مطبوعـات در باتـلاق

تهران (پانا) ـ روزنامه‌ها و نشریات کاغذی در باتلاقی که کاغذ برای آنان درست کرده است، یکی پس از دیگری جان می‌دهند و اگر همین روال ادامه پیدا کند مطبوعات به بایگانی تاریخ می‌پیوندند. 

کد مطلب: ۹۱۴۳۶۶
لینک کوتاه کپی شد
مطبوعـات در باتـلاق

به گزارش روزنامه همدلی، بحران کاغذ که از یک سال‌ونیم پیش شروع شده، بعد از جولان دادن در میان برخی از روزنامه‌ها و پایین آوردن تیراژ و صفحه آنان، اکنون به روزنامه‌های پر تیراژ کشور نیز رسیده است.
دیروز «نیلوفر قدیری»، عضو هیات‌مدیره روزنامه همشهری خبر داد: « روزنامه همشهری از فردا تا اطلاع ثانوی در 16 صفحه منتشر می‌شود. روزنامه همشهری تا دیروز در 24 صفحه منتشر می‌شد» و از امروز در 16 صفحه منتشر خواهد شد.
سردبیر روزنامه ایران نیز از کاهش 8 صفحه‌ای این روزنامه خبر داده است. دیروز «جواد دلیری»، سردبیر روزنامه ایران خبر داد به‌ علت بحران جدی کاغذ، از فردا 8 صفحه از صفحات این روزنامه کم خواهد شد. روزنامه ایران تا دیروز در 24 صفحه منتشر می‌شد و از امروز (یکشنبه) در 16 صفحه منتشر خواهد شد.
دلیری دراین باره توضیح داده‌ است: «به دلیل بحران جدی کاغذ، از یکشنبه و تا اطلاع ثانوی 8 صفحه از صفحات روزنامه ایران را کاهش دادیم! او نوشته است: مجبوریم به فکر کاهش تیراژ، کاهش صفحات و تعطیل کردن روزنامه در بین تعطیلی‌ها باشیم تا مصرف کاغذ را کاهش دهیم و روزهای بیشتری دوام بیاوریم. مشکلاتی از قبیل افزایش قیمت کاغذ، زینک و مرکب و دیگر هزینه‌های جاری در کنار کاهش منابع درآمدی مطبوعات از مواردی است که رسانه‌های مکتوب را گرفتار کرده است.»
به نوشته‌ سردبیر روزنامه ایران «بحران کاغذ به‌حدی جدی است که تیراژ بسیاری از روزنامه‌ها در دوماه گذشته به یک سوم کاهش پیدا کرده است» و براساس اطلاعاتی که وی دارد «برخی روزنامه‌ها تا یکی دو شب دیگر بیشتر کاغذ ندارند.»
در حالی‌که در برخی کشورهای دنیا روزنامه‌هایی با تیراژ روزانه ۲۰ میلیون نسخه منتشر می‌شوند، ما شاهد تعطیلی یا کاهش تیراژ و صفحات روزنامه‌های فعال کشور به‌دلیل نبود و گرانی کاغذ هستیم. موضوعی که ضمن این که به سبد فرهنگی جامعه آسیب می‌رساند، بیکاری قشر روزنامه‌نگار و خبرنگار را به‌دنبال دارد.
اگر چه بحران کاغذ و زنگ خطر آن برای مطبوعات، زمستان 96 و همزمان با بالا رفتن قیمت جهانی کاغذ نواخته شد، اما اقتصاد نابسامان و پرتلاطم داخلی به این بحران دامن زد تا بعد از یک سال کاغذ حتی نفس مطبوعات پرتیراژ کشور را نیز به شماره بیندازد.
گرانی کاغذ که از آذر 96 شروع شد، زمانی که اعلام خبر خروج کاغذ از لیست کالاهای دارای اولویت ارزی به افزایش 20 درصدی قیمت آن در بازار انجامید. این گرانی در سرتاسر سال 97 ادامه یافت و حتی دستگیری سلطان کاغذ نیز در کنترل قیمت کاغذ تاثیری نگذاشت و اکنون نیز در ماه‌های اول 98 کارد را به استخوان رسانده است.
در آبان‌ 96 قیمت هر کیلو کاغذ رول روزنامه در بازار 2100 تومان بود، تا ابتدای سال 97 به 3500 تومان رسید، بهمن ماه رکورد 12 هزار تومان را زد و این روزها هم شده کیلویی 18 هزار تومان. 90 درصد کاغذ مورد نیاز کشور وارداتی است و تولیدات اندک داخلی نیز عطش بازار را فرو نمی‌نشاند.
این روزها بازار کاغذ آن‌چنان متلاطم است که قیمت آن به صورت روزانه تغییر می‌کند، به نحوی که اهالی رسانه مکتوب هر شب می‌خوابند، روز بعد که بیدار می‌شوند قیمت کاغذ و چاپ افزایش یافته است، در صورتی که منابع مالی آنان یا کاهش یافته یا در بهترین شرایط ثابت مانده است. در این آشفتگی بازار کاغذ و به شماره افتادن نفس مطبوعات، به‌دلیل دست‌های پنهان و فشارهای دلالان کاغذ، دست مصرف‌کننده واقعی، از یارانه کاغذ کوتاه است و این یارانه به‌دست مطبوعاتی‌ها نمی‌رسد.
مهدی رحمانیان، مدیرمسئول روزنامه شرق نیز در گزارشی که 5 اردیبهشت امسال در روزنامه همشهری به چاپ رسید به این موضوع اشاره کرد و گفت: «چند روز پیش از مدیرکل مطبوعات و خبرگزاری‌های داخلی وزارت ارشاد که متولی کمیته ساماندهی کاغذ نیز هست، پرسیدم چرا به ما کاغذ نمی‌دهید!؟ آقای محمدرضا دربندی هم پاسخ داد: «300تا روزنامه هست! باید کاغذ طوری توزیع شود که به همه برسد.» در جواب او گفتم: «آقا اگر ممکن است این 300روزنامه را به ما هم معرفی کنید. کجاست؟ کیست؟»

