گزارش پانا از وضعیت فرهنگ و هنر در هفته ای که گذشت:

موسیقی، جوان، فرصت سوزی سینمای منفعل و یک نمایش شاد

در هفته ای که گذشت اتفاقات مهمی در عرصه فرهنگ و هنر افتاد و هنرمندان بسیاری از اوضاع فرهنگ انتقاد کردند.

کد مطلب: ۶۷۷۱۴۱
لینک کوتاه کپی شد
به گزارش خبرنگار فرهنگی پانا؛ در هفته ای که گذشت اتفاقات مهمی در عرصه فرهنگ و هنر افتاد و هنرمندان بسیاری از اوضاع فرهنگی کشور انتقاد کردند.
موسیقی مذهبی نتوانسته ارزش های بنیادی عاشورا را حفظ کند
محمود توسلیان، منتقد موسیقی در گفت و گو با خبرنگار فرهنگی پانا ، درباره موسیقی مذهبی گفت: مسئله اصلی در این خصوص یک مسئله بنیادین است که هنوز حل نشده و آن تعریف این نوع موسیقی است. موسیقی یک تعریف کلان است که می‌تواند با زمیمه کردن خیلی چیزها به خودش و گرفتن بسیاری از صفات به خودش ترکیبات جدیدی بسازد.
وی ادامه داد: موسیقی مذهبی هم یک واژه ترکیبی است که در واقع یک ترکیب جدید است. کما اینکه ما موسیقی های ترکیبی دیگر هم داریم مثل موسیقی سنتی موسیقی پاپ و..
وی تاکید کرد: مسئله اصلی در این نوع موسیقی این است که هنوز این بدو عمد که باید تعریف شود، دارای تعریف نیست و اینکه در مرحله بعد باید دید که کدام یک از دیگری وام دار است!
توسلیان نظر خود را در این مورد اینگونه شرح داد: من فکر میکنم طبیعتا اول باید موسیقی بوده باشد بعد چیزی به اسم مذهب به آن پیوست شده باشد. پس مذهب وام دار به موسیقی است.
توسلیان افزود: در حال حاضر تمام کسانی که تحت لوای موسیقی مذهبی در حال فعالیت هستند می توانم بگویم که به طور صد درصد وام دار موسیقی ردیف دستگاهی هستند.
وی درباره استفاده مداحان از موسیقی پاپ گفت: موسیقی پاپی که الان مداحان ما دارند از روی آن تقلید می‌کنند شکل دیگری از موسیقی ردیف دستگاهی ماست؛ یعنی آنها گام ماژور و گام مینور را دارند رعایت می‌کنند که این دو گام منطبق با ماهور و شور موسیقی ایرانی است. یعنی شما هر طبقه موسیقی پاپ را بخوانی و در آواز ایرانی بیاوری درون مایه اش را پیدا می‌کنی، ماژور می‌شود ماهور و مینور می‌شود آن شور آواز ایرانی!
وی افزود:حال با این اوصاف من فکر می‌کنم که اگر بخواهید موسیقی مذهبی را اینگونه تعریف کنید موسیقی مذهبی ما در واقع یک موسیقی آیینی است.
نوجوانان و جوانان باید هر زمانی بتوانند فیلمسازی را تجربه کنند
علیرضا تابش با اشاره به اهمیت جایگاه فیلم کوتاه در سینمای ایران در حاشیه برگزاری سی و چهارمین جشنواره بین المللی فیلم کوتاه تهران بیان کرد: یادم است اوایل دهه ۷۰ هنرجوی انجمن سینمای جوانان بودم. وقتی برای اولین بار وارد دفتر انجمن شدم، بر یکی از دیوارهای آن این شعار نوشته شده بود که «آینده از آن جوانان است» و حالا بعد از دو دهه می بینم که هم نسلان من در سینمای شهرستان ها و تهران به عرصه های خوبی رسیده اند. چه آن ها که در حوزه فیلم کوتاه ماندند و چه آن ها که به فیلم های بلند روی آوردند و موفقیت هایی کسب کردند.
