مدیر آموزش و پرورش نیشابور: نباید از تربیت تفکیک شده زندگی اجتماعی تلفیق شده را انتظار داشت
نیشابور(پانا) - معاون مدیر کل و مدیر آموزش و پرورش نیشابور در خصوص حذف مدارس خاص، این تصمیم را ادامه سیاستهای پیشین آموزش وپرورش نظیر طرح ارزشیابی توصیفی، سند تحول بنیادین و طرح شهاب دانست و تاکید کرد این سیاست‌ها برگرفته از اسناد بالادستی ونظام تعلیم وتربیت مبتنی بر دین و ارزشهای جمهوری اسلامی می باشد.
سیدجواد قوامی‌نژاد در گفت‌وگو با خبرنگار پانا گفت: بنده به عنوان یک مدیر، ضمن احترام به نظر برخی از فرهنگیان و مردم معتقد هستم، راه‌اندازی کمپین در حمایت یا رد مساله‌ای واضح و روشن و علمی اشتباه است. ما و رسانه ها وظیفه داریم با اتخاذ سیاستهای اقناعی و علمی و تبیینی اطلاعات لازم را به همگان به ویژه اولیای محترم و مردم و نمایندگان مردم در مجلس ارایه دهیم و نشان دهیم این تصمیم عالمانه و هوشمندانه و منطبق بر منافع ملی ودینی ماست.
وی افزود: وقتی برای حمایت یا رد مساله‌ای کارشناسانه کمپین تشکیل می دهیم در حقیقت برای افراد غیر متخصص با نگاه سیاسی یا اقتصادی فرصتی ایجاد می کنیم تا عملکرد و سیاستهای آموزش و پرورش و فرهنگیان را زیر سوال ببرند و نوعی فرصت‌سوزی و هدررفت انرژی و انگیزه‌ها را ایجاد می‌کنیم که باید صرف تعلیم وتربیت فرزندان این مرز وبوم شود.
قوامی‌نژاد اظهار کرد: سوال اینجاست که وقتی وزارت بهداشت یا وزارت علوم، طرحی را مصوب و اجرایی می‌کند آیا کسانی که تخصصی در آن زمینه‌ها نداریم برای حمایت یا رد آن کمپین تشکیل می‌دهند؟ در واقع باید اندیشید که تصمیم به حذف مدارس خاص را شخص وزیر به تنهایی اتخاذ نکرده بلکه ایشان آن را ابلاغ کرده است.
وی گفت: این تصمیم به گونه‌ای ادامه سیاستهای پیشین آموزش وپرورش نظیر طرح ارزشیابی توصیفی، سند تحول بنیادین و طرح شهاب است که خود برگرفته از اسناد بالادستی ونظام تعلیم وتربیت مبتنی بر دین و ارزشهای جمهوری اسلامی می باشد. بهتر است فضای نقد و بررسی و اظهار نظر عالمانه را به فضای سیاسی تقلیل ندهیم و برای عده ای منفعت‌طلب اقتصادی فرصت مقابله با چنین تصمیمی را ایجاد نکنیم.
مدیر آموزش و پرورش نیشابور ادامه داد: مساله بسیار واضح است مثالی بیان کنم. اگر پرده سفیدی را بر دیوار نصب کنیم و از عده ای بپرسیم این پرده چه رنگی است و آنها اغلبشان بگویند زرد رنگ است؛ آیا ما باید در سفید بودن پرده شک کنیم؟ خیر ما باید حقایق را به مردم بگوییم مردم خود قبول می‌کنند.
وی اضافه کرد: تصمیم به حذف آزمون مدارس خاص تصمیمی است عالمانه و دقیق و یکی از ثمرات ارزشیابی توصیفی است که قریب به دو دهه از شروع آن در ایران و در دوره ابتدایی می‌گذرد. این طرح و طرح‌هایی نظیر حذف پیک نوروزی یا حذف مصاحبه ورودی برخی مدارس، فاصله بین خانواده و مدرسه را کمتر می‌کند و نه تنها از دانش‌آموز بلکه از خانواده‌ها نیز استرس‌زدایی می‌کند. علاوه بر انکه جلوی بسیاری از هزینه‌های اقتصادی خانواده‌ها را می‌گیرد و فضای نشاط اجتماعی و آرامش روانی و رشد همه‌جانبه شخصیت کودکان را در مدرسه و منزل توسعه می‌دهد.
معاون مدیرکل آموزش و پرورش خراسان رضوی گفت: اگر نگاهی به مصوبات شورای عالی آموزش و پرورش بیندازیم درمی‌یابیم که تصمیمات این شورا غیر سیاسی عالمانه،دقیق و مبتنی بر مبانی نظری علمی ودینی و اعتقادی است.
قوامی‌نژاد افزود: نگاهی تطبیقی به آموزش وپرورش کشورهای توسعه یافته، نشان گر آن است که طبقاتی شدن آموزش و تربیت، خود بازتولید اجتماعی فقر و بیکاری و... را قوام می بخشد. اجرای عدالت آموزشی ایجاب می‌کرد که این اتفاق مناسب هر چه سریعتر رقم بخورد و هرچه بیشتر از تنوع مدارس در ایران کاسته شود.
او اضافه کرد: بررسی نشان می‌دهد آزمون های دوره ابتدایی به ویژه برای مدارس خاص جز ایجاد استرس و کاهش اعتماد به نفس و ایجاد فضای رقابتی و فردمحوری، اثرگذاری وضع اقتصادی و اجتماعی والدین، رشد تک‌ساحتی دانش‌آموزان و در نهایت زمینه‌سازی برای پدیده فرار یا مهاجرت مغزها فایده دیگری نداشته باشد.
