قله سنجربیگ زیرگام های کوهنوردان آلپاین شیروان

شیروان(پانا) – محبعلی نادری بوانلو از پیشکسوتان فرهنگی و کوهنورد شهرستان شیروان در توصیف صعود به قله سنجربیک این شهرستان: طبیعت ،آینه تجلی خداوند در نگاره هستی است آنگاه که دل در هوای دیدن عظمت لایزال ازلی هوایی می شود، به آلبوم آفرینش می نگرد تا ذرات شکوه خالقش را در انوار رنگین  به نظاره بنشیند لذا گروهی از کوهنوردان باشگاه آلپاین شیروان که دل در گرو طبیعت دارند. این بارصعود به قله سنجربیگ واقع درشمال شهرستان شیروان را در برنامه خویش قرار داده اند.

کد مطلب: ۸۸۳۶۸۵
لینک کوتاه کپی شد
قله سنجربیگ زیرگام های کوهنوردان آلپاین شیروان

وی گفت: ساعت ۶صبح که هوا گرگ ومیش است و هنوز گیسوی شب در رخسار سپید روز خود نمایی می کند به راه می افتیم وسیله نقلیه ،مینی بوسی است که عنانش در دست جاده های پر پیچ وخم است و آبادی ها و روستاها را یکی پس از دیگری پشت سر می گذارد ساعت ۷ صبح به روستای بزرگ و نام آشنای بوانلو می رسیم ،تکاپوی مردمانش زودتر از چریغ آفتاب، خون حیات را در کالبد روستا جاری کرده اند، مناظر زیبایش چشم نوازی می کنند و ما نیز از کنار آن می گذریم تا اینکه ساعت ۲۰ /۷ دقیقه به روستای کلاته بالی می رسیم، این نگین سبز در حلقه کوه های آسمان سای ،قرن هاست که مردمانش به زیور زبان کرمانجی مزین هستند و، در دامن این کوه صبور، رنگ صفا و یکدلی را در تار و پود زندگی خویش تنیده اند. با یاران کوله بار سفر بردوش ،پا بردامن حریر طبیعت می گذاریم، قله در برابر دیدگان ما قامت آراسته است وپهن دشتی از مزارع خاموش، ما را به سوی قله هدایت می کند ،بعد یک ونیم ساعت پیاده روی ، بساط صبحانه را در سفره همدلی و یکرنگی بر سنگ فرش زمین می گستریم تا انرژی لازم برای پیمایشی نفسگیر در خود ذخیره کنیم. ساعت نه ونیم است مسیر خود را ادامه می دهیم،تا به دره ای نسبتا عمیق می رسیم که زمانگش (سطح پشت به آفتاب دره) پوشیده از برف وبروژ آن (سطح رو به آفتاب دره) خشک و پوشیده از جنگل و گون است از سمت بروژ حرکت می کنیم در انتهای دره به سمت چپ که پایکوب رهگذران سالیان متمادی است، ادامه مسیر می دهیم، پا بر فرش لطیف برف می گذاریم ،در جای جای این دیبای سفید ، رد پای کبک دری ،آهوی تیزتک ،و گرگ درنده خوی نقش بسته است. حریم حرمت حیاط وحش در زیر گام های خودخواهی ما شکسته می شود. در دنیای یک رنگی و ماورایی، قدم نهاده ایم که درختش، صخره اش، کوه اش و دره های پر از سکوتش ،زبان گویای خدا می شوند و اندیشه ات را و اصلا خود خودت را تا پشت دیوار خدا و حقیقت ناب پیش می برد ،در سینه کش کوه پیش می رویم و صدای گوشنواز سمفونی برف در زیر گام هایمان بهترین نغمه شور انگیزی است که تاکنون از هیچ آلت وآبزار موسیقی نشنیده ایم ،اثر پایکوب دامداران و کوهنوردان تا نزدیکی قله ما را هدایت می کند هرچند که در زیر پوشش برف خزیده اما قابل رؤیت است هر چه ارتفاع می گیریم، برف بر دوش پاهایمان بیشتر سنگینی می کند گاه به دیواره ای یک و نیم متری از برف می رسیم که از باد و کولاک شدید سور بسته است. هوا کاملا آفتابی است، گرمای لطیف خورشید، دستان سرد برف را چنان می فشرد که اشک شوق بر رخسار صخره ها جاری می کند.

