یادداشت/ محمدرضا قاسمی نیا

سوادآموزی واقعیت ها، باورها

معاون سواد آموزی اداره کل آموزش و پرورش استان قم در یادداشتی به مناسبت هفتم دیماه سالروز تشکیل نهضت سواد آموزی یادداشتی به عنوان سواد آموزی واقعیت ها، باورها ارائه کرد.

کد مطلب: ۶۹۷۳۶۷
لینک کوتاه کپی شد

به گزارش خبرنگار پانا از قم، متن کامل یادداشت حجت الاسلام قاسمی نیا معاون سواد آموزی اداره کل آموزش و پرورش استان قم به این شرح است:

بسم الله الرحمن الرحیم

سوادآموزی واقعیت ها، باورها

در حالیکه حدود نیمی از جمعیت کشورایران درقبل از پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی از نعمت سواد محروم بودند، حضرت امام خمینی(ره) بنیانگذار کبیر جمهوری اسلامی ایران در ماه های ابتدایی پیروزی انقلاب اسلامی فرمان تأسیس نهضت سوادآموزی را به عنوان نهادی مقدس صادر فرمودند و در هفتم دی ماه سال 1358در پیام تاریخی خود بر اهمیت آموزش برای همگان تصریح داشتند و دربخشی از پیام فرمودند: ) ( از جمله حوائج اولیه برای هر ملتی در ردیف بهداشت و مسکن و بلکه مهم تر از آنها آموزش برای همگان است)) و خطاب به ملت عزیز ایران فرمودند: (برادران و خواهران ایمانی برای رفع این نقیصه دردآور بسیج شوید و ریشه این نقص را از بن برکنید). ایشان تنها راه ریشه کن کردن بی سوادی را درکشور با بسیج عمومی و قیام برای آن دستور می دهند و باشعار ایران را سراسر مدرسه کنیم مردم و مسئولان را به این امر حیاتی فراخواندند و سوادآموزی را زیر ساخت و شرط رسیدن به استقلال فرهنگی و عدم وابستگی به بیگانگان شمرده اند.

رهبر عزیز و حکیم انقلاب اسلامی، حضرت امام خامنه ای سوادآموزی را جهادی بلند مدت و آینده ساز می دانند و از بی سوادی به عنوان راه محروم ماندن انسانها از معارف نام برده اند و می فرمایند: (بی سوادی یک آفت ولکه ننگی برای یک ملت است و وسیله حرمان فرد از تمام معارفی است که انسان می تواند ازطریق خواندن بدست بیاورد. وقتی انسان از سواد محروم بود از یک دریای عظیم و از یک عالمی محروم است.)

قرآن کریم نخستین آیه نازل بر قلب نازنین پیامبر خدا حضرت محمد صلی الله علیه و آله را با کلمه خواندن آغاز می کند و بر ابزار نوشتن یعنی قلم سوگند می خورد. مهارت های خواندن و نوشتن از جایگاه خاصی در میان معارف دین اسلام عزیز برخوردار است، آموزش خواندن و نوشتن را به افراد و کودکان محروم از این نعمت را، شرط آزاد شدن اسیران تعیین می کند و مقام طالبان علم را نزد خداوند از جایگاه جهادگران، مرزداران، حج گزاران، عمره گزاران، معتکفان و مجاوران خانه خدا برتر معرفی کرده اند.

(به شماعزیزان عرض می کنم که بدانید یکی ازبهترین و خدایی ترین وظایف رابرعهده گرفته اید،به خدا علم نور است، به خداقلم وقرائت وتعلیم وتعلم ازبزرگترین ارزش های اسلامی است،ازجاده ساختن،ازمزرعه آبادکردن،ازخانه برای بی خانه هاراه انداختن،ازکارخانه تأسیس کردن بهتراست.کارشماکه علم آموزی وسواد آموزی است اجرش و ارزشش و نقشش برای بارآوردن این نسل بیشتر ومؤثرتراست،شماسروکارتان باروح باذهن وباانسانیت انسان است(سخنانی از شهید باهنر درگردهمایی مسئولان نهضت سوادآموزی وآموزش وپرورش در4دی 1359).شهید رجایی نهضت سوادآموزی راآبروی انقلاب می شمارد و می گوید:امیدوارم تااین نهضت سوادآموزی که آبروی انقلاب اسلامی است هرچه موفق ترگسترش پیدا کند انشاالله.)

