مدرسه های سعدی، سیل را شکستند

شیراز (پانا)- سیل فروردین 98 شیراز به مدارس هم آسیب رساند تا جایی که بیم آن می‌رفت برای ادامه سال تحصیلی به موقع آماده نشوند اما در بازدید از مدارسمدرسه های سعدی، سیل را شکستند

کد مطلب: ۹۰۷۳۷۵
لینک کوتاه کپی شد
مدرسه های سعدی، سیل را شکستند

به گزارش ایرنا، همه باران‌های بهاری شیراز را دوست داشتند؛‌ حتی مسافران. هیچکس گله‌ای از شدت باران‌ها نداشت؛ چراکه این سرزمین سال‌های سال روی خشکسالی را دیده بود تا آنکه بارش‌ها در پنجم فروردین‌ 98 شیرازی‌ها و مسافران را عزادار کرد و بیم آن می‌رفت که با تداوم آن در روز‌های بعد غم‌هایی بزرگ‌ تر برجای بگذارد.

** آب راهش را پیدا می کند

ششم فروردین 98، آب در محله سعدی شیراز افتاد. شهرکی کم ‌برخوردار با جمعیتی بسیار و خانه‌هایی کوچک. آنجا که آدم‌ها برای کوچک ‌ترین دارایی‌هایشان بیش از دیگران تلاش کرده‌اند و عرق ریخته‌اند.

آن روز آب از چهار جهت وارد سعدی می‌شد و در سراشیبی‌هایی که در قدیم محل گذر آب بوده و حالا در آن خانه ‌سازی شده، به راه افتاده بود.

فیلم‌هایی که ساکنان با دوربین های موبایلشان ضبط کرده‌اند نشان می‌دهد که سرعت گذر آب تا چه حد است تا جایی که اتومبیل‌ها را از جا برمی‌دارد و با خود می‌برد.

در این حادثه 280 خانه آسیب جدی دید و بسیاری لوازم زندگی‌شان را از دست دادند.

حتی مدرسه‌ها هم در امان نماندند؛ مدرسه‌هایی که بزرگ‌ تر و مقاوم ‌تر از خانه‌ها بودند.

آب اندیشه گذر دارد، راهش را پیدا می‌کند و می‌رود و اگر دیواری بر سر راهش باشد آن را می‌شکند تا در سراشیبی‌ها سرعت گیرد و به آنجا که باید برسد.

** ردپای سنگین آب

پس از گذشت دو هفته از سیل سعدی، به این محله پای گذاشتیم تا وضعیت مدارس و آسیب‌های آن‌ها را بررسی کنیم. آب هنوز در گودال‌ها و چاله‌های شهرک دیده می‌شد‌ که برجای مانده از بارش‌های چند روز قبل بود.

در بدو ورود به محله بیش از آنکه نگاهمان به روی زمین باشد، به کوه‌ها بود. کوه‌هایی که خانه‌ها در پای آن ساخته شده اند و کوچه‌هایی با سراشیبی که انتهایش به دامنه کوه می‌رسد.

کوه‌های سعدی یکدست سبز بودند؛ گویی مخمل روی آن‌ها کشیده‌اند. آنچه در سال‌های خشکسالی دیده نمی‌شد.

اولین مدرسه، ‌دبیرستان احسان بود. طبق گفته الله یار رضایی مدیر ناحیه چهار آموزش و پرورش شیراز، این مدرسه بیشترین آسیب را از سیل دید.

مدرسه را با نشانی دیوارهای فروریخته‌اش به آسانی پیدا کردیم. مدرسه‌ای بزرگ بود که دیوارهای دو ضلعش به طور کامل تخریب شده بود. کارگران نوسازی مدارس مشغول کار بودند. آنچه از نمای رو به خیابان دیده می‌شد، آبخوری سنگی و دیوار توالت بود. در اصلی مدرسه که حالا از آن خبری نبود، از کوچه باز می‌شد. در نمای کوچه صف درختان باغچه را می‌شد دید که حالا معلوم نبود جزو دارایی‌های مدرسه بوده است یا کوچه.

بعد منزل سرایداری دیده می شد که خندقی بین آن و کوچه وجود داشت تا آنجا که باید با احتیاط فراوان و البته با تجربه بسیار قدم برمی‌داشتیم تا به آن وارد شویم.

در مدرسه معاونان از ما استقبال کردند، دانش آموزان سر کلاس بودند و صدای در هم پیچیده درس‌ خواندنشان به گوش می‌رسید.

با آنکه مدرسه را حسابی تمیز کرده بودند، ‌خط سیل روی دیوارها هنوز با کمی دقت دیده می‌شد. آب در زمان سیل تا حدود یک متر در مدرسه بالا آمده بود و همه طبقه اول را گرفته بود.

صندلی‌های دفتر نو بودند و روی برخی از آن‌ها هنوز پلاستیک بود، همچنین سه میز و مبلمان اداری آن. یک کمد دیواری سراسری در ضلعی از دیوار دفتر وجود داشت که طبقه پایین آن جای تعدادی پرونده بود که مدیر مدرسه گفت به طور کامل از بین رفته‌اند.

سیستم رایانه‌ای هم نابود شده بود. چند کیس گِلی که تلاش کرده بودند تمیزشان کنند روی یکی از میزها بود. سیستم‌های جدید را وقتی ما به مدرسه رسیدیم برایشان آوردند، به اضافه یک عدد لپ‌ تاپ.

