محمد فاضلی*

گفت‌وگو درباره گفت‌وگو مشکلی را حل نمی‌کند

محمدرضا باهنر در 22 اردیبهشت 97 به صراحت از ضرورت گفت‌وگوی ملی و بی‌توجهی به کسانی که حرف‌های تند درباره نفی این ایده بیان می‌کنند سخن گفته است. او از جمعی اصلاح‌طلب و اصولگرا سخن گفته که از جایی هم مأمور نشده‌اند اما با مقامات مؤثر دولت و رئیس قوه قضائیه گفت‌وگو کرده‌اند. خوشحال‌کننده‌تر آنکه وی گفته اگر همه با هم همکاری نکنیم کاری از پیش نمی‌رود. آنچه آقای باهنر درباره آن سخن گفته، فی‌نفسه ارزشمند است.

کد مطلب: ۸۲۲۷۵۲
لینک کوتاه کپی شد

قضاوت کردن درباره فرجام آنچه وی بیان کرده زود است اما رسیدن به این بلوغ که باید درباره مسائل گفت‌وگو کرد و اگر همه با هم همکاری نکنند مشکلی حل نمی‌شود، نشانگر ذهنیت جدیدی است. سؤال مهم اما این است که «گفت‌وگوی ملی چیست؟» اگرچه کمی حوصله می‌خواهد و زمان‌بر است، اما بهتر است سیاسیونی نظیر آقای باهنر پیشگام ایجاد فضایی برای پرسش از چیستی گفت‌وگوی ملی نیز بشوند.

آیا برگزاری جلساتی میان جمعی از سیاسیون و مقامات رسمی، در جلساتی که چیزی از محتوای آنها منتشر نمی‌شود به معنای گفت‌وگوی ملی است؟ آیا حضور افرادی از هر دو جناح اصلاح‌طلب و اصولگرا، که همه گرایش‌ها و تفکرات را در بر نمی‌گیرند و نماینده هیچ جریان و گروهی نیستند و به شأن شخصی خود این گونه جلسات را برگزار می‌کنند، گفت‌وگوی ملی را شکل می‌دهد؟

من در مفید بودن این گونه جلسات به‌ویژه اگر صریح و شجاعانه باشند، و نقش مقدماتی آنها در شکل دادن به گفت‌وگوی ملی تردید ندارم، اما آیا می‌توان آنها را گفت‌وگوی ملی خواند؟ شرط ورود به گفت‌وگوی ملی مشخص کردن معنایی است که از دو واژه «گفت‌وگو» و «ملی» و دایره شمول آنها مد نظر داریم. می‌توان پرسید: گفت‌وگو میان چه کسانی؟ طرف‌هایی که نمایندگی چه اقشار، گروه‌ها یا نیروهایی را بر عهده دارند؟ گفت‌وگو در چه بستری (جلسه رسمی، در فضای رسانه‌ای، مشارکت در اجلاس حزبی، یا بسترهای دیگر؟) با چه دستورکاری؟ با چه میزان گشودگی برای عموم مردم؟ و با چه توالی و برنامه‌ریزی‌ای که متضمن رسیدن به نتیجه‌ای مشخص باشد؟

سؤالاتی از همین جنس را می‌توان درباره واژه «ملی» نیز طرح کرد. ملی بودن گفت‌وگو به چه معناست؟ آیا شخصیت‌های ملی درباره مسائلی که خودشان آنها را مهم می‌دانند -صرف‌نظر از اینکه مسائل مذکور برای مردم هم مهم هست یا نیست، و چه اولویت‌بندی بر آنها حاکم است- گفت‌وگو خواهند کرد؟ آیا گفت‌وگوی ملی دربرگیرنده همه نیروهایی که در سرنوشت کشور تأثیرگذار هستند خواهد بود یا فقط آنهایی را در بر می‌گیرد که تاکنون نیز بیش از بقیه پاسخ‌گو بوده و خواستار گفت‌وگوی شفاف درباره مسائل بوده‌اند؟ آیا رویه‌ای مشخص بر تعیین آنچه مسأله ملی تلقی می‌شود حاکم است و این رویه به قدری شفاف هست که مردم نیز بدانند این مسائل چگونه انتخاب شده‌اند؟ ملی بودن گفت‌وگو آیا معنای جغرافیایی نیز دارد و این گفت‌وگو در همه کشور صورت می‌گیرد یا فقط در تهران متمرکز است؟

این سؤال از آن جهت اهمیت دارد که به‌رغم فراگیر و ملی بودن برخی مسائل، باید به ماهیت محلی و همچنین وجه خاص محلی آن دسته از مسائل ملی نیز توجه کرد. این پرسش نیز ناگزیر طرح می‌شود که ورود به فرایند گفت‌وگو حاصل تصمیمی در سطح حاکمیت ملی است یا فقط خواسته چند چهره سیاسی و نخبگانی است که از سر دلسوزی خود را به این کار مشغول می‌سازند. گفت‌وگوی ملی همچنین بدون تعریف نقش مردم در آن، موجودیتی مبهم و به احتمال قوی کم‌اثر یا بی‌اثر خواهد بود.

مردم چه جایگاهی در نسبت با گفت‌وگوی ملی دارند؟ آیا مردم طرح‌کننده مسائل و مطالبه‌کننده گفت‌وگو برای حل مسائل هستند و بیش از این نقشی بازی نمی‌کنند؟ یا مردم در جریان محتوای گفت‌وگو و مشروعیت بخشیدن به سازوکار انجام گفت‌وگو هم هستند، درباره فحوای گفت‌وگوها داوری و ارزیابی می‌کنند و زمینه‌ای برای تأثیرگذاری آنها بر گفت‌وگوی ملی در نظر گرفته می‌شود؟ این سؤالات هیچ کدام نافی ارزش جهت‌گیری جدیدی که محمدرضا باهنر از آن سخن گفته نیستند، اما روشن می‌سازند که ورود به عرصه گفت‌وگوی ملی باید با تصوری روشن درباره چیستی این گفت‌وگو صورت گیرد. بدین ترتیب شاید لازم باشد زمانی را برای گفت‌وگو درباره چیستی گفت‌وگوی ملی صرف کنیم. دوباره عده‌ای پیدا می‌شوند -از سر ناامیدی یا برای ابتر کردن چنین ایده‌های- که خواهند گفت گفت‌وگو درباره گفت‌وگو، چیزی را حل نمی‌کند، اما سخن گفتن درباره گفت‌وگوی ملی پیش از آنکه چیستی آن مشخص شده باشد، گره‌های زیادی را نمی‌گشاید و ممکن است ایده‌ای ارزشمند را نیز از میان ببرد.

منبع: آرمان

* استاد دانشگاه

ارسال دیدگاه

پربازدیدترین ها
آخرین اخبار