*برنامه ها و طرح های اجرا شده در اهداف سوادآموزی:

ایجاد مراکزیادگیری محلی ،آموزش اولیای بی سواد،آموزش مددجویان زندانی،آموزش مددجویان کمیته امداد امام خمینی ،آموزش مددجویان بهزیستی،آموزش اتباع غیرایرانی ،آموزش بی سوادان روستایی به ویژه زنان ودختران ، بن سوادآموزی روستایی ،آموزش بی سوادان مناطق عشایری، آموزش کودکان ونوجوانان کار و بدسرپرست و بی سرپرست و معلولان جسمی حرکتی گروه سنی 10تا20 سال ،آموزش فردبه فرد، روش خودآموز، تولید محتوای کاربردی، آموزش رایانه، آموزش سوادآموزی با تبلت، تعیین پاداش قبول شدگان دوره سوادآموزی، آموزش دوره های تحکیم سواد و طرح های خواندن باخانواده و حلقه های کتاب وکتابخوانی، تصویب برنامه ریشه کنی بی سوادی گروه سنی 10 تا 49 سال، تصویب برنامه ملی درسی بزرگسالان، کاهش فاصله و اختلاف باسوادی زنان با مردان و روستا با شهر، رشد قابل توجه درصد باسوادی، تربیت چهره های موفق سوادآموز و کارآفرین، برگزاری مسابقات کتاب خوانی، تولید نشریه فرصت دوم، اجرای دوره آموزشی روش تدریس مجازی ویژه آموزش دهندگان به مدت 126 ساعت با 18 ماده آموزشی عمومی و تخصصی و احیای شورای پشتیبانی سوادآموزی و تهیه و تولید آموزش تلویزیونی سوادآموزی، نمونه هایی از برنامه هاوفعالیت های نهضت سوادآموزی دراین سال های اخیر می باشد.

با نگاهی به تاریخچه تحولات آموزش درایران در ادوار مختلف قبل از پیرزی شکوهمند انقلاب اسلامی شامل طرح هایی مانند مدارس قرآنی و مکتب خانه ها، تعلیمات اکابر، آموزش سالمندان ،آموزش بزرگسالان، سپاه دانش، کمیته ملی پیکارجهانی با بی سوادی، جهاد ملی سوادآموزی و ده ها طرح و برنامه هایی که پس از پیروزی انقلاب اسلامی و تشکیل نهضت سوادآموزی تا امروز داشته ایم به یک بررسی و پژوهشی کاربردی و علمی نیاز دارد تا بیش از گذشته در اجرای برنامه های سوادآموزی به موفقیت برسیم.

ویروس پدیده نوبی سوادی و به عبارتی دیگر بازگشت به بی سوادی یکی ازچالش های بسیار مهم در مسیر پیشرفت سوادآموزی مطلوب می باشد که شاید از جمعیت حدود 8 میلیون و700 هزار نفر گروه سنی 6 سال و بالاتر کشور که در سال 1395 خود را بی سواد اظهار داشته اند جمع زیادی از آنان دوره های سوادآموزی و یا ابتدایی و یا متوسطه اول آموزش رسمی را گذرانده باشند اما به دلیل فراموشی آموخته ها و یا به دلیل اشباع نشدن و اقناع نبودن از محتوا های آموزشی و کاربردی نبودن آنها در زندگی، خود را بی سواد اعلام کرده اند که در این میان برعهده حاکمیت است که برای جلوگیری ازهدر رفت هزینه ها مرجعی برای رسیدگی و برنامه ریزی و پیگیری این موضوع حیاتی تعیین گردد تا در جهت اهداف آموزش پس ازسواد، تحکیم و تعمیق و تثبیت سواد و یا در قالب آموزش مداوم گام بردارند و از رجعت به بی سوادی جلوگیری و درکاهش نرخ بی سوادی مؤثر باشد.

استفاده از امکانات و وسایل ارتباط جمعی مانند رسانه صدا و سیما درتمام شبکه ها، مساجد، مراکز خانه بهداشت، صاحبان نظر، افراد دارای نفوذ و الگوها، مدیران و اعضای انجمن اولیا و مربیان مدارس باید در امر فرهنگ سازی و اهمیت و نقش باسوادی درخانواده ها در جایگاه خود تلاش کنند و از تمام ظرفیت ها استفاده شود.