وی افزود: نقش فیلم کوتاه، نقش مهمی است. دنیای فیلم کوتاه نیز دنیای بزرگی است. شور و استقبال جوانان از جشنواره بین المللی فیلم کوتاه تهران در پردیس ملت، بسیار نشاط آور است و به ما این مژده را می دهد که آینده داران سینمای ایران بسیار باانگیزه و خلاق اند.
تابش با اشاره به ضرورت توجه به ظرفیت های سینمای ایران ادامه داد: بضاعت ما در سینمای ایران مشخص است و باید آرزو کنیم نوجوانان و جوانان ایرانی هر وقت خواستند فیلمسازی را تجربه کنند و فیلم مورد علاقه خود را بسازند.
این مدیر سینمایی گفت: امیدوارم جشنوراه فیلم کوتاه تهران ثمرات خوبی داشته و کارگاه آهای آموزشی آن نتیجه بخش باشد و در نهایت به ایجاد یک فضای گفت و گو و همدلی بین سینماگران منجر شود. شور و اشتیاق جوانان در جشنواره قوت قلبی برای ما محسوب می شود و نویدبخش آینده درخشانی برای سینما است.
برخی از موسیقی های مذهبی آبروی موسیقی لس آنجلسی را هم برده اند
بهروز وجدانی، پژوهشگر موسیقی در گفت و گو با خبرنگار فرهنگی پانابا اشاره به وضعیت فعلی موسیقی مذهبی گفت: موسیقی های مذهبی که در چند وقت اخیر پخش شده نه تنها ارزش مذهب و محرم را حفظ نمی‌کند بلکه مثل سم مهلکی می‌ماند برای مذهب و دین تشیع.
وی ادامه داد: این نوع موسیقی و آن اشعاری که لایق همان موسیقی است تخریب است. این ها کی پیام عاشورا و پیام اهل بیت را می‌دهند؟ ائمه خودشان را به کشتن داده اند تا به راه راست هدایت شوند اما اینها با این اشعار و موسیقی حتی آبروی موسیقی لوس آنجلسی را هم برده اند.
وجدانی افزود: اینها یا با آگاهی دارند ارزش های اسلام را زیر سوال می‌برند یا جاهلانه این کار را می‌کنند ولی من به عنوان شنونده به خاطر سنم جنس و موسیقی اصلی و واقعی را شنیده ام.این موسیقی ای که الان به عنوان اسلام به جوانان قالب می‌کنند ابروی اسلام و مذهب و محرم را برده است.
وی ادامه داد: شما باید از بزرگان بپرسید که چرا میکروفن را به هر شخصی می دهند تا آبروی اسلام و دین را ببرند؟!
وجدانی تاکید کرد: پیام حضرت زینب و روز عاشورا، آزادگی و دوری از ذلت بود و نه این سخنان که الان به گوش من و شما با این موسیقی ها می رسانند.این موسیقی ها باعث شده که مردم با شنیدن آنها یا بد و بیراه بگوید یا بیزار شود از هرچه اشعار مذهبی است و یا به دور شدن از پیام عاشورا می‌رود.
وی تصریح کرد:اکثر موسیقی ها همراه با کلام است و این کلام و موسیقی باید با هم چفت شود. شما نمیتوانی ترامپت بزنی که یاد آور شور عاشوراست و شعری بخوانی که خواننده های قدیمی در کافه ها می‌خواندند!
وجدانی در خصوص معنای موسیقی گفت: شعر و آهنگ باید در خدمت بیان یک مفهوم باشد. اصلا موسیقی یعنی اینکه شاعر شما را مجبور به تفکر و انگیزه و تلاشی بکند که روز قبل در شرایط عادی نیازی به این تفکرات و هیجانات نداشتی.
سینمای منفعل ایران فرصت سوز شده است/به جوان ها میدان بدهیم
در روز دوم آبان ماه نادر طریقت کارگردان سینما در گفت و گو با خبرنگار فرهنگی پانا با اشاره به اینکه سینمای ایران عقب مانده است، گفت: اوضاع سینمای ایران به حدی بد است که من به عنوان یک کارگردان رغبت نمی کنم فیلم دیگر کارگردان ها را ببینم.