** نگرانی مدیر

مدیر مدرسه احسان که تمایل نداشت نامی از او برده شود و به گفته خودش امسال بازنشسته می‌شود، زنی بود میانسال که از چهره‌اش می‌شد مهر و عطوفت و خمیرمایه معلمی را دید.

ما را به دفتر مدیریت راهنمایی کرد و در آرامش به پرسش‌های ما درباره روز واقعه پاسخ داد. او می‌گفت مدرسه‌ اش بیشترین آسیب را از سیل دیده است و نگرانی‌اش این بود که امسال که بازنشسته می‌شود مدرسه‌ای تمیز و مرتب تحویل دهد؛ مثل همان چیزی که تحویل گرفته بود.

خانم مدیر گفت: آموزش و پرورش فارس 100 میلیون تومان به حساب مدرسه واریز کرده است تا دوباره بتواند آن را تجهیز کند اما جبران خسارت‌ها ممکن است بیش از این مقدار هزینه داشته باشد و از همین رو مقداری از پول را صرف تجهیز دفتر مدرسه و خرید 150 صندلی دانش‌آموز کردیم که اولویت اساسی بوده است.

نمی‌توان به مشارکت اولیا و کمک آنان دلگرم بود زیرا مردم این ناحیه همگی مردمانی کم بضاعت هستند که سیل اخیر برخی از آن‌ها را دچار مشکلات اساسی کرده است و به گفته مدیر مدرسه احسان حتی خانه 6 دانش آموز این مدرسه دچار آب‌گرفتگی شدید شده است.

براساس گفته مدیر این مدرسه بسیاری از دانش‌آموزان به مشاوره نیاز دارند و دو مشاور مدرسه به محض آغاز مجدد سال تحصیلی ساعاتی را برای گفت‌ و‌گو با بچه‌ها و کاهش آلام آنان صرف می‌کنند.

مدیر مدرسه احسان بیان کرد: 48 دانش‌آموز اتباع نیز در این مدرسه تحصیل می‌کنند که آن‌ها هم همچون دیگر دانش‌آموزان از امکانات و تسهیلات بهره‌مند شده‌اند؛ از جمله بسته‌های نوشت‌افزاری که 17 فروردین‌ماه با حضور مدیرکل آموزش و پرورش فارس در بین آنان توزیع شده است.

او نگران بود که با گرم ‌تر شدن هوا بیماری‌هایی در میان دانش ‌آموزان همه‌گیر شود و گفت: در سال‌های گذشته هر سال دستکم سه‌ چهار دانش‌آموز دچار سالک می‌شدند، امسال محیط آلوده‌تر شده است‌. رطوبت ساختمان و تاریکی کلاس‌ها یکی از معضلات ماست و مدرسه هم هنوز سم‌ زدایی نشده؛ از طرف دیگر مدرسه هنوز برق و گاز ندارد و ممکن است سرمای فعلی بر وضعیت جسمی دانش‌آموزان تاثیر بگذارد.

این مدیر درباره روند آماده‌سازی‌مدرسه پس از سیل نیز گفت: همه تلاش این بود که مدرسه دقیقاً در روز 17 فروردین‌ماه و بدون هیچ تاخیر پذیرای دانش‌‌آموزان شود؛ به همین دلیل از زمان وقوع سیل 120 نفر شبانه‌روز تلاش کردند تا مدرسه را به شرایط عادی برگردانیم.

** خانه سرایدار

از خانم مدیر خواستیم که قسمت‌های آسیب‌ دیده مدرسه را به ما نشان دهد،‌ جز دیوار حیاط و وضعیت طبقه اول، آنچه بیش از همه آسیب دیده بود، ‌خانه سرایدار بود.

سرایدار این مدرسه مجتبی رئیسی دانشجوی تربیت بدنی است، جوان است و دو فرزند کوچک دارد.

برای رفتن به خانه آن‌ها باید از باریکه‌ کنار خندق می‌گذشتیم، با احتیاط و ترس چرا که قسمتی از همین باریکه هم ترک برداشته بود. خانه حدوداً شصت تا ‌هفتاد متر مربع بود. همه ‌چیز در اندازه‌های کوچک از اتاق‌ها گرفته تا آشپزخانه و هال.

هیچ وسیله زندگی دیده نمی‌شد،‌ همه چیز زیر آب رفته بود. خط سیل روی دیوار‌ها مشخص بود. آشپزخانه هم هنوز گلی بود.

وسایل گل‌ گرفته و اوراقی را به سالن ورزشی مدرسه برده بودند که چون همسطح زمین نبود و در و دیوار‌هایی محکم‌تر داشت آب نگرفته بود. در میان وسایل خانه اسباب بازی بچه‌ها،‌ ظرف و ظروف خانه، تخت و تشک و بالش و پتو،‌تلویزیون و یخچال گل‌گرفته دیده می‌شد.

بعد از فروکش کردن سیلاب و اطمینان از اینکه هیچ یک از مسافران آسیب ندیده‌اند، خانواده آقای رئیسی برای کمک به بازسازی مدرسه بسیج ‌شدند. خانه آقای رئیسی آب گرفته بود و دیگر امیدی به وسایل خانه نبود؛ به همین دلیل آن‌ها تا امروز هر شب را در منزل یکی از بستگان می‌گذرانند؛ از طرف دیگر، چون دیوار مدرسه در حال تعمیر است،‌ او شب‌ها بدون داشتن جای خواب، نگهبانی می‌دهد تا اموال مدرسه در امان باشد.