* برخی عوامل بروز بی سوادی:

عدم پوشش صددرصدی دوره ابتدایی که عده ای از کودکان واجب التعلیم یا وارد دوره ابتدایی نمی شوند و یا قبل از اتمام دوره، ترک تحصیل می کنند، بازگشت افراد کم سواد به بی سوادی به علت فراموشی، ضعف برنامه ای مدون و منسجم خاص توجه به آموزش افراد دیر آموز و مرزی و استثنایی، نبودن متون ومحتوای آموزشی ساده ویژه بزرگسالان کم سواد غیر محصل، عدم برآوردن نیازهای واقعی کم سوادان ازحیث کاربردی نبودن متون، عدم دسترسی به اطلاعات دقیق و مشخصات اسمی بی سوادان،نبود متولی ومرجعی قانونی برای جذب کودکان لازم التعلیم و بازگرداندن کودکان تارک میان پایه تحصیلی به مدرسه، ضعف عزم جدی ملی وعدم ورود دستگاه های دولتی، وجود مهاجرین خارجی و نبود برنامه ای جامع ومستمربرای پوشش تحصیل آنان خصوصا برای بزرگسالان، نبود الزامات قانونی برای باسواد شدن و ثبت نام فرزندان توسط والدین در مدرسه، عدم اولویت سوادآموزی در بین اقشار جامعه، سختی یاددادن و یادگیری در بزرگسالان، وجود موانع اقتصاد ی برای سوادآموزی، نقص درروش های شمارش تعداد افراد بی سواد و خود اظهاری آنان، به میدان نیامدن وضعف احساس مسئولیت باسوادان، نبود مجموعه و یا مرکزی قانونی برای اجرای آموزش های مادام العمر در تمام گروه های سنی و عدم پوشش کامل گروه های سنی بی سواد، عدم تناسب اعتبارات مالی کافی با اهداف کمی، عدم نظم در تخصیص و ابلاغ به موقع اعتبارات، وجود قوانین و مقررات دست و پاگیر، تعیین زمان برای ثبت نام از بی سوادان، می توانند ازعلل وجود و بروز بی سوادی در جامعه شمرده شود. پرسش اینجاست که چرا بعد از اجرای طرح ها و برنامه های گوناگون و بنا بر آخرین گزارش مرکز آمار ایران درآبان سال 1395 تعداد حدود 8 میلیون و 700هزار نفر از هم وطنان کشور اعلام بی سوادی کرده اند؟ و میانگین سن شرکت کنندگان در کلاسهای سوادآموزی حدود 29 سال است؟! آیا این بدان معنا نیست که هنوز انسداد کامل مبادی بی سوادی محقق نگردیده است؟!

البته نقاط قوت و پیشرفت های بسیاری هم داشته ایم که طبق آماردرسال های نخستین پیروزی انقلاب اسلامی حدود بیش از نیمی از جمعیت کشور از نعمت خواندن و نوشتن محروم بوده اند اما بحمدالله با تلاش و همت و اجرای طرح ها و برنامه های کاربردی به حدود 86 درصد باسوادی رسیده ایم.

*برخی راه کارهای کاربردی برای کاهش نرخ بی سواد:

توجه ویژه به جذب و آموزش کودکان ونوجوانان لازم التعلیم وبازمانده ازتحصیل ،آموزش دانش آموزان دیرآموز و مرزی ، توجه به آموزش مطلوب دانش آموزان دوره ابتدایی و کیفیت یاددهی و یادگیری مفاهیم این دوره، کودکان و نوجوانان بدسرپرست و بی سرپرست ، کار، معلولان جسمی وحرکتی واستثنایی، دانش آموزان تارک میان پایه تحصیلی، افزایش انگیزش بی سوادان برای یادگیری،نقش خانواده هانسبت به سوادآموزی سایراعضا،حمایت های اقصادی ومادی درافزایش درآمد خانواده وابزارهای تشویقی به میزان تلاش ونیازسوادآموزان خصوصا سوادآموزان سرپرست خانواده،تسهیل وفراهم نمودن دسترسی آسان به امکانات آموزشی، ایجاد فرصت های متنوع ومختلف برای استفاده از زمانهای آموزشی، غنی سازی محتوا و مطالب آموزشی درجهت رضایت و بهره مندی درزندگی ، انتخاب معلمین دوره ابتدایی با داشتن شرایط و ویژگی های خاص تدریس و حمایت های مالی دولت در افزایش حق الزحمه معلمین ابتدایی که دست کم از حق الزحمه اساتید دانشگاه و اعضای هیئت علمی پایین تر نباشدو این موارد از مهمترین عواملی به حساب می آیندکه می توانند درکاهش نرخ بی سوادی مؤثر واقع شوند و حتی برای افراد کم سواد غیرمحصل نیزمی تواند نقش پررنگی ایفا کند تا در تداوم آموزش های خود قدم بردارد.

