سیدحسن موسوی چلک*

جامعه ما نگران آینده است

یکی از ویژگی‌های امروز جامعه ما، نگرانی نسبت به موضوع خشونت چه خشونت‌های در قالب ضرب و جرح و چه خشونت‌های خانگی است که گاهی اوقات به شکل آزار و گاهی هم می‌تواند منجر به قتل شود. با نگاهی به آمار پرونده‌های قضائی، ضرب و جرح تقریبا بعد از سرقت، جزو دومین جرائمی است که در حوزه قضائی مورد بررسی قرار می‌گیرد.

کد مطلب: ۸۶۹۲۹۳
لینک کوتاه کپی شد

اگر این مولفه را محور قرار دهیم، باید ببینیم که چند عامل در این بخش تاثیرگذار است. یک بخش فضای کلی جامعه است. جامعه‌ای که در آن نشاط اجتماعی بالا باشد، طبیعتا خشونت فرصت کمتری برای ظهور و بروز پیدا می‌کند. جامعه‌ای که نسبت به آینده نگران باشد این نگرانی روی رفتار مردم به اشکال مختلف تاثیر می‌گذارد. طبق پژوهشی که سال گذشته به عنوان یکی از محورهای کلی سیاست‌های سلامت در تهران روی حدود 6هزار نفر انجام شد و به این پرسش پاسخ دادند که عوامل فشارهای روانی چه مواردی است؟ تقریبا 4، 5 عامل اول را نگرانی نسبت به آینده، نگرانی نسبت به شغل، نگرانی نسبت به بیماری و نگرانی نسبت به از دست دادن عزیزان برشمردند.

آدم نگران، نمی‌تواند آدم شاد و بانشاطی باشد. طبیعتا این آمار این پیام را دارد که جامعه ما نگران آینده است و این نگرانی می‌تواند روی رفتار مردم تاثیر بگذارد. حالا اگر در این شرایط مردم مهارت‌های کنترل خشم را بلد نباشند، امروز در کنار برنامه ریزی که در افزایش نشاط باید انجام دهیم -که متاسفانه انجام نمی‌شود- باید روی مهارت تاب آوری اجتماعی مردم نیز کار کنیم. اما متاسفانه این موضوع هم مورد غفلت واقع شده است. وقتی تاب‌آوری و مدارا در جامعه کم می‌شود، طبیعتا باید شاهد رفتارهای خشونت‌آمیز باشیم. اکنون دقیقا این شرایط را تجربه می‌کنیم که مردم نسبت به آینده شان نگران اند و در این میان شرایط اقتصادی تاثیرگذار است. شفافیت، امید به مسئولان، امید اجتماعی و اعتماد مردم نیز در این رابطه نقش دارند. هرچه اعتماد مردم بیشتر باشد، تاثیر مثبت در ایجاد شادابی و کاهش خشونت و هر چه کمتر باشد، طبیعتا عوارضی را خواهد داشت.

به نظر می‌رسد اینجاست که می‌طلبد روی نشاط اجتماعی و مسئولیت و تاب‌آوری اجتماعی در جامعه کار شود. اما واقعیت این است که مثل همیشه فقط پیشگیری از آسیب‌ها گفته می‌شود ولی در عمل زمانی که رفتار خشونت آمیز را می‌بینیم، تازه می‌خواهیم کاری انجام دهیم. مثل بقیه آسیب‌ها که همیشه منتظریم... اما از آنجا که عموما رویکرد ما فعال نیست و رویکردهای غیرفعال داریم یعنی زمانی که اتفاقی می‌افتد تازه می‌خواهیم مداخله کنیم و کمتر به این نکته توجه می‌کنیم از این نکته غافل می‌شویم که حل این مشکل در مدت زمان محدود، امکان پذیر نیست.

شرایط اقتصادی به‌ویژه بعد از حضور ترامپ قابل پیش‌بینی بود و طبیعتا باید روی موضوع تاب آوری اجتماعی کار می‌شد اما از آنجا که همیشه موضوع تاب‌آوری اجتماعی در حاشیه قرار دارد در این مقطع هم عوارض اجتماعی ناشی از فشارهای اقتصادی و سایر فشارها را پیش‌بینی نکرده بودیم که برایش تدابیری اتخاد کنیم. به نظر می‌رسد بروز روزافزون خشونت‌های خانگی که به ضرب و جرح و در مواردی به قتل منجر می‌شود، معلول عواملی است که روی آن متمرکز نبوده‌ایم.

البته اینطور نیست که فقط داخل خانواده خود را نشان دهد که روزانه در خیابان و هنگام رانندگی هم به نمونه‌های بیشماری از آن برخورد می‌کنیم. تعرض به حقوق دیگران هم به نوعی زمینه خشونت را فراهم می‌کند. ضمن اینکه بعضا برخی اینطور فکر می‌کنند که خودشان باید تلافی کنند و انتقام بگیرند. لذا از مجاری قانونی پیگیری نمی‌کنند که البته ناامیدی از اجرای صحیح قانون می‌تواند به نوعی این رفتار خشونت‌آمیز را بیشتر کند. بخشی از خشونت خانوادگی قتل‌های خانوادگی است که عوامل مختلفی از اختلال روانی گرفته تا موضوعات مرتبط با انحصار وراثت، مفاسد اخلاقی یکی از اعضای خانواده، زورگویی، تبعیض، نادیده گرفتن و مواد مخدر باشد. مواد مخدر با قتل ارتباط دارد و فرد در هر دو حالت مصرف و عدم مصرف می‌تواند رفتار غیرطبیعی داشته باشد. یکی از پیامدهای مصرف موادمخدر موضوع قتل است. از طرفی خانواده هم دیگر کارکرد قبلی خود را ندارد. خانه محل آرامش است و نه محل دعوا. گاهی مسائل بیرون را به داخل می‌آوریم و گاهی در داخل نمی‌توانیم خودمراقبتی کنیم. امروز بیش از هرزمانی خودمراقبتی چه فردی و چه درون خانواده تبدیل به ضرورت اجتناب ناپذیر شده است. باید خودمان به فکر خودمان باشیم!

منبع: آرمان

* رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران

ارسال دیدگاه

پربازدیدترین ها
آخرین اخبار