یا خیر. ادبیات کهن ما یکبار مورد ترجمه قرار گرفته است یعنی گزارشهایی از تجربه زیستی و عرفانی شاعر که در قالب کلمات ترجمه شده است بنابراین تبدیل این ترجمهها به فیلمنامه مجدد نیاز به ترجمهای دیگر دارد و که جز با نبوغ، خلاقیت و اشتباهات مکرر ممکن نمیشود.
نگران نابودی زبان فارسی نباشیم
در ادامه ناصر فیض نویسنده، شاعر و مسئول دفتر طنز حوزه هنری، نگرانی نسبت به ازبین رفتن زبان و ادبیات فارسی را بیمورد اعلام کرد و گفت: ورود واژههای جدید به زبان فارسی و بعضا واژههای غریبه، نگرانیهای را نسبت به از بین رفتن زبان فارسی برای برخی افراد ایجاد کرده است در حالی که به نظر بنده نگرانیای در این زمینه وجود ندارد چرا که تاثیرپذیری زبان فارسی از دیگر زبانها اتفاقی عادی است.
وی افزود: در تاریخ زبان فارسی کشور ما اصلاحات و واژههای زیادی وجود دارد که بنا به دلایلی نامعلوم، مورد استفاده قرار نمیگیرد بنابراین عدم استفاده از واژههای جدید، به معنای کمبود لغات و بیتحرکی زبان ما نیست. در این میان حتی نیازی به تلاش زبان شناسان نیست و مردم خود جهت و معنای واقعی واژهها را پیدا میکنند. در معرفی و شناساندن معنا و کاربرد واژهها از ابتدا اشتباه و کم کاری شده و دیگر قادر نیستیم با برگزاری کلاس و نشستهای مختلف نسبت به این اصلاحات اشتباه رایج در بین مردم اقدام کنیم.در واقع مشکل اصلی در جایگزین کردن واژهها به جای لغت اصلی در زبان فارسی است. زبان شناسان باید نسبت به معرفی لغات در جای درست و معنای واقعی خود به موقع عمل کنند.
فیض درباره لزوم نظارت بر روند استفاده از زبان و ادبیات فارسی دربرنامههای تلویزیونی خاطرنشان کرد: سینما و تلویزیون محفلی برای گسترش زبان است اما به تنهایی نمیتواند منجر به معرفی و ارائه مناسب آن باشد. این در حالی است که هر اقدامی در کشور، متولی مختص به خود را دارد.غلط خوانی اشعار حافظ و سعدی و غیره یکی از اشتباهات رایج در این عرصه است که بنابر سلیقههای شخصی نسبت به آن نظر داده میشود در حالی که برای جلوگیری از این اشتباهات نیاز به شورای نظارت برای درست خوانی داریم تا از ظرفیتهای به نحو مناسب و کارشناسانهای استفاده شود.
بیتوجه به استفاده شایسته از مخزن ادبیات
در ادامه مراسم عباس کریمی عباسی کارشناس ادبیات و سینما، ضمن تاکید بر بهره مندی مفید از زبان و ادبیات فارسی و به روز رسانی آن در فضای فرهنگی امروز خاطر نشان کرد: زبان و ادبیات فارسی مخزن بزرگ و گنجینه ارزشمندی ازمولانا و سعدی و غیره است که متاسفانه تا چهل سالگی انقلاب از این بستر به خوبی استفاده نشده است. ایران در حوزه زبان و ادبیات فارسی از بهترین منابع برخوردار بوده اما عدم شناخت مخاطب نسبت به محتوای آن توزیع زبان و ادبیات فارسی را با مشکل جدی روبرو کرده است. در این میان بیتوجه به استفاده شایسته از مخزن ادبیات به این مشکلات دامن میزند.