باتوجه به نتایج آمارسال 1395 کشور ازتعداد8795553 نفر بی سواد کشور درگروه سنی 6سال وبالاتر حدود509520 نفر را اتباع خارجی وغیرایرانی تشکیل می دهندکه لزوم حمایت مجامع و مراکز بین المللی و برنامه ریزی مدون ، منسجم، مستمر و چشمگیر احساس می شود وتوجه به آن ضرورتی انکارناپذیراست چون به هرحال این گروه در روابط و تعاملات اجتماعی وفرهنگی و اقتصادی و... ناگزیر به مراودات و معاشرت هستند و تأثیر گذار بر اتفاقات جامعه می باشد. هدف آموزش دهندگان از تدریس به سوادآموزان، باید در جهت توانمند سازی و بازآوری و نوسازی باور و شخصیت اجتماعی و فردی سوادآموزان باشد که لازم است آموزش آنان پیش از آنکه همراه و هم قدم با کتاب باشد، همراه و هم قدم با کلاس پیش بروند! در تحقق اهداف سوادآموزی توجه و سرمایه گذاری به مراحل اقدام های اولیه و آماده سازی مواد و منابع و مرحله جذب و آموزش و مرحله نگهداشت و آزمونهای پایانی و ارزش یابی بسیار نقش دارد.

ارتباط منسجم میان برنامه های سواد اموزی و رشد علمی کشور ضرورتی قابل اعتنا وتوجه برای مسئولان وسیاست گذاران باید باشد و درجه اهمیت دادن به آموزش بی سوادان و یا کم سوادان، از اهمیت دادن به آموزش های تکمیلی و عالی اگر نگوییم بیشتر است، کمتر نخواهد بود! وجود و تربیت آموزش دهندگانی به عنوان نیروی انسانی ماهر و باتجربه و متخصص و ماندگار، برای آموزش برگسالان می تواند در رسیدن به باسوادی کامل و ریشه کنی بی سوادی درجامعه مؤثر باشد. سازمان نهضت سوادآموزی باید از تغییرات تشکیلاتی وگاهی از نگاه های سیاسی دورشود تادرمسیراجرای برنامه ها و طرح ها با کندی و یا ضعف رمق، مواجه نگردد.

نهضت سوادآموزی مأموریت آموزش بی سوادان را برعهده دارد ولی باید برای ایجاد انگیزش و استقبال بی سوادان برای سوادآموزی و اجباری شدن تا پایان دوره ابتدایی، دستگاه ها ی دولتی ومراجع قانون گذار مانند مجلس شورای اسلامی، شورای عالی انقلاب فرهنگی، شورای عالی آموزش و پرورش و شورای عالی پشتیبانی سوادآموزی به صورت جدی و فراگیر ورود پیدا کنند. توجه عملی به نتایج یافته های پژوهشی ملی و استانی وبراساس آنها، واگذاری اختیاراتی قانونی به استان ها برای اجرای طرح ها و برنامه های بومی.

برنامه ریزی منسجم و هماهنگ و کاربردی برای بهره گیری از فرصت و توان تشکل های غیردولتی برای شناسایی، جذب و آموزش بی سوادان به منظور جلب مشارکت نیروهای مردمی.

راه اندازی اتاق های اندیشه ورز، باحضور تعدادی از پیشکسوتان، صاحبان نظر و افراد باتجربه در سوادآموزی بزرگسال برای تبیین وضعیت موجود و درس آموزی از گذشته و تعیین سیاست ها مواردی بود از راهکارها برای شتاب بخشی به فعالیت های سوادآموزی کشور که می توانند در کاهش نرخ بی سوادی موثر باشند.

* الزاماتی موجود اما !

الف: حضرت امام عظیم الشأن در قسمتی از پیام تاریخی در هفتم دی ماه سال 1358 مبنی برفرمان قیام برای ریشه کنی بی سوادی، آموزش برای همه را مهم تر از بهداشت ومسکن یادکرده اند.آیادرکشورحقیقتا به این موضوع مانند جایگاه بهداشت و مسکن عنایت ونظارت داشته ایم؟ آیا چه برنامه ها وقوانین ومقررات قانونی و الزام آور وضع کرده ایم و تا چه حدودی حمایت و پشتیبانی شده است.