به گفته مدیر مدرسه، این سرایدار وظیفه ‌شناس و خانواده‌اش تلاش‌های بسیاری کرده‌اند تا مدرسه در روز 17 فروردین‌ماه آماده بهره‌برداری شود و حالا، مسئولان باید کاری کنند تا زندگی او هم هرچه سریع‌تر رو به راه شود.

** انباشته از آب و گل

بعد از شنیدن ماجرای مدرسه احسان و شرح مهربانی‌های مدیر و مسئولان مدرسه و سرایدارش که گاه با بغض فروخورده و اشک آنان همراه بود، راهی دبستان سعدی شدیم.

شیفت پسرانه بود و بچه‌ها در حیاط مدرسه در حال ورزش بودند؛ انگار نه انگار که اتفاقی افتاده است. تنها چیزی که از سیل بر جای مانده بود، وضعیت نامطلوب آسفالت، سرویس بهداشتی و سوراخی در دیوار پشت سرویس بهداشتی بود که تیم مدیریت بحران برای خروج سیلاب ایجاد کرده بود.

بنا بر گفته مدیر این مدرسه، 22 ماشین ده چرخ، گل و لای انباشته در حیاط را تخلیه کردند که سنگینی آن‌ها باعث تخریب آسفالت شد؛ همچنین چهار حلقه چاه این مدرسه پر شده است و سر آن را کمی خالی کرده‌اند تا بتوانند به صورت موقت از سرویس بهداشتی استفاده کنند اما این چاه‌ها دیگر قابل استفاده نیست و باید چاه جدید زده شود.

او ادامه داد: ساختمان از سیل آسیبی ندیده و آب وارد مدرسه نشده است؛ اما با توجه به مساحت حیاط، هزینه تعمیرات سرویس بهداشتی، چاه و آسفالت حدود 100 میلیون خواهد بود.

** تدبیر سرایدار

مدیر مدرسه سعدی درباره روز حادثه گفت: با شروع بارش‌ها،‌ سرایدار مدرسه آقای صفدر خسروی برای جلوگیری احتمالی از ورود آب پشت در مدرسه خاکریزی درست کرده بود و به همین دلیل هم آب نتوانست با فشار وارد مدرسه شود وگرنه چون ساختمان مدرسه دو متر پایین ‌تر از بیرون آن است و زمانی آبراه بوده است، همه ساختمان زیر گل و لای می‌رفت.

سیلاب با فشار وارد مدرسه نشد و چیزی را خراب نکرد اما آب به حیاط مدرسه راه یافت و اگر تلاش‌های ماموران شهرداری و ستاد بحران نبود مدرسه به موقع آماده نمی‌شد.

** بیماری و نگرانی

این مدیر درباره شیوع بیماری نگرانی نداشت و می‌گفت ساختمان نم و رطوبت ندارد و در چند سال گذشته هم سالک یا بیماری اینچنینی مشاهده نشده است.

او درباره وضعیت دانش‌آموزان و خانواده‌های آنان هم گفت: این مدرسه در دو شیفت فعالیت می‌کند که در شیفت دخترانه 370 دانش‌آموز و در شیفت پسرانه 410 دانش‌آموز تحصیل می‌کنند، از میان دانش‌آموزان پسر منازل 17 نفر را آب‌ گرفته و حتی جهیزیه خواهر یکی از این دانش‌آموزان از بین رفته است.

مدیر دبستان سعدی ابراز داشت: چهار دانش‌آموز شیفت پسرانه کتاب‌های درسیشان را از دست داده بودند که در اختیار آن‌ها قرار گرفت؛‌ همچنین نوشت افزار به همه دانش‌آموزان این مدرسه در دو شیفت تعلق گرفته است.

مسیر بعدی ما هنرستان خواجه نصیر‌الدین طوسی بود که به گفته مدیر آموزش و پرورش ناحیه 4 باید تخریب شود و از نو ساخته شود. این هنرستان در محدوده مدارس ناحیه 4 در بلوار گلستان است که خارج از شهرک سعدی قرار دارد.

** کوه سبز، چرخ زندگی

در طول راه باید از کوچه ‌پس‌ کوچه‌های شهرک سعدی می‌گذشتیم. زندگی دو هفته بعد از سیل در این محله از سر گرفته شده بود. در بیشتر خانه‌ها باز بود. به رسم معمول محلات قدیمی زنان دم در خانه‌ها جمع شده بودند و باهم سبزی پاک می‌کردند، برخی هم باقله برای پاک کردن (باقلا) داشتند.

بچه‌ها هم سوار دوچرخه‌هایشان بودند. روی زمین‌های خاکی گل‌های خودرو در آمده بود و پس زمینه‌ خانه‌ها سبزی کوه‌ها بود. روی دیوار تک و توکی از خانه‌ها هم فرش سرخی دیده می‌شد که تازه شسته شده بود و زیر آفتاب جا خوش کرده بود تا خشک شود.

** فرورفتگی کف حیاط در هنرستان

در خارج از سعدی، بلوار گلستان که در روز‌های نخست بارش گلی، خاکی و باران خورده بود، حال و روز بهتری داشت. در خیابان شهید معزی جز هنرستان خواجه نصیر، چند مدرسه دیگر هم بود اما آن‌ها آسیب ندیده بودند.