بعد از این سوال و جواب‌ها لیستی مقابلم قرار داد که برای نخستین بار عنوان‌های عجیب و غریبی مشاهده کردم که گویا روزنامه بودند! به متولیان وزارت ارشاد پیشنهاد دادم لیست را کنار بگذارند و برای رضای خدا هم که شده سری به کیوسک روزنامه فروشی مقابل این وزارت بزنند. بعد ببینند واقعا 300عنوان روزنامه روی دکه است!؟ هم‌اکنون کاغذ به اندازه کافی هست اما مشکل اصلی همان 300عنوان روزنامه است که هیچ جا منتشر نمی‌شوند اما وزارت ارشاد به آنها کاغذ یارانه‌ای می‌دهد.»
از زمان شروع معضل کاغذ، مسائل مربوط به آن در کارگروهی در وزارت صنعت، معدن و تجارت دنبال می‌شد تا پس گذشت چیزی حدود 9 ماه، به‌دلیل تکثر حوزه‌های فرهنگی مرتبط با کاغذ، دست وزارت صنعت از تخصیص یارانه کاغذ کوتاه شد، این کارگروه به وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی منتقل شد، اما این جابه جایی نیز گره‌کور بحران کاغذ را باز نکرد و قیمت کاغذ مانند اسبی سرکش، هر روز بالا و بالاتر می‌رود.
کمیته ساماندهی کاغذ که توسط معاونت مطبوعاتی وزارت ارشاد تشکیل شد تا شاید آبی باشد بر آتش به جان افتاده مطبوعات، به‌دلایل نامشخصی به بن‌بست رسیده و کارایی لازم را ندارد. طبق آخرین توافقات قرار بود این کمیته به تعدادی از مصرف‌کنندگان عمده کاغذ ـ روزنامه‌ها ـ مجوز دهد تا خودشان اقدام به واردات کاغذ کنند. این نسخه برای کوتاه‌کردن دست دلالان و شفاف‌سازی بازار کاغذ به این عرصه تجویز شد اما با وجود اتفاق‌نظر اغلب صاحب امتیازان روزنامه‌ها در این زمینه، کمیته ساماندهی کاغذ تاکنون هیچ اقدامی برای پیشبرد این توافق انجام نداده است.
بوی مرگ دسته‌جمعی مطبوعات به مشام می‌رسد و کاغذ مثل شمشیر داموکلس روی سر نشریات آویزان است، حال باید منتظر ماند که عملکرد مسئولین این شمشیر را بر فرق مطبوعات فرود می‌آورد یا با ساماندهی به بازار کاغذ جانی تازه به رسانه‌های مکتوب می‌دهند. امید است مسئولان نگذارند مطبوعات لب طاقچه بی‌توجهی از یاد جامعه برود.

ارسال دیدگاه

پربازدیدترین ها
آخرین اخبار