ب: وجود قانون حمایت ازخانواده وبرخورد قانونی وقضایی با والدین واولیایی که بدون هیچ دلیل وعذری از حضور فرزندان و کودکان لازم التعلیم 6 تا 9 سال خود برای حضوردرمدرسه مانع می شوند.

ج: رهبر فرزانه وحکیم انقلاب اسلامی حضرت امام خامنه ای درقسمتی از بیانات خود درجمع فرهنگیان استان فارس در سال ۱۳۷۸ داشتن گواهینامه ی پایان دوره ابتدایی را مثل داشتن شناسنامه وگواهی رانندگی واجب شمرده اند! آیا برای تحقق این دستور وپیاده شدن آن چه قوانین و مقرراتی الزام آور وضع شده است.

عملیاتی کردن این دستور می تواندیکی از حیاتی ترین روش ها درجهت انسدادمبادی بی سوادی وجذب و پوشش صددرصدی کودکان لازم التعلیم گامی مهم باشد.

د: در تاریخ 4/11/1385 شورای عالی انقلاب فرهنگی سیاستهای سوادآموزی را با مصوب جلسه شماره 595 صادر کرده است که لازم است نسبت به بازخوانی آن اقدام و دستگاه های مورد خطاب عملکرد خود را گزارش نمایند.

هـ: در تاریخ های 30/11/1387 و 5/10/1389 از سوی دفتر رهبر معظم انقلاب اسلامی دو دستور و ابلاغیه برای چگونگی و تداوم برنامه ها و طرح های سوادآموزی و ریشه کنی بی سوادی کشور صادر شده است که اگر چه به بخشی از آنها تا حدودی توجه شده است اما نیاز است به صورت عملیاتی پی گیری شود.

و: در تاریخ 10/2/1392 از سوی رهبر معظم انقلاب اسلامی حضرت امام خامنه ای ، سیاست های کلی ایجاد تحول در نظام آموزش و پرورش در 13 بند به روسای قوای سه گانه و رئیس مجمع تشخیص مصلت نظام ابلاغ گردید و نکته قابل تاکید این است که در بند یکم آن سیاست ها، تحول در نظام آموزش و پرورش را با تاکید و متکی بر ریشه کن کردن بی سوادی شمرده اند.

از منظر دیگری معتقدیم که رسیدن به وضعیت مطلوب باسوادی درجامعه به سه نگاه احتیاج دارد:

نخست بی سوادان باید، سواد را نیازی اجتماعی وفردی بدانند و تشنه یادگیری وآموزش باشند باور بر استفاده ازمهارت های خواندن ونوشتن درموفقیت وپیشرفت افرادکه آنان رادرتعاملات اجتماعی وبهره مندی از امکانات و تکنولوژی کمک ویاری می رساند باید در بی سوادان رسوخ کند وبدانند در توانمندی آنان و در بهبود زندگی و مقابله با مشکلات و پاسخ گویی به سوالات نقشی شایسته و پیش برنده دارد و درمرحله بعد، سیاست گذاران و برنامه ریزان کشور هم باید ازنگاه سطحی به سوادآموزی پرهیز کنند و به آن از منظر زیرساختی وکلان و موثر بیاندیشند و سوادآموزی را جریانی مستمر و سرمایه گذاری فرهنگی و اجتماعی کوتاه و بلند مدت و نهادی پایدار در جامعه بدانند: سوم نگاه جامعه به سواد ودانش به حقیقت وذات آن ها باشد و یابندگان آن را افرادی با دارایی و دانا بدانند البته دارایی که همراه با ایمان وتعهد برای خدمت به انسان ها و سعادت ابدی در دنیا و آخرت قرارگیرد انشاء الله.

در پایان با خداقوت و تشکر از تمامی فعالین مخلص عرصه مقدس سوادآموزی و آموزش و پرورش و تعلیم و تربیت و نیز پیشکسوتان خدوم با سخنی از رهبر معظم انقلاب اسلامی حضرت امام خامنه ای حفظه الله، این نوشتار مختصر را که گوشه ای از تجربیات بیش از دو دهه بود خاتمه می دهیم که فرموده اند: حرکت سوادآموزی، ایجاد ارزش و قیمت در محیط جامعه است، لذا هر چه زحمت دارد به ثواب الهی و به پیشرفتهای کار می ارزد.

ارسال دیدگاه

پربازدیدترین ها
آخرین اخبار