حسن هانی زاده*

عقلانیت جریان‌های شیعی عراق

انتخاب عادل عبدالمهدی که یکی از چهره‌های شناخته شده جریان‌های شیعی در عراق است به عنوان نخست وزیر، شرایط خاصی را در این کشور حاکم خواهد کرد. از سویی انتخاب محمد الحلبوسی به عنوان رئیس پارلمان عراق و انتخاب عبدالمهدی که زمینه‌های مورد قبول همه جریان‌های سیاسی عراق و حتی مرجعیت اعلا هستند، می‌تواند به سود محور مقاومت تلقی شود، زیرا آمریکایی‌ها از انتخابات پارلمانی عراق در اردیبهشت‌ماه گذشته، تلاش کردند که بر روند تشکیل دولت تاثیر بگذارند و مهره‌های خود را در بدنه دولت و پارلمان نفوذ دهند که در این راه با شکست مواجه شدند.

کد مطلب: ۸۵۵۱۱۴
لینک کوتاه کپی شد

انتخاب عادل عبدالمهدی به عنوان نخست وزیر جدید عراق و محمدالحلبوسی سنی، به‌عنوان رئیس پارلمان یک تودهنی محکمی از سوی جریانات شیعه و سنی به آمریکاست و نشان دهنده این امر است که ایالات متحده حوزه نفوذش را در عراق از دست داده است.

برعکس این اتفاق، جریانات سیاسی عراق پس از اظهارات اخیر حیدرالعبادی که گفته بود «عراق در مساله تحریم‌های اقتصادی علیه ایران، در کنار آمریکا قرار خواهد گرفت»، همه جریانات شیعی و حتی جناح‌های اهل سنت معتدل به این واقعیت پی بردند که باید شخصیتی را برای پست نخست وزیری انتخاب کنند که مورد قبول و وثوق جامعه باشد. از سویی مرجعیت عراق هم هشدار داده بود که نباید کسانی که در گذشته صاحب پست‌های مهم کلیدی بودند، مجددا به عنوان نخست وزیر و یا رئیس پارلمان برگزیده شوند. لذا این هشدار مرجعیت باعث شد بر تصمیم جریانات و طیف‌های شیعی اثرگذار باشد و در نهایت دو گزینه عبدالمهدی و الحلبوسی کرسی‌های مهم ریاست قوه مجریه و مقننه عراق را عهده‌دار شدند که می‌تواند فضای تعامل مثبتی را در بین جریانات سیاسی عراق به‌وجود بیاورد. به این اعتبار که عادل عبدالمهدی یکی از شخصیت‌هایی است که نسبت به سیاست داخلی و خارجی عراق آگاهی کاملی دارد و می‌تواند گزینه بسیار مناسبی برای نخست وزیری باشد و در راه گسترش و تقویت جبهه مقاومت و حشدالشعبی و همکاری با جمهوری اسلامی ایران تغییرات خوبی را ایفا کند.

اما باید در نظر داشت که همه جریانات سیاسی عراق پس از رایزنی‌های مداوم و فشرده(از 21اردیبهشت سال‌جاری تاکنون) به این نتیجه رسیدند که باید شرایط موجود عراق و منطقه را درک کنند و با توجه به اینکه خطر بازگشت تروریست‌های تکفیری داعش در مناطق مختلف عراق وجود دارد و از سویی شاهد نارضایتی‌ها و اعتراضات مردمی در شهرهای مختلف هستیم، هرچه زودتر نسبت به تشکیل پارلمان و دولت اهتمام ورزیده شود و به دور از تقابلات و تعارضات سیاسی، هرچه سریع‌تر نسبت به انتخاب روسای دو قوه اقدام شود که همان‌گونه هم شد.

در واقع جریان‌های سیاسی عراق دست به نوعی فداکاری زدند و ضمن درک شرایط منطقه‌ای، منافع ملی عراق را بر منافع شخصی و جناحی و گروهی و سیاسی ترجیح دادند. در این شرایط مقتدی صدر هم که بر انتخاب گزینه جریان خود(سائرون) اصرار می‌کرد و هم هادی العامری(الفتح) که او نیز حساسیت ویژه‌ای نسبت به انتخاب نخست وزیر داشت، هر دو به این نتیجه رسیدند که باید فضای تعامل مثبت و دلپذیری در رابطه با انتخاب نخست وزیر ایجاد شود.

بنابراین به نظر می‌رسد که جریانات سیاسی(صدری‌ها و طیف العامری) در آینده همکاری بیشتری برای حل بحران‌های اقتصادی عراق داشته باشند. در این میان طبیعی است که جریان‌های سیاسی شیعه، با تهران رایزنی‌هایی را هم داشته‌اند. کلیت مساله، داخلی و مربوط به حاکمیت عراق است و جمهوری اسلامی نیز هیچ‌گاه گزینه مورد نظر خود را به جریانات سیاسی عراق تحمیل نکرده ‌است. آنچه که اتفاق افتاد درحقیقت ناشی از درک عمیق جریانات سیاسی شیعه از شرایط عراق و منطقه بوده و این گروه‌ها بیش از پیش به این نتیجه رسیده‌اند که باید در کنار ایران قرار داشته و با تهران همکاری کنند.

منبع: آرمان

* کارشناس مسائل خاورمیانه

ارسال دیدگاه

پربازدیدترین ها
آخرین اخبار