وارد حیاط هنرستان شدیم. هنرستان بزرگی بود. به نظر نمی‌رسید آسیبی دیده باشد، زنگ تفریح رسیدیم دانش‌آموزان در حیاط، تعدادی از والدین هم بودند، دفتر شلوغ بود و مدیر مدرسه برای جلسه‌ای به اداره رفته بود.

معاون مدرسه ما را به سمت گوشه‌ای از حیاط راهنمایی کرد که سیل آن را در هم شکسته بود. پشت دیوار مدرسه ساختمان نیمه سازی بود که آب از درون آن عبور کرده بود و با فشار نخاله‌ها و بلوک‌ها دیوار را خراب کرده بود. در امتداد همین دیوار، همسایه پشتی برای خالی کردن آب خانه‌اش، دیوار مدرسه را سوراخ کرده بود تا آب را به حیاط مدرسه هدایت کند. کلاس‌ها و تجهیزات آسیب ندیده بود؛ اما ترک‌ها و فرورفتگی های کف حیاط، خطر ریزش احتمالی و فرونشست را یادآوری می‌کرد.

** نشست زمین / نجات جهیزیه

معاون مدرسه گفت که قسمتی از زیر حیاط خالی است؛ زیرا در گذشته سنگر بوده و حالا که ورودی سنگر مسدود شده است، در حال نشست است و با بارش‌های اخیر وضعیت آن نامساعد شده به همین دلیل هم این هنرستان در فهرست مدارس تخریبی آموزش و پرورش قرار گرفته است.

در حال خروج از مدرسه بودیم که مردی ما را صدا زد، چهره‌ای خسته و مهربان داشت، تا فهمید خبرنگار هستیم، گفت که منتظرمان بوده است. این مرد سرایدار مدرسه، ابراهیم روستا بود.

روستا ما را به خانه‌اش برد و با اندوه اتاقک کوچک انباری‌مانندی را نشانمان داد که جهیزیه دخترش را در آن گذاشته بود.

دیگر چیزی از جهیزیه باقی نمانده بود، چون کاملاً زیر و گل و لای رفته بود، برای آنکه دخترش کمتر غصه بخورد وسایل آب‌گرفته را به خانه عمویشان منتقل کرده بودند.

این سرایدار می‌گفت وقتی دیوار مدرسه شکسته، آب همه حیاط را گرفته و با سرعتی بسیار در سرازیری منتهی به کوچه راه افتاده است از در خانه او گذشته و به ساختمان انباری رسیده، شدت باران به حدی بوده که سقف هم ریزش کرده است.

بخش اصلی خانه چندان آسیبی ندیده بود؛‌ اما فرش‌های نم کشیده‌اش گوشه حیاط بود. همچنین سبدی که کتاب‌های کنکور پسرش توی آن بود و می‌گفت آن‌ها را کم‌کم از سی هزار تومان تا 90 هزار تومان خریده و دیگر قدرت خرید دوباره آن ها را ندارد.

** اندوه خوردن برای دانش آموزان

آقای روستا می‌گفت دوست ندارد اسباب و اثاثیه خراب شده منزلش جلو چشمش باشد، می‌گفت می‌خواهد آن ها را دور بیندازد؛‌ اما به او گفته‌اند که دست نگه دارد تا مسئولان برای کارشناسی بیایند. از خانه او بازدید‌هایی صورت گرفته بود؛‌ ولی طولانی‌شدن روند بازدید نهایی او را کمی کلافه کرده بود و خواستار آن بود که زودتر به دردش رسیدگی کنند و نگران بود که تجمیع مگس دور وسایل گل گرفته خانه، بچه‌های مدرسه را بیمار کند.

این سرایدار هم بیش از آنکه غم خود را داشته باشد، به فکر مدرسه و سلامتی بچه‌های مدرسه بود.

بیشتر آثار سیل ششم فروردین‌ از چهره شهر شیراز زدوده شده است و با آنکه بسیاری خانواده‌های کم‌برخوردار در این سیل آسیب دیدند، شور زندگی و میل به دوباره ساختن بیش از خرابی‌ها آبادی به بار آورده است.

به گفته مسئول شورای فرهنگی ورزشی شهرک سعدی شیراز، کمک‌های غیرنقدی مردمی از مرز سه میلیارد تومان گذشته است و 70درصد منازل نیز در حال بازسازی و مرمت است.

مدارس هم با آمدن بچه‌ها دوباره رونق و برکت گرفته، تا آنجا که در بدو ورود به هر مدرسه‌ پیش از آنکه ویرانی‌ها خودنمایی کنند، شور بچه‌ها خود را نشان می‌دهد. دیدن سرایدارانی که خانه‌هایشان آسیب دیده یا لوازم زندگیشان از دست رفته، اما چهره‌هایی امیدوار و راضی دارند و هریک بیش از آنکه به فکر خود باشند، در تلاطم نجات مسافران، مدرسه و مردم بوده‌اند، یادآوری می‌کند که ثروت عظیم این سرزمین، قلب سرشار مردمان آن‌ است که در مواقع بحران اول برای دیگری و بعد برای خودشان می‌تپد.

سیل خیلی چیز‌ها را با خود می‌برد؛ اما اندوخته‌های بسیاری به بار می‌آورد، یکی همین که سرمایه‌های انسانی کم نیستند و امید در دل ناامیدی و ویرانی آبادی به بار می‌آورد.