وی افزود: سینمای دهه 40 ایران شرف دارد به این چیزی که حالا به نام سینما داریم، فکر می کنم افکار مردمی که در در آن دهه بودند از حالا جلوتر بوده است.
طریقت با اشاره به اینکه تکنیک و خلاقیت فیلم ساختن در ایران بالارفته ولی متخصص کم است توضیح داد: در آمریکا زمانی که کارگردان می خواهد تصویر بهشت یا جهنم را بسازد به متخصص این کار را می سپارد و او طوری آن را طراحی می کند که بیننده تصویری که می بیند را باور کند، آنها هرچیزی را که تصور کنند به نمایش می کشند.
موضوعات کثیف سینمای ایران را پر کرده است
وی همچنین درباره موضوع فیلم هایی که اخیرا ساخته شده است گفت: فیلم هایی که جدیدا تولید شده است درباره موضوعاتی مانند خیانت یک دوست با همسر وی است یا خانواده ای را نشان می دهد که بعد از اینکه فقیر می شوند به یاد فاحشگی می افتند، در صورتی که مردم ایران اینطوری نیستند که تا وقتی فقیر می شوند کفش و کیف قرمز بپوشند و به خیابان بروند، این موضوعات کثیف، سینمای ایران را پر کرده است.
وی با اشاره به اینکه این فیلم ها تاثیرشان را از جامعه گرفته اند بیان کرد: این موضوعات مربوط به 5 درصد از جامعه می باشد برای همین می گویم که این موضوعات کثیف هستند البته سینماگران به تنهایی برای ساختن این موضوعات مقصر نیستند بلکه جریانی که پشت این قضیه هست مقصر است.
کارگردان فیلم «سوت دل» با اشاره به سیستم وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی گفت: وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینما را به این سمت سوق می دهد و اگر کسی بخواهد که فیلم شریف و سالم تولید کند جلوی آن را می گیرند درواقع سیستم حکومتی وزارت ارشاد اشکال دارد.
این کارگردان با اشاره به اینکه برای جلوگیری از این موضوع تفکرات جدید باید روی کار بیایند تصریح کرد: برای بهبود بخشیدن به اوضاع فاجعه سینمای ایران باید تفکرات جدید و قشنگ بیایند، لزومی ندارد کسی که در شورای پروانه دادن کار می کند در شورای فارابی و حتی سیاست گذاری فارابی و چند شورای دیگر هم باشد.
وی افزود: این مملکت پر از افکار خوب است، کسانی را داریم که واقعا در کارشان ماهرند و می توانند فیلم های درست بسازند ولی همان کسانی که چیزی از فیلم ساختن متوجه نمی شوند سینمای ایران را گرفته اند و وضعیت سینما را به اینجا کشانده اند.
تقابل کودکان کار و بچه های در ناز و نعمت در "خروسی که می خواست..."
تئاتر «خروسی که می خواست شب را ببیند» با حضور عوامل این تئاتر در خبرگزاری پانا نقد و بررسی شد.
آرش شریف زاده کارگردان تئاتر کودک درباره این نمایش گفت: بچه ها دوست دارند که یک سری از مسائل یا حرف ها را از زبان جانداران دیگر بشنوند، زیرا این کار برایشان جالب است برای همین از این موضوع برداشت کرده ام.
شریف زاده با اشاره به اینکه چرا نقش روباه را یک زن بازی می کند توضیح داد: دوست دارم از کلیشه خارج شوم برای همین نمی خواستم روباه را مکار کنم ولی از آنجایی که شخصیت روباه امروز در کشور ما مکار است اندکی هم مکر در نقش او قرار دادم، دوست دارم نقش هایی در نمایش هایم بیاورم که کمتر دیده شده باشند.
وی افزود: معمولا نقش هایی که به من پیشنهاد می شود را تغییر می دهم نمونه بارز آن نقش گاو است که بدون آنکه حرفی بزند یکی از مهم ترین نقش ها را به عهده دارد.
