تحلیلگر آمریکایی:

سیاست خارجی ترامپ بحران آفرینی و خلق توافقنامه های ناتمام است

تهران (پانا) - «پل پیلار» کارشناس اندیشکده «بروکینگز» مبنای سیاست خارجی تیم ترامپ را بحران آفرینی با کشورهایی می داند که سیاست آنها به مذاق کاخ سفید خوش نمی آید و با قلدری از توافقنامه های منطقه ای و بین المللی با آنها خارج می شود.

کد مطلب: ۹۲۵۳۵۲
لینک کوتاه کپی شد
سیاست خارجی ترامپ بحران آفرینی و خلق توافقنامه های ناتمام است

«پل پیلار»، کارشناس اندیشکده «موسسه بروکینگز» و مامور سابق «سیا» (سازمان اطلاعات مرکزی) آمریکا در نوشتاری در تارنمای «نشنال اینترست» با عنوان «ترامپ و هنر توافق نکردن» درباره استراتژی سیاست خارجی تیم ترامپ مبنی بر اعلام مکرر وی به مذاکره با ایران و کره شمالی و نرسیدن به هیچ گونه توافقی با تهران و پیونگ یانگ می نویسد: «تهدیداتی که به نظر بی پایان می رسند، توهین های مستمر، مجازات ها و تلاش برای به کارگیری زور ویژگی بارز سیاست خارجی دوره ترامپ بوده است و همان طور که بسیاری از تحلیلگران نیز اعتقاد دارند این قلدری ها نتایج مثبتی به همراه نداشته است.

زرادخانه هسته ای کره شمالی نه تنها کوچک تر نشده بلکه بزرگ تر نیز شده است. جنگ تجاری با چین به جای اینکه حل و فصل شود، بالا گرفته است و سیاست نسبت به ایران یک شکست چندین وجهی است. تهران نه تنها به سوی مذاکره برای «توافق بهتر» گام برنداشته بلکه هر ادعایی مبنی بر اینکه رفتار ایران بهتر شده باشد نیز با سایر ادعاهای تیم ترامپ درباره تهدیدات نظامی ایران در تناقض است.»

نویسنده یادآور می شود که مدتی است تنش تجاری واشنگتن با سایر کشورها افزایش یافته و ترامپ مدتی است که علاوه بر چین، با مکزیک نیز «جنگ تعرفه ها» را به راه انداخته است و آمریکا که قبل از ورود ترامپ به کاخ سفید، طبق «توافقنامه تجارت آزاد آمریکای شمالی» (نفتا) با کانادا و مکزیک روابط تجاری آزاد داشت، اکنون درگیر سیاست های یکجانبه گرایانه ترامپ و «عزم جزم وی برای تخریب توافق های بین المللی و منطقه ای شده است.»

پیلار در ادامه سیاست های فوق را بخشی از «شیوه ترامپ» توصیف می کند و می نویسد:

«شاید تکنیک بحران آفرینی ترامپ برای اینکه حل و فصل آن را مشاهده کند، بخشی از سیاست داخلی او باشد. در واقع، شاید او می خواهد بخشی از اهداف سیاسی خود را با دشمنی ها و تنش های بی پایان با تعدادی از دشمنان خارجی آمریکا که اهداف این قلدری ها هستند، محقق کند.»

این کارشناس مرکز «مطالعات امنیتی» دانشگاه «جورج تاون» اعتقاد دارد که این امر در خصوص سیاست مستمر خصمانه تیم ترامپ نسبت به ایران نیز صدق می کند و در این باره می نویسد: «این مسئله برای تیم ترامپ و همچنین آشکارتر از آن برای بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر رژیم صهیونیستی، به عنوان شریک سیاسی وی، کاملاً صدق می کند اما اینها را نباید با منافع ملی آمریکا اشتباه کرد.»

وی که از کارشناسان باسابقه سیاست خارجی آمریکا در حوزه غرب آسیاست در بخش بعدی با اشاره به مقاومت برخی کشورها و ملت ها در مقابل سیاست های یکجانبه ترامپ می افزاید: «اگر کشوری با وجود ناخوشایندی آمریکا کاری انجام می دهد حتماً دلیل قانع کننده ای دارد اما این دلایل اغلب از جانب آمریکا نادیده گرفته شده، غیرمنطقی جلوه داده می شوند و زیر سوال برده می شوند. مثلاً آمریکا، فعالیت های منطقه ای ایران را «شرورانه» توصیف می کند اما از نظر ایران، این اقدامات برای تامین امنیت این کشور ضروری است.»

پیلار سپس می نویسد: «زمانی که یکی از طرفین فقط چماق نشان می دهد و هیچ خبری از هویج نیست، نمی توان انتظار مصالحه داشت. به نظر می رسد تیم ترامپ اغلب اوقات در حال نشان دادن چماق به ایران است. در واقع طرح این ادعا که «سیاست فشار حداکثری»، اهرم فشاری علیه ایران است، ادعای بیهوده و نادرستی است؛ چرا که با این کار، طرف مقابل به این نتیجه رسیده که هرکاری انجام دهد، هیچ فرقی نمی کند، چرا که در هر حال مجازات خواهد شد.»

«پل پیلار» در انتها، یکی دیگر از تبعات سیاست کنونی فشار ترامپ در مقابل ایران و همچنین سایر کشورهایی که از نظر آمریکا «دشمن»، «رقیب» یا «خصم» محسوب می شوند، از «دست رفتن اعتبار آمریکا» می داند و در این باره می نویسد: «قلدری های بیشتر و بیشتر، توافق های ناتمام و خروج از توافق های منطقه ای و بین المللی، باعث می شود که انگیزه متحدان ما برای انعقاد توافقنامه های جدید کمتر و کمتر شود و حتی اگر بخواهند توافقنامه های قبلی را نیز تجدید کنند (مانند توافق هسته ای ایران) دچار تردید باشند. اما واقعیت دنیای به هم پیوسته و سرشار از وابستگی متقابل امروز این است که حتی ابرقدرتی مانند آمریکا و چهره قلدری مانند ترامپ هم نیازمند توافقنامه هاست.»

ارسال دیدگاه

پربازدیدترین ها
آخرین اخبار