محمدمهدی مظاهری*

یک نمایش ریاست‌جمهوری

از تابستان دو سال پیش که کم‌کم دونالد ترامپ به عنوان یک شخصیت سیاسی جدی گرفته شد تا تابستان امسال که همه چارچوب‌های شناخته‌شده بین‌المللی را به چالش کشیده است، ناظران جهانی در چهار گوشه کره خاکی همچنان دنبال کشف‌کردن منطق و پیرنگ شخصیت ترامپ و داستان ریاست‌جمهوری او هستند.

کد مطلب: ۸۳۰۵۵۸
لینک کوتاه کپی شد

اتفاقات این مدت به طور روزافزونی نشان داده است که تحلیل او به عنوان یک سیاست‌مدار یا حتی یک تاجر و فعال اقتصادی چندان قرین صحت نیست. چرخ و فلک سیاسی ایالات متحده در یک‌سال‌ونیم گذشته نشان می‌دهد که شاید بیش از همه باید ترامپ را به عنوان یک چهره رسانه‌ای و یک شومن تلویزیونی ارزیابی و تحلیل کرد.

از سال ۲۰۰۴ تاکنون ۱۵۰ قسمت از برنامه «کارآموز» ترامپ در ۱۱ فصل از شبکه ان‌بی‌سی پخش شده و شناخت جامعه آمریکا از او بیش از هر چیز مرتبط با همین برنامه است. در این برنامه پربیننده در هر قسمت ترامپ به عنوان یک کاسب افسانه‌ای در مراحلی یک کارآموز برجسته را انتخاب و به او شغلی در دم و دستگاه خود و جایزه‌ای نقدی می‌دهد.نکته اینجاست که به نظر می‌رسد ترامپ در حال تغییردادن پرسونای رسانه‌ای خود از یک قهرمان رئالیتی‌شو به یک ابرقهرمان مارولی است.

نیمه‌کاره رهاکردن اجلاس جی هفت و پرواز یکسره به شرق آسیا برای دست‌دادن با«مرد موشکی» و غیرهسته‌ای‌کردن کره در چند ساعت، بیش از آنکه شبیه مأموریت‌های سیاسی و دیپلماتیک باشد، شبیه مأموریت‌هایی بی‌سرو‌ته‌ است که ابرقهرمانان مارول در جریان نجات هزارباره جهان از دست موجودات شرور انجام می‌دهند. برای تکمیل این قیاس، صحنه بالارفتن ترامپ از پله‌های هواپیمای ریاست‌جمهوری پس از پایان نشست و مشت‌های گره‌کرده و لبخند رضایتش به نشان پیروزی، بی‌تردید یادآور سکانس‌های پایانی یک دو جین از فیلم‌های ابرقهرمانی هالیوودی است. مذاکرات پرونده هسته‌ای ایران برای بیش از یک دهه به طول انجامید و دور آخر آن به تنهایی شامل دو سال مذاکره فشرده با حضور ده‌ها دیپلمات برجسته از هفت کشور جهان و با درج جزئیاتی سرگیجه‌آور در متن قرارداد نهایی قطع‌نامه شورای امنیت و ضمایم آن بود. رئیس‌جمهور جدید آمریکا به سادگی این قرارداد را دور می‌اندازد و هم‌زمان پس از میزان معتنابهی درشت‌گویی یکباره و در یک بازه زمانی یکی، دو ماهه در اقدامی بی‌سابقه به شرق آسیا می‌رود و یک قرارداد مبهم چندخطی با رهبر کره‌شمالی امضا می‌کند. برای رئیس‌جمهوری که به‌شدت علاقه دارد ادای ابرقهرمانان را دربیاورد، حتما قراردادهایی از نوع آنچه با کره‌شمالی امضا شد، بسیار مفید است.

همان‌طور که یک ضرب‌المثل مشهور می‌گوید: شیطان در جزئیات است. راهکار ترامپ برای فرار از جهنم جزئیات بسیار سودمند است؛ رویکرد تهاجمی، نمایش قدرت، اقدامات پیش‌بینی‌ناپذیر و در نهایت و به عنوان مهم‌ترین گام، مدیریت‌کردن بازنمایی این اقدامات. چندی‌پیش فرید ذکریا کارشناس برجسته روابط بین‌الملل با تحلیل عملکرد ترامپ به عنوان رئیس‌جمهور و پیش از آن به عنوان یک فعال اقتصادی و رسانه‌ای به این نتیجه رسیده بود که هنر اصلی او وانمودکردن به پیروزی است. به اعتقاد ذکریا با وجود آنکه ترامپ مدعی است مهارت اعجاب‌برانگیز و استعداد خارق‌العاده‌ای در مذاکره و بستن قرارداد دارد اما آنچه او در حقیقت به خوبی انجام می‌هد بازنمایی‌کردن مذاکرات ناشیانه و قراردادهای بد به شکل موفقیت و پیروزی است. مهارت موج‌سازی و کنترل و جهت‌دهی افکار عمومی همان چیزی است که ترامپ را ناباورانه روی کرسی ریاست‌جمهوری آمریکا نشاند. با نزدیک‌بودن انتخابات میان‌دوره‌ای کنگره در پاییز که همه از آن به عنوان سنجه‌ای برای حمایت عمومی مردم آمریکا از ترامپ یاد می‌کنند، حتما نمایش فتح رئیس‌جمهور مستقر در واشنگتن باید روز به روز بیشتر به اوج خود نزدیک شود. مصاحبه مفصل استیو بنن، استراتژیست ارشد کمپین آقای ترامپ و مغز متفکر جنبش پوپولیسم راست آمریکا با شبکه سی‌ان‌ان به خوبی گویای اهمیت این رأی‌گیری است. ارجاعات متعدد او به این انتخابات و اهمیت آن نشان‌دهنده تصمیم جدی کمپین ترامپ برای بهره‌بردن و در عین حال مهندسی‌کردن دقیق جنبش راست‌گرای اخیر در این کشور به نفع رئیس‌جمهور است. به نظر می‌رسد برنامه تیم رئیس‌جمهور، حفظ‌کردن ریتم، هیجان و تعلیق نمایش ریاست‌جمهوری ترامپ تا زمان انتخابات پیش‌رو است و در این مسیر اتفاقاتی نظیر آنچه در کانادا و سنگاپور افتاد، باز هم در راه خواهد بود.

منبع: شرق

*استاد دانشگاه

ارسال دیدگاه

پربازدیدترین ها
آخرین اخبار