فرموده سعدی را به یاد داشته باشیم: باران در لطافت طبعش خلاف نیست. شهرک سعدی پس از گذشت دو هفته از سیل، آنچه دیده می‌شد نه ویرانی که جلوه‌های همکاری، امید و تداوم زندگی بود.

به گزارش ایرنا، همه باران‌های بهاری شیراز را دوست داشتند؛‌ حتی مسافران. هیچکس گله‌ای از شدت باران‌ها نداشت؛ چراکه این سرزمین سال‌های سال روی خشکسالی را دیده بود تا آنکه بارش‌ها در پنجم فروردین‌ 98 شیرازی‌ها و مسافران را عزادار کرد و بیم آن می‌رفت که با تداوم آن در روز‌های بعد غم‌هایی بزرگ‌ تر برجای بگذارد.

** آب راهش را پیدا می کند

ششم فروردین 98، آب در محله سعدی شیراز افتاد. شهرکی کم ‌برخوردار با جمعیتی بسیار و خانه‌هایی کوچک. آنجا که آدم‌ها برای کوچک ‌ترین دارایی‌هایشان بیش از دیگران تلاش کرده‌اند و عرق ریخته‌اند.

آن روز آب از چهار جهت وارد سعدی می‌شد و در سراشیبی‌هایی که در قدیم محل گذر آب بوده و حالا در آن خانه ‌سازی شده، به راه افتاده بود.

فیلم‌هایی که ساکنان با دوربین های موبایلشان ضبط کرده‌اند نشان می‌دهد که سرعت گذر آب تا چه حد است تا جایی که اتومبیل‌ها را از جا برمی‌دارد و با خود می‌برد.

در این حادثه 280 خانه آسیب جدی دید و بسیاری لوازم زندگی‌شان را از دست دادند.

حتی مدرسه‌ها هم در امان نماندند؛ مدرسه‌هایی که بزرگ‌ تر و مقاوم ‌تر از خانه‌ها بودند.

آب اندیشه گذر دارد، راهش را پیدا می‌کند و می‌رود و اگر دیواری بر سر راهش باشد آن را می‌شکند تا در سراشیبی‌ها سرعت گیرد و به آنجا که باید برسد.

** ردپای سنگین آب

پس از گذشت دو هفته از سیل سعدی، به این محله پای گذاشتیم تا وضعیت مدارس و آسیب‌های آن‌ها را بررسی کنیم. آب هنوز در گودال‌ها و چاله‌های شهرک دیده می‌شد‌ که برجای مانده از بارش‌های چند روز قبل بود.

در بدو ورود به محله بیش از آنکه نگاهمان به روی زمین باشد، به کوه‌ها بود. کوه‌هایی که خانه‌ها در پای آن ساخته شده اند و کوچه‌هایی با سراشیبی که انتهایش به دامنه کوه می‌رسد.

کوه‌های سعدی یکدست سبز بودند؛ گویی مخمل روی آن‌ها کشیده‌اند. آنچه در سال‌های خشکسالی دیده نمی‌شد.

اولین مدرسه، ‌دبیرستان احسان بود. طبق گفته الله یار رضایی مدیر ناحیه چهار آموزش و پرورش شیراز، این مدرسه بیشترین آسیب را از سیل دید.

مدرسه را با نشانی دیوارهای فروریخته‌اش به آسانی پیدا کردیم. مدرسه‌ای بزرگ بود که دیوارهای دو ضلعش به طور کامل تخریب شده بود. کارگران نوسازی مدارس مشغول کار بودند. آنچه از نمای رو به خیابان دیده می‌شد، آبخوری سنگی و دیوار توالت بود. در اصلی مدرسه که حالا از آن خبری نبود، از کوچه باز می‌شد. در نمای کوچه صف درختان باغچه را می‌شد دید که حالا معلوم نبود جزو دارایی‌های مدرسه بوده است یا کوچه.

بعد منزل سرایداری دیده می شد که خندقی بین آن و کوچه وجود داشت تا آنجا که باید با احتیاط فراوان و البته با تجربه بسیار قدم برمی‌داشتیم تا به آن وارد شویم.

در مدرسه معاونان از ما استقبال کردند، دانش آموزان سر کلاس بودند و صدای در هم پیچیده درس‌ خواندنشان به گوش می‌رسید.

با آنکه مدرسه را حسابی تمیز کرده بودند، ‌خط سیل روی دیوارها هنوز با کمی دقت دیده می‌شد. آب در زمان سیل تا حدود یک متر در مدرسه بالا آمده بود و همه طبقه اول را گرفته بود.

صندلی‌های دفتر نو بودند و روی برخی از آن‌ها هنوز پلاستیک بود، همچنین سه میز و مبلمان اداری آن. یک کمد دیواری سراسری در ضلعی از دیوار دفتر وجود داشت که طبقه پایین آن جای تعدادی پرونده بود که مدیر مدرسه گفت به طور کامل از بین رفته‌اند.

سیستم رایانه‌ای هم نابود شده بود. چند کیس گِلی که تلاش کرده بودند تمیزشان کنند روی یکی از میزها بود. سیستم‌های جدید را وقتی ما به مدرسه رسیدیم برایشان آوردند، به اضافه یک عدد لپ‌ تاپ.

** نگرانی مدیر

مدیر مدرسه احسان که تمایل نداشت نامی از او برده شود و به گفته خودش امسال بازنشسته می‌شود، زنی بود میانسال که از چهره‌اش می‌شد مهر و عطوفت و خمیرمایه معلمی را دید.

