احسان سلطانی*

ریشه جناحی مشکلات

برای بررسی نوسانات و اتفاقات اخیر در بازار لازم است تحلیلی چندلایه ارایه داد. علل زیادی برای اتفاقات اخیر وجود دارد اما قطعا دو مورد تاثیرات بیشتری بر این بازارها گذاشته است. مساله اول کسری بودجه و ورشکستگی موسسات اعتباری بود. زمانی که پدیده مال باختگان موسسات مالی و اعتباری غیرمجاز به وجود آمد، هزینه‌های بسیاری برای اقتصاد ایران به همراه داشت، به‌طوری که دولت مجبور به تسویه پول‌های مالباختگان از محل بودجه شد و همین عامل، کسری بودجه را بیشتر کرد.

کد مطلب: ۸۵۹۱۷۴
لینک کوتاه کپی شد

برخی بانک‌ها نیز با مشکلات مالی فراوانی دست به گریبان بودند به‌طوری که در تیر ماه حدود 9300میلیارد تومان از بانک مرکزی استقراض کردند.مساله دیگری که بسیار بدتر از عامل اول بود و اثراتش روز به روز بیشتر می‌شود، گره خوردن منافع شخصی و گروهی عده‌ای خاص به شرایط موجود است. منظور از شرایط موجود، صرفا بازار ارز نیست بلکه در بازارهای دیگر نیز منافع گروهی و شخصی وجود دارد. به عنوان مثال افزایش 4 برابری قیمت رب گوجه یا نایاب شدن سیب‌زمینی و ممنوعیت صادرات برخی اقلام، نشانه‌های مهمی بود که در یک ماه معادل 275 هزار تن گوجه به صورت رسمی از کشور خارج می‌شود یا درمرداد ماه 152 هزار تن کاغد مقوا صادر می‌شود در حالی که کل تولید ایران 700 هزار تن در سال است.

در یک ماه نزدیک به یک پنجم تولید کل کشور، صادر می‌شود. بیش از 70درصد نهاده‌های سلولزی که در تولید مقوا استفاده می‌شود، توسط ارز دولتی خرید و وارد می‌شود ولی به قیمت‌های گزافی به فروش می‌رسد یا برای صادرات مورد استفاده قرار می‌گیرد. منابعی که به قیمت کم وارد می‌شود را به قیمت زیاد صادر می‌کنیم. این صادرات در راستای بهتر شدن اوضاع نیست چرا که صادر‌کننده کالاهای کاربر یا فناوری محور نیستیم و این اقدام صدمه زدن به تولید داخلی و نوسان در قیمت‌ها است. اقدامات فوق به بخش‌های مختلف اقتصادی خدشه وارد می‌کند. اکنون شاهد طیف گسترده‌ای از منافع شخصی و گروهی هستیم که راضی به فروش منابع خام کشور به بهای تغییر در قیمت‌ها و سبد مصرفی مردم در داخل هستند امیدوارم دولت بتواند جلوی اینها را بگیرد.

مثال دیگری که در نامه اخیر 50 اقتصاددان نیز به آن اشاره شد، بحث رانت 100 هزار میلیارد تومانی در بخش فولاد است. این حجم از رانت به دلیل نرخ ارز ایجاد شده که فقط 20 تا 30 درصد آن به دولت و چرخه اقتصادی بر می‌گردد. متاسفانه در حال حاضر منافع شخصی، گروهی، جناحی و سیاسی همگی در ایجاد نوسانات اخیر و شرایط فعلی اقتصاد موثر بوده است. آمارهای رسمی در پاییز و زمستان 96 نشان می‌داد مصرف خانوار حتی با دلار 3700 تومان نیز در سطح پایینی وجود دارد که باافزایش دلار در اوایل امسال، مصرف خانوار در بهار 97 به میزان منفی رسید.

یعنی خانواده‌هایی که با دلار 3700 تومان نیز نمی‌توانند مصرف خود را به سطح مطلوبی برسانند، چگونه می‌توانند با دلار 12 هزار تومان به زندگی خود ادامه دهند. به بیان دیگر مردم قدرت جذب و مصرف دلار 3700 تومان را ندارند. من به عنوان یکی از امضاکنندگان نامه، بندهای آن را اینگونه خلاصه می‌کنم: چرا هزینه خصولتی‌ها و وابستگان به نهادهای با نفوذ باید به ریال و درآمدشان به دلار اما هزینه مردم عادی به دلار و درآمدشان به ریال باشد؟

منبع: اعتماد

*اقتصاددان

ارسال دیدگاه

پربازدیدترین ها
آخرین اخبار