کریمی عباسی ذات ادبیات را درونی دانست و اذعان داشت: مخاطب ادبی به واسطه ریشههای ادبی نیز درونگرا است بنابراین ساختار ادبیات با ساختار فیلمسازی تفاوت چندانی دارد. این وجهه تشابه معیاری اصولی برای تولید محتوا در عرصه سینما و تلویزیون است اما تطابق ادبیات با ساختار سینما و تلویزیون خود نیاز به مهارت دارد. زبان فارسی از پتانسیل و ظرفیتهای زیادی برخوردار است اما کسب آن آسان نبوده و باید بدانیم از این ظرفیت در تولیدات سینمایی و تلویزیونی چگونه استفاده کنیم.
وی ادامه داد: سالانه 19 هزار واژه به زبان انگلیسی اضافه و در فرهنگ آکسفورد لحاظ میشود در حالی که با کمی مقایسه سالانه به تفاوت واژگان در آن پی میبریم اما متاسفانه در به روز رسانی و افزایش دامنه لغات زبان فارسی در بیتوجهی به سر برده و بنابر دلایلی بخشی از زبان مغفول مانده است در حالیکه میشود از آن به نحو احسن بهره برد.
این کارشناس ادبیات و سینما عدم وجود سواد رسانهای را عاملی برای استفاده غلط ازوسایل ارتباط جمعی نظیر تلویزیون معرفی کرد و بسیاری از مشکلات مربوط به ادبیات و زبان فارسی را از آن دانست.
نگاه بسته به کارکردهای زبان، بن بستی برای سینمای ایران
کورش علیانی دانش آموخته زبان شناسی یکی دیگر از میهمانان این نشست تحلیلی بوده که در واکنش به کریمی عباسی نسبت به تشابه زبان و ادبیات فارسی گفت: برخلاف نظر کریمی عباسی، زبان فارسی با ادبیات تفاوت بسیاری دارد. در واقع ما زبان و ادبیات سینما را نمیدانیم به همین دلیل در بن بستهای تولیدات سینمایی و تلویزیونی ماندهایم و کاسه چه کنم به دست گرفتهایم. کاملا واضح است که قواعد کار علمی در حوزه زبان را نمیشناسیم. ما مدام دلواپس هستیم و میگوییم زبان فارسی در خطر است اما من نمیدانم چه کسی گفته است که زبان فارسی در خطر است؟ در حالی که براساس بررسی یونسکو زبان در خطر 9 فاکتور دارد که حتی در یک معیارش هم از سطح بالای 5 هم پایینتر نیستیم.
وی افزود: گنجینه زبان فارسی منوط به دیوان حافظ و مولانا و غیره نیست. ما نمیتوانیم از اشعار مولانا موضوعاتی نظیر کودکان کار را استخراج کنیم چرا که این افراد در زمان دیگری زندگی کردهاند و با مسائل و مشکلات امروز سنخیتی ندارند.
علیانی با طرح سوال هویت سازی سینما، چقدر در تشکیل و تاکید هویت ایرانی تاثیر داشته است؟ اذعان داشت: هیچوقت پژوهش سازی خوبی در این حوزه صورت نگرفته و تنها به دنبال جایگاه واژهها بودهایم این در حالی است که متودولوژی آن در آثار خارجی به وضوح دیده میشود. واژه جزو بیاهمیتترین و کم اثرترین بخشهای یک زبان است اما عدم تفکیک بین لغات و مفهوم منجر به با اهمیت نشان دادن واژه در زبان شده است. گستردگی به لحاظ تعداد واژهها از دیگر تصوراتی است که اهمیتی ندارد. چرا که تعداد واژههایی که به مفاهیم منفک از هم توجه میکند، حائز اهمیت است. در این میان کارآمدی زبان در چارچوب توجه به تعداد واژههای بالا، بینشی اشتباه است. اساسا تعداد کلمات نمیتواند معیاری برای کاربرد زبان باشد.گاهی تغییر در لحن، نیاز فرد را تامین کرده و مانع از استفاده تعداد زیادی از واژهها میشود.