ما را به دفتر مدیریت راهنمایی کرد و در آرامش به پرسش‌های ما درباره روز واقعه پاسخ داد. او می‌گفت مدرسه‌ اش بیشترین آسیب را از سیل دیده است و نگرانی‌اش این بود که امسال که بازنشسته می‌شود مدرسه‌ای تمیز و مرتب تحویل دهد؛ مثل همان چیزی که تحویل گرفته بود.

خانم مدیر گفت: آموزش و پرورش فارس 100 میلیون تومان به حساب مدرسه واریز کرده است تا دوباره بتواند آن را تجهیز کند اما جبران خسارت‌ها ممکن است بیش از این مقدار هزینه داشته باشد و از همین رو مقداری از پول را صرف تجهیز دفتر مدرسه و خرید 150 صندلی دانش‌آموز کردیم که اولویت اساسی بوده است.

نمی‌توان به مشارکت اولیا و کمک آنان دلگرم بود زیرا مردم این ناحیه همگی مردمانی کم بضاعت هستند که سیل اخیر برخی از آن‌ها را دچار مشکلات اساسی کرده است و به گفته مدیر مدرسه احسان حتی خانه 6 دانش آموز این مدرسه دچار آب‌گرفتگی شدید شده است.

براساس گفته مدیر این مدرسه بسیاری از دانش‌آموزان به مشاوره نیاز دارند و دو مشاور مدرسه به محض آغاز مجدد سال تحصیلی ساعاتی را برای گفت‌ و‌گو با بچه‌ها و کاهش آلام آنان صرف می‌کنند.

مدیر مدرسه احسان بیان کرد: 48 دانش‌آموز اتباع نیز در این مدرسه تحصیل می‌کنند که آن‌ها هم همچون دیگر دانش‌آموزان از امکانات و تسهیلات بهره‌مند شده‌اند؛ از جمله بسته‌های نوشت‌افزاری که 17 فروردین‌ماه با حضور مدیرکل آموزش و پرورش فارس در بین آنان توزیع شده است.

او نگران بود که با گرم ‌تر شدن هوا بیماری‌هایی در میان دانش ‌آموزان همه‌گیر شود و گفت: در سال‌های گذشته هر سال دستکم سه‌ چهار دانش‌آموز دچار سالک می‌شدند، امسال محیط آلوده‌تر شده است‌. رطوبت ساختمان و تاریکی کلاس‌ها یکی از معضلات ماست و مدرسه هم هنوز سم‌ زدایی نشده؛ از طرف دیگر مدرسه هنوز برق و گاز ندارد و ممکن است سرمای فعلی بر وضعیت جسمی دانش‌آموزان تاثیر بگذارد.

این مدیر درباره روند آماده‌سازی‌مدرسه پس از سیل نیز گفت: همه تلاش این بود که مدرسه دقیقاً در روز 17 فروردین‌ماه و بدون هیچ تاخیر پذیرای دانش‌‌آموزان شود؛ به همین دلیل از زمان وقوع سیل 120 نفر شبانه‌روز تلاش کردند تا مدرسه را به شرایط عادی برگردانیم.

** خانه سرایدار

از خانم مدیر خواستیم که قسمت‌های آسیب‌ دیده مدرسه را به ما نشان دهد،‌ جز دیوار حیاط و وضعیت طبقه اول، آنچه بیش از همه آسیب دیده بود، ‌خانه سرایدار بود.

سرایدار این مدرسه مجتبی رئیسی دانشجوی تربیت بدنی است، جوان است و دو فرزند کوچک دارد.

برای رفتن به خانه آن‌ها باید از باریکه‌ کنار خندق می‌گذشتیم، با احتیاط و ترس چرا که قسمتی از همین باریکه هم ترک برداشته بود. خانه حدوداً شصت تا ‌هفتاد متر مربع بود. همه ‌چیز در اندازه‌های کوچک از اتاق‌ها گرفته تا آشپزخانه و هال.

هیچ وسیله زندگی دیده نمی‌شد،‌ همه چیز زیر آب رفته بود. خط سیل روی دیوار‌ها مشخص بود. آشپزخانه هم هنوز گلی بود.

وسایل گل‌ گرفته و اوراقی را به سالن ورزشی مدرسه برده بودند که چون همسطح زمین نبود و در و دیوار‌هایی محکم‌تر داشت آب نگرفته بود. در میان وسایل خانه اسباب بازی بچه‌ها،‌ ظرف و ظروف خانه، تخت و تشک و بالش و پتو،‌تلویزیون و یخچال گل‌گرفته دیده می‌شد.

بعد از فروکش کردن سیلاب و اطمینان از اینکه هیچ یک از مسافران آسیب ندیده‌اند، خانواده آقای رئیسی برای کمک به بازسازی مدرسه بسیج ‌شدند. خانه آقای رئیسی آب گرفته بود و دیگر امیدی به وسایل خانه نبود؛ به همین دلیل آن‌ها تا امروز هر شب را در منزل یکی از بستگان می‌گذرانند؛ از طرف دیگر، چون دیوار مدرسه در حال تعمیر است،‌ او شب‌ها بدون داشتن جای خواب، نگهبانی می‌دهد تا اموال مدرسه در امان باشد.