این کارگردان با اشاره به اینکه در ایران دو نوع کار کودک وجود دارد، گفت: نمایش هایی که در استیج ها اجرا می شوند یا در سالن های معمولی و فضای باز، انواع کارهای کودک هستند، ولی در این میان مخاطبی که به کانون پرورش فکری می آید می داند که چه خواهد دید و انتظار یک تئاتر درست را دارد، چیزی که او را به فکر کردن وادار کند.
شریف زاده با اشاره به این موضوع که بچه های امروزی از لحاظ فکری رشد کرده اند و با کودکان گذشته فرق دارند تصریح کرد: این موضوع کار را سخت می کند ولی با جلسه های شخصی که با تمام بازیگرانم برگزار کردم تمام نقش ها را ارزیابی کردیم و نظر آن ها را درباره نقششان پرسیدم و نتیجه این شد که شخصیت حیوانات را به سمت انسان ها ببرم.
وی ادامه داد: موسیقی، نور و نحوه استفاده از تکنولوژی در کار کودک برای من بسیار اهمیت دارد.
سعی می کنم به مسائل اجتماعی روز بپردازم
این کارگردان تئاتر کودک با اشاره به اینکه تئاتر کودک برای او جذاب تر است، گفت: دلیل اصلی اینکه تئاتر بزرگسال نمی سازم این است که طرز تفکر آنها شکل گرفته است و من نمی توانم روی آن اثری بگذارم برای همین تئاتر کودک تولید می کنم و به مسائل اجتماعی روز می پردازم و حتی در نمایش ها از میزانسن هایی که در تئاتر بزرگسال استفاده می شود کمک می گیرم.
متن نمایش "خروسی که می خواست..." به سمت یک تضاد می رود
بهار میرزاپور بازیگر تئاتر «خروسی که می خواست شب» را ببیند نیز با اشاره به اینکه زیر متن این نمایش به سمت یک تضاد می رود، گفت: این تضاد بین بچه هایی است که خانواده دارند و در ناز و نعمت زندگی می کنند ولی این نعمت به چشمشان نمی آید و در نقطه مقابل هم بچه هایی هستند که دست فروشی می کنند و برای به دست آوردن پول یا داشتن خانواده حاضرند هر کاری بکنند.
وی افزود: در این نمایش خروس بیانگر بچه هایی که در ناز و نعمت بزرگ می شوند و جوجه کلاغ نماد بچه های کار هستند، این بچه خروس به خاطر تعریف هایی که از شب شنیده است خیلی دوست دارد که تا صبح بیدار بماند و ماه را ببیند و موش کوری در این تئاتر وجود دارد که برای نفع خودش از او تخم مرغ می گیرد و درنهایت هیچ کاری برای او انجام نمی دهد.
این بازیگر با اشاره به نمایشنامه های ارسطویی گفت: طبق روال نمایشنامه های ارسطویی یک نقش منفی و مثبت در داستان وجود دارد که نقش منفی را روباه و نقش مثبت را خروس به عهده دارد.
میرزاپور با اشاره به اینکه روباه شب ها تا صبح ها بیدار است، نقش او را روایت کرد و گفت: روباه شب ها دزدی می کند و روزها می خوابد ولی صدای خروس مجال خوابیدن به روباه را نمی دهد او هم برای اینکه از خروس انتقام بگیرد جوجه کلاغ را گول می زند و او خروس را به لانه روباه می آورد ولی درنهایت کلاغ به خروس کمک می کند و هر دو نجات پیدا می کنند.
وی افزود: کلاغ در واقع گول حرف ها و وعده های روباه را می خورد و ترغیب به این کار می شود ولی وقتی می بیند که روباه دست و پای خروس را بسته و می خواهد او را بخورد تازه متوجه می شود که فریب خورده است.
بازیگر نقش «روباه» ادامه داد: اتفاقاتی که در نحوه اجرا و کارگردانی افتاد نمایش با نمایشنامه متفاوت شده است و حتی از امکانات روزمره استفاده شده است تا جایی که می بینیم در بعضی صحنه ها گاو و خروس از موبایل و هدفون استفاده می کنند.

ارسال دیدگاه

پربازدیدترین ها
آخرین اخبار