وی استفاده مکرر و بهره مندی مردم از برخی زبانها را عامل ماندگاری زبان معرفی کرد و خاطر نشان کرد: در زمان ورود اسلام به ایران، دو زبان پهلوی و دری وجود داشته است اما ترویج زبان دری و استفاده از آن منجر به فراموشی تدریجی زبان پهلوی شده است بنابراین نهایتا زبانی را که مردم استفاده میکنند باقی میماند و حساسیت درتاثیر پذیری از زبانهای دیگر کاملا بیمورد است.
این زبان شناس ادعا کرد: در جهان قصه زیاد نیست و ما مدام قصهها را برای هم تعریف میکنیم اصولا قصهها ادبیات نیستند و ما هر چقدر به وجه زبانی و ادبیاتی آن بپردازیم پرتتر میشویم ما هرچقدر جلسه سعدی خوانی بگذاریم و امیر ارسلان نامدار بخوانیم از آن چیزی در نمیآوریم. ما باید به دنبال رابطه مابین زبان فارسی و سینما باشیم در این راستا هرچقدر متنیتر به موضوع نگاه شود در این ارتباط ناموفقتر خواهیم بود. فیلمهایی نظیر رستم و سهراب با تمام ارزشمندی شان، با موفقیت روبرو نشد چرا که نگاه متنی به موضوع داشتهایم.
وی یادآور شد: صرفا دو راه برای تبدیل روایتهای بنیادین به داستان وجود دارد که در وهله اول توجه به تصویر است که از طریق سینما ممکن میشود و تاریخ سینما را میسازد. مخاطب سینما مردم کف خیابان هستند که با سازندگان سینما تفاوت دارند. آنچه که تا به امروز از منظر زیبایی شناختی وجود دارد، همیشه به پیشینه زبان فارسی نگاه کرده است در حالیکه در قرن ٢١ نمی توان معیار سنجش افراد را صحیح خوانی غزل و اشعار گذشتگان دانست.
زبان، ابزاری برای بقای کشورها در جنگ / بیاحساسی، زبان فارسی را نابود میکند
حسن نورانی، استاد دانشگاه از دیگر میهمانان این مراسم بود که بررسی جایگاه زبان و ادبیات فارسی در تولیدات سینما و تلویزیون را منوط به بازنگری سیر تاریخ عملکرد این رسانهها دانست و اذعان داشت: ریشهیابی مشکلات ادبیات در تولیدات را باید از دوران مدرسه شروع و و تا به امروز بررسی کنیم. برنامهها و فیلمهای تلویزیون و سینما در دوران کودکی ما با محتوای امروز این رسانهها تفاوت مشهودی پیدا کرده است این در حالی است که در گذشته شاهد تولید آثار فاخری در تلویزیون بوده و نوع گویش و دیالوگها به نحوی ادبی و اصولی مطرح میشد و تاجایی پیش میرفت که زبان عامه مردم را نیز تحت تاثیر قرار داده است. اینکه فردوسی و یا حافظ و سعدی متعلق به گذشتههای دور هستند، بحثی بینتیجه و همیشگی بوده و در طرفداری و تکذیب آن هم همیشه دچار زیاده روی شدهایم. نسل امروز ما از لحاظ زبانی کاملا بیسواد است و از قدرت درک معنای واژهها و درک زمانی نیز عقب مانده است.
وی یادآور شد: طی چند دهه گذشته رسانه بر مردم تاثیرات بسیاری گذاشته است اما تغییر ذائقه و بیسلیقگی در این عرصه منجر به تولید آثار سطح پایین و تمسخر شد. ناگفته نماند که زبان فارسی گستردگی بسیاری دارد که بخشی از آن متعلق به کشور افغانستان است. زبان فارسی رایج در ایران تا حدی دستخوش تغییر و دگرگونی قرار گرفته که در کشور افغانستان به منظور جلوگیری از تاثیر زبان ما اقدام به تصویب مصوبهای برای مقابله با زبان فارسی رایج در ایران کرده و با آن مبارزه میکنند در این میان تحت تاثیر قرار گرفتن معلمان مدارس نسبت به گویش دانش آموزان و مواجهه با ذائقههای شکل نگرفته، ادبیات قشر فرهنگی و آموزشی را نیز متحول کرده است که این اتفاق برای زبان و ادبیات کهن ما بسیار نگران کننده است.
