سعدیا مرد نکونام نمیرد هرگز

اسلامشهر (پانا)-سعدی شاعر بلند آوازه ایران در شیراز و در سال 563 دیده به جهان گشود و نام او رامصلح الدین یا به قولی مشرف الدین عبد الله گذاشتند.

کد مطلب: ۸۱۴۹۱۵
لینک کوتاه کپی شد
سعدیا مرد نکونام نمیرد هرگز

هنگام تولد سعدی، حکمران شیراز اتابک مظفر الدین تکله سومین پادشاه از اتابکان فارس بود واز ده سال پیش تکله در مقابل اتابکان عراق به دشواری مقاومت میکرد و همچنین مورد دستبرد و غارت اتابکان آذربایجان نیز قرار میگرفت.

شاعر پر آوازه در میان همه این بی نظمی ها در شهر شیراز رشد میکرد،پدر سعدی ، عبدالله در خدمت سعد بن زنگی بود که احتمال دارد شاعر شیرین سخن شیراز نیز به عنوان حق شناسی تخلص سعدی را برای خود انتخاب کرده است.

یکی از مشخصات نبوغ سعدی در این است که از کوچکترین حادثه زندگی خود درسی اخلاقی میدهدو در چندین جای کلیات کودکی او مطرح و چنین مینماید که وی از دوران طفولیت خود خاطره ای دلنشین و در عین حال حزن انگیز دارد.

بعد از مرگ پدر ،سعدی در شیراز تنها ماند ودر سایه توجه اتابک سعدی که در از همان دوران بر اثر هوش و ذکاوت بالای خود نزد همه انگشت نما بودو رهسپار بغداد گشت و وارد مدرسه نظام شد و از سال 574 تا 604 یعنی تا سال فوت اتابک سعد بن زنگی و بر تخت نشستن فرزندش ابوبکردر بغداد ماند.

هنگامی که سعدی برای تحصیل به نظامیه رفت ، مدرسه از گذشته ای پر افتخار بر خوردار بود و تا زمان سعدی متعدد نظامیه کتبی در مورد الهیات ، فقه ، تفسیر قرآن تالیف کرده بودند که نشان دهنده بزرگی و اعتبار مدرسه در آن زمان میباشد.

سعدی در کلیات از سفر به آسیای مرکزی ، هندوستان ، شام ، مصر ، عربستان ، حبشه و مغرب بدون کمترین سرنخی برای ترتیب این سفرها معلوم شود نام برده است.

میتوان چنین تصور کرد که سعدی سفرهای خود را با عزیمت مجدد به سمت مشرق آغاز کرد و اگر سعدی از شیراز عزیمت میکرد می توانست یک راست از راه کرمان و سیستان و خراسان به بلخ رسد ومسافر بلخ ناچار به جنوب شرقی عزیمت می کرد و از گردنه های کوه بابا میگذشت و به بامیان میرسید و از آنجا راهی هندوستان شد.

در مورد سفر به هندوستان و مدت اقامت و مکان های بازید سعدی در هند تناقص های زیادی وجود دارد،در عین حال هنگام بازگشت از هند سعدی به همرا یک کشتی بازرگانی وارد جزیره کیش میشود که در آن زمان مرکز اقتصادی ایران به شمار میرفته است ،شاعر به جای بازگشت به زادگاه خود شیراز به زیارت خانه خدا میرود در مسیر حرکت خود به سوی شهر مقدس مکه در صهعا توقف میکند وی در این شهر یکبار دیگر ازواج میکند که حاصل آن یک فرزند کوچک هست.

ناگهان این کودک در گذشت درد و غضه پدر همان بود که معمولا به پدران در چنین مصیبتی وارد میشود و خانواده سعدی از هم میپاشد و او دیگر جز به ادامه سفر نمی اندیشد تا شاید از اندوهی که در این شهر محصور در میان کوهها خفه اش میکند رهایی یابد .

سعدی عازم مکه شده و بعد از انجام مناسک حج ، عازم مصر میشود و بعد از چندی به دلیل شروع جنگ های صلیبی عازم تونس شد و بعد ار آرام شدن جنگ سعدی با کشتی به سمت شیراز راه افتاد که ابتدا در بیت المقدس توقفی کوتاه میکند و از آنجا به سوی دمشق رهسپار می شود و در سایه امنیت شهر دمشق فرصت مطالعه و بحث با دانشمندان را نیز بدست آورد.

سعدی با خاطری آسوده به آرامی به پایان عمر خود نزدیک میشد و از مرگ بانیان عظیم الشان اندیش ایرانی مانند خواجه نصیر الدین طوسی ، شمس تبریزی ، جلال الدین رومی دیری نمیگذشت و سعدی در میان شاعران موفق نسل جدید تنها به جا مانده بود.

از طرف دیگر به مرور که سعدی مسن تر میشد، آشکار بود که تاثیر سخن او رفته رفته نه تنها در شیراز بلکه در دیگر شهر های ایران نیز به شعر فارسی رنگ و بویی تازه می بخشید.

تاریخ وفات سعدی موضوعی بسیار مبهم و بحث انگیزست زیرا شرح حال نویسان دو تاریخ وفات برای او ترسیم کردند یکی هفدهم آذر 670 و دیگری مانند جامی مهر ماه سال 671 را تاریخ وفات این بزرگ مرد پارسی میدانند.

شایان ذکر است ،سعدی در بحبوحه اشتهار از دنیا رفت و شهرتی پایدار از خود بجا نهاد ، وی از زندگی چیزی انتظار نداشت و تا میتوانست از زیاده طلبی پرهیز میکرد وبه این اکتفا مینمود که افتخاری برای شیراز زادگاه خود میراث بگذارد ، شیراز نیز نبوغ شاعر خود را درک کرده بود . سعدی در نزدیکی بقعه خود در حومه شهر به خاک سپرده شد دیری نپایید که مرقد او زیارتگاه عشاق زبان و ادب پارسی شد.

/خبرنگار:سمیه محمدی/

ارسال دیدگاه

پربازدیدترین ها
آخرین اخبار