مدیر روابط عمومی آموزش و پرورش نیشابور اظهار کرد: چند سوال مهم برای اینجانب که خود چندین سال در این مدارس تدریس داشته و در جلسات متعدد با اولیا و نیز کارشناسان شرکت کرده‌ام پیش آمده است. از جمله اینکه آیا آزمون‌های ورودی مدارس سمپاد، هوش افراد را می‌سنجند یا حافظه و اطلاعات و مهارت تست‌زنی آنها را؟ آیا بررسی کرده‌ایم که چرا درصد قبول شدگان در این مدارس رابطه مستقیمی با وضع اقتصادی و مالی و اجتماعی والدین دارد در حالی که که اگر فقط هوش سنجیده می‌شد قبول‌شدگان می بایست دارای توزیع نرمال و بهنجاری از اقشار مختلف جامعه و مردم می‌بودند.
این مقام مسئول یادآور شد: در آزمون تیزهوشانی که در سراسر کشور با توجه به تنوع قومی و فرهنگی به طور یکسان برگزار می‌شد، بیش از سی درصد از دانش‌آموزان که روستاییان عزیز بودند، شرکت نمی کردند درحالی که همه می‌دانیم دانش‌آموزان پرورش‌یافته در آب وهوا وطبیعت پاک روستاها نباید نمره هوش کمتری نسبت به دانش‌آموزان شهرنشین داشته باشند، حال آنکه قبول‌شدگان آنها در این مدارس حتی به سه درصد هم نمی‌رسد.
وی افزود: نکته مهم دیگر بحث نادیده گرفته شدن انواع هوش و توانایی دانش آموزان و قضاوت اجتماعی در مورد هوش ونخبگی دانش‌آموزان است که براساس یک ازمون محدود مبتنی بر تست صورت می‌گیرد. به عبارتی دیگر آیا افرادی که دارای هوش‌های متعدد نظیر قابلیت ورزشی، هنری، کلامی، علمی، فناوری، مذهبی، اجتماعی، سیاسی، ریاضیات و ... هستند،می توانند در ازمون مدارس سمپاد محک واقعی زده شوند. مثلا کسی که دارای هوش موسیقیایی است آیا در این آزمون شناخته می شود؟ مسلما پاسخ منفی است پس در آزمون ها فقط به یک بعد مغزی که همانا بیشتر حافظه‌‌محوری بود، پرداخته می‌شد وبقیه هوش‌ها را به همین بعد مغزی، تعمیم می‌دانند و آنها را نخبه می‌دانستیم و در کنار آن استعدادهای هزاران نفر افراد قبول نشده را نادیده می گرفتیم.
معاون مدیر کل و مدیر آموزش و پرورش نیشابور ادامه داد: پس از ورود دانش آموزان به مدارس خاص، شاهد رقابت سنگین انها با هم بودیم و فرصت رشد و زندگی واقعی را از آنان سلب می کردیم که من مدام به یاد کتاب انسان تک‌ساحتی هربرت مارکوزه می افتادم. در واقع آموزش مصنوعی،گلخانه‌ای، علم آموزی کنکوریزه شده و تمرکز بر تست، نکته، مهندسی معکوس و... باعث می‌شد که عشق به کتابخوانی و نیز عمق‌بخشی به محتوای آموزشی و تفکر نقادانه را از دانش‌آموزان سلب کنیم و جامعه را از نشاط اجتماعی و قوه خلاقیت و ابتکار جوانان محروم سازیم.
قوامی‌نژاد افزود: دانش‌آموزان ناچار بودند به طور مرتب و در یک قالب یکنواخت و فقط برای آزمون و نه برای یادگیری درس بخوانند در حالیکه هدف یادگیری جهت‌دهی به تصمیمات ورفتارهای یادگیرنده است، تفکیک یک گروه از دانش‌آموزان در حالیکه دنیا به سمت تلفیق یادگیری می‌رود، آموزش‌ها، سیاست‌ها و حتی موقعیت‌های تربیتی را متفاوت می‌کند که اثر بزرگتر آن در بعد از فارغ‌التحصیلی و زمان زندگی با همه اقشار جامعه نمایان می‌شود. در آن زمان فارغ‌التحصیلان مدارس خاص خود را تافته جدا بافته از جامعه می‌دانند چون ما انها را اینگونه پرورش داده‌ایم
او اظهار کرد: آنهاممکن است حس کنند که مسائل و مشکلات جامعه را درک نمی‌کنند وجامعه هم انها را درک نمی‌کند لذا پدیده فرار مغزها و مهاجرت ژنها اتفاق می‌افتد. نمی‌توان شیوه آموزش عده‌ای را تفکیک کرد و بعد از آنها خواست به صورت تلفیقی در جامعه همه باهم زندگی کنند چون در ایام تحصیل مستقیم و غیرمستقیم به دانش‌آموزان یاد داده‌ایم که شما متفاوت از دیگران و نخبه تر از دیگران هستید. این قضاوت اجتماعی بزرگ را ابتدا بر اساس یک آزمون غیر استاندارد انجام می‌دادیم ودر طول دوران تحصیل با ایحاد فرصت‌های اموزشی بیشتر و بهتر در دراز مدت تایید می‌کردیم.
ارسال دیدگاه