این استاد دانشگاه ضعیف شدن علوم انسانی در عرصه دانشگاهی و صحن عمومی جامعه را ضربه به هویت عمومی معرفی کرد و گفت: بیتوجهی فرزندان به ادبیات و ترویج گفتمان محاوره در فضای مجازی، پدیدهای همگانی است که در همه کشورها مشکل ساز شده اما بیاحساسی فرهنگی نسبت به پارامترهای فرهنگی یک کشور مهمتر از آن بوده و پیامدهایی جبران ناشدنی به دنبال دارد. ما باید به تاریخ زبان فارسی برگردیم و این بازگشت تا حدی میتواند کارساز شود که بتوانیم به پختگی افراد در زبان برسیم.
بیتوجهی به زبان فارسی به ضرر حاکمیت تمام میشود
مهدی صالحی دبیر انجمن فرهنگی آموزشی ویرایش و درستنویسی، از دیگر میهمانان این مراسم بود که درباره وظیفه ویراستاران در حوزه زبان و ادبیات فارسی گفت: در دورهای از زمان ما را پلیس زبان میدانستند و در موسسه ویراستاران با قدمت ده ساله سعی شده است نسبت به این اقدام خودداری کرده و مرزهایی برای ادبیات و زبان شناسی و مبناهایی برای کمک به این عرصه را در نظر گیریم که در نهایت موسسه ویراستاران به انجمن ویراستاران تبدیل شد. در این میان توجه به زوایای پنهان و مغفول زبان فارسی و ادبیات به عنوان هدف این انجمن قرار گرفت.
وی افزود: مباحث مربوط به اهمیت زبان فارسی در سینما از جمله اقداماتی است که طی سه سال گذشته در انجمن مورد بررسی قرار گرفته در این میان توجه به زبان و نه صرفا ادبیات از اهمیت بالایی برخوردار شده است. پیشنهاد ما به جشنواره فیلم فجر اعطای جایزه زبان فارسی و تجلی آن در فیلمها بوده است تا به ظرفیتهای زبان متناسب با موضوع فیلم و شیوهی کارگردانی و فیلم نامه آن توجه بیشتری شود. ما به دنبال تربیت افراد همانند شاخصهایی چون علی حاتمی نیستیم بلکه به دنبال دستیابی به نحوه استفاده از زبان فارسی در حال حاضر هستیم وطرح این سوال که آیا از همهی ظرفیتهای زبان فارسی استفاده میشود یا خیر؟ این روند علاوه بر فیلمهای داستانی در فیلمهای مستند نیز صورت گرفته است و تا کنون ۳۰۰ فیلم مستند توسط کار گروه مورد بررسی قرار گرفته تا خطاهایی نظیر زیرنویس و عدم تطابق آن با مفهوم مورد نظر اصلاح شود که این امر هیچ ارتباطی به حتی زبان فارسی و ادبیات رایج ندارد.
صالحی مشکل اصلی زبان و ادبیات فارسی را عدم وجود جایگاه و پژوهشگاهی برای سنجش ارزش زبان اعلام کرد و یادآور شد: فرهنگ و دیگر جنبههای کشور ما به زبان فارسی بیاعتنا است و این منجر به ضرر در عرصههای اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و غیره شده است این درحالی است که این ضررها صرفا در قالب زبان سنجیده نمیشود. شاید بزرگترین خطا از لحاظ روش شناسی، بیان مفهوم در واژه و بعد از آن در فرهنگستان است.ما در عرصههای حاکمیتی هر کاری که میخواهیم انجام میدهیم ولی به دنبال پیوست زبانی آن نیستیم.که بر جایگاه آن در روایت و قصه تولیدات سینما و تلویزیون نیز تاثیر میگذارد در حالیکه که نسبت به این امر در کشورهای دیگر اقدام شده و تاثیرات مثبتی در تولیدات داشته است.
ارسال دیدگاه