به گفته مدیر مدرسه، این سرایدار وظیفه ‌شناس و خانواده‌اش تلاش‌های بسیاری کرده‌اند تا مدرسه در روز 17 فروردین‌ماه آماده بهره‌برداری شود و حالا، مسئولان باید کاری کنند تا زندگی او هم هرچه سریع‌تر رو به راه شود.

** انباشته از آب و گل

بعد از شنیدن ماجرای مدرسه احسان و شرح مهربانی‌های مدیر و مسئولان مدرسه و سرایدارش که گاه با بغض فروخورده و اشک آنان همراه بود، راهی دبستان سعدی شدیم.

شیفت پسرانه بود و بچه‌ها در حیاط مدرسه در حال ورزش بودند؛ انگار نه انگار که اتفاقی افتاده است. تنها چیزی که از سیل بر جای مانده بود، وضعیت نامطلوب آسفالت، سرویس بهداشتی و سوراخی در دیوار پشت سرویس بهداشتی بود که تیم مدیریت بحران برای خروج سیلاب ایجاد کرده بود.

بنا بر گفته مدیر این مدرسه، 22 ماشین ده چرخ، گل و لای انباشته در حیاط را تخلیه کردند که سنگینی آن‌ها باعث تخریب آسفالت شد؛ همچنین چهار حلقه چاه این مدرسه پر شده است و سر آن را کمی خالی کرده‌اند تا بتوانند به صورت موقت از سرویس بهداشتی استفاده کنند اما این چاه‌ها دیگر قابل استفاده نیست و باید چاه جدید زده شود.

او ادامه داد: ساختمان از سیل آسیبی ندیده و آب وارد مدرسه نشده است؛ اما با توجه به مساحت حیاط، هزینه تعمیرات سرویس بهداشتی، چاه و آسفالت حدود 100 میلیون خواهد بود.

** تدبیر سرایدار

مدیر مدرسه سعدی درباره روز حادثه گفت: با شروع بارش‌ها،‌ سرایدار مدرسه آقای صفدر خسروی برای جلوگیری احتمالی از ورود آب پشت در مدرسه خاکریزی درست کرده بود و به همین دلیل هم آب نتوانست با فشار وارد مدرسه شود وگرنه چون ساختمان مدرسه دو متر پایین ‌تر از بیرون آن است و زمانی آبراه بوده است، همه ساختمان زیر گل و لای می‌رفت.

سیلاب با فشار وارد مدرسه نشد و چیزی را خراب نکرد اما آب به حیاط مدرسه راه یافت و اگر تلاش‌های ماموران شهرداری و ستاد بحران نبود مدرسه به موقع آماده نمی‌شد.

** بیماری و نگرانی

این مدیر درباره شیوع بیماری نگرانی نداشت و می‌گفت ساختمان نم و رطوبت ندارد و در چند سال گذشته هم سالک یا بیماری اینچنینی مشاهده نشده است.

او درباره وضعیت دانش‌آموزان و خانواده‌های آنان هم گفت: این مدرسه در دو شیفت فعالیت می‌کند که در شیفت دخترانه 370 دانش‌آموز و در شیفت پسرانه 410 دانش‌آموز تحصیل می‌کنند، از میان دانش‌آموزان پسر منازل 17 نفر را آب‌ گرفته و حتی جهیزیه خواهر یکی از این دانش‌آموزان از بین رفته است.

مدیر دبستان سعدی ابراز داشت: چهار دانش‌آموز شیفت پسرانه کتاب‌های درسیشان را از دست داده بودند که در اختیار آن‌ها قرار گرفت؛‌ همچنین نوشت افزار به همه دانش‌آموزان این مدرسه در دو شیفت تعلق گرفته است.

مسیر بعدی ما هنرستان خواجه نصیر‌الدین طوسی بود که به گفته مدیر آموزش و پرورش ناحیه 4 باید تخریب شود و از نو ساخته شود. این هنرستان در محدوده مدارس ناحیه 4 در بلوار گلستان است که خارج از شهرک سعدی قرار دارد.

** کوه سبز، چرخ زندگی

در طول راه باید از کوچه ‌پس‌ کوچه‌های شهرک سعدی می‌گذشتیم. زندگی دو هفته بعد از سیل در این محله از سر گرفته شده بود. در بیشتر خانه‌ها باز بود. به رسم معمول محلات قدیمی زنان دم در خانه‌ها جمع شده بودند و باهم سبزی پاک می‌کردند، برخی هم باقله برای پاک کردن (باقلا) داشتند.

بچه‌ها هم سوار دوچرخه‌هایشان بودند. روی زمین‌های خاکی گل‌های خودرو در آمده بود و پس زمینه‌ خانه‌ها سبزی کوه‌ها بود. روی دیوار تک و توکی از خانه‌ها هم فرش سرخی دیده می‌شد که تازه شسته شده بود و زیر آفتاب جا خوش کرده بود تا خشک شود.

** فرورفتگی کف حیاط در هنرستان

در خارج از سعدی، بلوار گلستان که در روز‌های نخست بارش گلی، خاکی و باران خورده بود، حال و روز بهتری داشت. در خیابان شهید معزی جز هنرستان خواجه نصیر، چند مدرسه دیگر هم بود اما آن‌ها آسیب ندیده بودند.