این پیشکسوت کوهنوردی در ادامه افزود: عقربه زمان ساعت ۱۲ ظهر را نشان می دهد بر چکاد قله پای تواضع می نهیم و به شکرانه این توفیق، سجده سپاس بر سجاده طبیعت می گزاریم ، گویی در چند قدمی حریم عفاف ملکوت هستیم. بر بام کوه سنجربیگ ایستاده ایم.تاچشم کار می کند در افق دوردست کوه های زمخت وعبوسی دیده می شوند که بعضی ها صورتکی از برف بر چهره خویش دارند و چه جالب اسم هایی که اهالی برروی آن ها گذاشته اند کوه قم (قنبر) درجنوب، کیسمار و فاطمه خانم در جنوب شرقی، قشمارچنگه و زیلان در شرق ،آق کمر در شمال غربی و پتلگاه در غرب سنجربیگ قامت آراسته اند.دوستان نیم ساعت از مناظر بی بدیل کوهستان ،از چهره های شکفته در نسیم دامنه ها ، از جمع یاران و همدلی و صفای گره خورده در دل های بی قرارشان ،عکس یادگار می گیرند تا ترجمان لذات باهم بودن در لحظات تنهایی مان باشند.

وی در رابطه با بازگشت از این صعود نیز اظهار داشت: مسیر رفته را بر می گردیم .ساعت سیزده است و پیمایش سنگین و طولانی توان رفتن را از گروه گرفته است. در پایین دست کوه ،در دامنه دره ای بدون برف بساط می گستریم از خار وعلف خشک آتشی روشن می کنیم و چند چُلُق بر روی زبانه و اَخگر آتش می نهیم صدای غَلَیان آبجوش ،بوی غذای گرم کرده ،و نان برشته در هوا می پیچد وشکم های صابون زده ،مشام جان را به تکاپو می اندازند، آنچه دربساط داریم بر روی سفره یکدلی و صفا گسترده می شود ،یک ساعت بر سنگفرش زمین ،در سایه نوازشگر نور خورشید ،در آن فضای پر از هیاهوی سکوت ،از نشئه بودن و داشتن لبریز می شویم. گذر ثانیه ها زمان را به ساعت چهارده می رساند به راه می افتیم و طبیعت را با تمام زیبایی هایش تنها می گذاریم ساعت شانزده به روستا می رسیم صدای گوسفندان که از چرا برگشته اند در فضای ده می پیچد راننده ما به موقع رسیده است سوار بر ماشین می شویم و به سوی شهر و زندگی پر از رنگ و ریا و لبریز از درد و رنج این روزگار ناسازگار به راه می افتیم در حالی که جام وجودمان لبریز از شهد خاطرات یک روز به یاد ماندنی است و با رفتن ما، خورشید نیز آخرین نگاهش را بدرقه راهمان می کند و سینه مالان در پشت کوهساران پنهان می گردد. و ساعت هفده ونیم که چادر سیاه شب همه جا گسترده شده است به مقصد می رسیم.

لازم به یادآوری است که در این صعود ۱۶نفر به سرپرستی و جلوداری گروه، محب علی نادری، عقبدار، محمد عسکرزاده و میاندار، منصور ایثارمنش توسط باشگاه اعزام کننده آلپاین شیروان حضور داشتند و مسافت شهر تا روستای محل صعود ۴۵ کیلومتر در ۸۰ دقیقه بود که ۳۸ کیلومترتا روستای بوانلو آسفالت و باقی آن راه شوسه است. و دستگاه جی پی اس ارتفاع قله را ۲۶۹۳متر و مسافت رفت و برگشت را نیز ۱۷ کیلومتر از محل روستا نشان می داد.

به امید روزی که همه ما قدر این هدیه خدادادی را بهتر بدانیم و از نعمت ها و زیبایی های گسترده در دامن آن، لذت ببریم.

خبرنگار حسینعلی ظفری

ارسال دیدگاه

پربازدیدترین ها
آخرین اخبار