وارد حیاط هنرستان شدیم. هنرستان بزرگی بود. به نظر نمی‌رسید آسیبی دیده باشد، زنگ تفریح رسیدیم دانش‌آموزان در حیاط، تعدادی از والدین هم بودند، دفتر شلوغ بود و مدیر مدرسه برای جلسه‌ای به اداره رفته بود.

معاون مدرسه ما را به سمت گوشه‌ای از حیاط راهنمایی کرد که سیل آن را در هم شکسته بود. پشت دیوار مدرسه ساختمان نیمه سازی بود که آب از درون آن عبور کرده بود و با فشار نخاله‌ها و بلوک‌ها دیوار را خراب کرده بود. در امتداد همین دیوار، همسایه پشتی برای خالی کردن آب خانه‌اش، دیوار مدرسه را سوراخ کرده بود تا آب را به حیاط مدرسه هدایت کند. کلاس‌ها و تجهیزات آسیب ندیده بود؛ اما ترک‌ها و فرورفتگی های کف حیاط، خطر ریزش احتمالی و فرونشست را یادآوری می‌کرد.

** نشست زمین / نجات جهیزیه

معاون مدرسه گفت که قسمتی از زیر حیاط خالی است؛ زیرا در گذشته سنگر بوده و حالا که ورودی سنگر مسدود شده است، در حال نشست است و با بارش‌های اخیر وضعیت آن نامساعد شده به همین دلیل هم این هنرستان در فهرست مدارس تخریبی آموزش و پرورش قرار گرفته است.

در حال خروج از مدرسه بودیم که مردی ما را صدا زد، چهره‌ای خسته و مهربان داشت، تا فهمید خبرنگار هستیم، گفت که منتظرمان بوده است. این مرد سرایدار مدرسه، ابراهیم روستا بود.

روستا ما را به خانه‌اش برد و با اندوه اتاقک کوچک انباری‌مانندی را نشانمان داد که جهیزیه دخترش را در آن گذاشته بود.

دیگر چیزی از جهیزیه باقی نمانده بود، چون کاملاً زیر و گل و لای رفته بود، برای آنکه دخترش کمتر غصه بخورد وسایل آب‌گرفته را به خانه عمویشان منتقل کرده بودند.

این سرایدار می‌گفت وقتی دیوار مدرسه شکسته، آب همه حیاط را گرفته و با سرعتی بسیار در سرازیری منتهی به کوچه راه افتاده است از در خانه او گذشته و به ساختمان انباری رسیده، شدت باران به حدی بوده که سقف هم ریزش کرده است.

بخش اصلی خانه چندان آسیبی ندیده بود؛‌ اما فرش‌های نم کشیده‌اش گوشه حیاط بود. همچنین سبدی که کتاب‌های کنکور پسرش توی آن بود و می‌گفت آن‌ها را کم‌کم از سی هزار تومان تا 90 هزار تومان خریده و دیگر قدرت خرید دوباره آن ها را ندارد.

** اندوه خوردن برای دانش آموزان

آقای روستا می‌گفت دوست ندارد اسباب و اثاثیه خراب شده منزلش جلو چشمش باشد، می‌گفت می‌خواهد آن ها را دور بیندازد؛‌ اما به او گفته‌اند که دست نگه دارد تا مسئولان برای کارشناسی بیایند. از خانه او بازدید‌هایی صورت گرفته بود؛‌ ولی طولانی‌شدن روند بازدید نهایی او را کمی کلافه کرده بود و خواستار آن بود که زودتر به دردش رسیدگی کنند و نگران بود که تجمیع مگس دور وسایل گل گرفته خانه، بچه‌های مدرسه را بیمار کند.

این سرایدار هم بیش از آنکه غم خود را داشته باشد، به فکر مدرسه و سلامتی بچه‌های مدرسه بود.

بیشتر آثار سیل ششم فروردین‌ از چهره شهر شیراز زدوده شده است و با آنکه بسیاری خانواده‌های کم‌برخوردار در این سیل آسیب دیدند، شور زندگی و میل به دوباره ساختن بیش از خرابی‌ها آبادی به بار آورده است.

به گفته مسئول شورای فرهنگی ورزشی شهرک سعدی شیراز، کمک‌های غیرنقدی مردمی از مرز سه میلیارد تومان گذشته است و 70درصد منازل نیز در حال بازسازی و مرمت است.

مدارس هم با آمدن بچه‌ها دوباره رونق و برکت گرفته، تا آنجا که در بدو ورود به هر مدرسه‌ پیش از آنکه ویرانی‌ها خودنمایی کنند، شور بچه‌ها خود را نشان می‌دهد. دیدن سرایدارانی که خانه‌هایشان آسیب دیده یا لوازم زندگیشان از دست رفته، اما چهره‌هایی امیدوار و راضی دارند و هریک بیش از آنکه به فکر خود باشند، در تلاطم نجات مسافران، مدرسه و مردم بوده‌اند، یادآوری می‌کند که ثروت عظیم این سرزمین، قلب سرشار مردمان آن‌ است که در مواقع بحران اول برای دیگری و بعد برای خودشان می‌تپد.

سیل خیلی چیز‌ها را با خود می‌برد؛ اما اندوخته‌های بسیاری به بار می‌آورد، یکی همین که سرمایه‌های انسانی کم نیستند و امید در دل ناامیدی و ویرانی آبادی به بار می‌آورد.

فرموده سعدی را به یاد داشته باشیم: باران در لطافت طبعش خلاف نیست.

ارسال دیدگاه

پربازدیدترین ها
آخرین اخبار