نگاهی به فیلم «شکل های پنهان»

7 دور در مدار زمین بدور از تبعیض نژادی

فیلم به تلاش گروه دانشمندان ناسا برای پرتاب سفینه فرندشیب7 با سرنشینی جان گلن می پردازد. یک تلاش علمی پیچیده همراه با رقابت لحظه به لحظه با روسها که البته همواره آمریکایی ها در این پروزه عقب هستند. در این بین این سه زن تلاش می کنند که خود را نشان دهند و به جامعه آمریکا بقبولانند که توانایی آنها فراتر از آن چیزی است که دیگران تصور می کنند.

کد مطلب: ۶۱۳۲۸۴
لینک کوتاه کپی شد

به گزارش خبرنگار فرهنگی پانا؛ فیلم «شکل های پنهان» به کارگردانی «تئودور ملفی» از جمله فیلم های مطرح در اسکار 2017 بود. این فیلم داستان سه زن سیاهپوست آمریکایی را روایت می کند که در سازمان فضایی ناسا در تیم محاسباتی عضویت دارند. آنهاجمعی از زنان باهوش و مستعد رنگین پوست هستند که بخش محاسباتی را برعهده دارند. وظیفه این زنان مقدمه ای است برای دانشمندان که بر اساس محاسبات آنها کار ساخت سفینه و پرتاب آن به فضا را انجام می دهند. کاترین جانسون یکی از زنان باهوش رنگین پوست، بخاطر احاطه برهندسه تحلیلی به تیم «ال هریسون» می پیوندد و در آنجا به عنوان محاسبگر مشغول بکار می شود. مری جکسون به تیم مهندسی می پیوندد اما دوروتی وان همچنان به عنوان هماهنگ کننده در تیم محاسبات باقی می ماند.

فیلم درباره تلاش و اعتماد به نفس این چند زن است که چگونه در دورانی که همچنان تبعیض نژادی در ایالت ویرجینیا وجود دارد، راه خود را باز می کنند. نگاه از بالا به زنان رنگین پوست در همه جای فیلم نمایان است. در همان اولین سکانس فیلم اتومبیل این سه زن در راه رسیدن به محل کارشان خراب می شود. نزدیک شدن پلیس به آنها وحشتی در دل انها می اندازد. برخورد پلیس نیز به هیچ عنوان دوستانه نیست. انگار که آنها خودشان باید یک مکان بهتر را برای خراب شدن اتومبیل شان انتخاب می کردند. اما استواری این سه زن و اعتماد بنفس آنها در همین سکانس اولیه راه پیروزی را به آنها نشان می دهد. آنها خودشان را آدم های مهمی نشان می دهند که همگام با دیگر دانشمندان سفیدپوست بدنبال شکست دادن روس ها در پروژه پرتاب سفینه به فضا هستند، آنها با به جوش آوردن حس میهن پرستی پلیس را با خود همراه می کنند، حتی این پلیس محلی آنها را تا محل کارشان اسکورت می کند.

این سه زن در هیچ کدام از مسئولیت هایی که به آنها اعطا می شود علیرغم تبعیض نژادی عقب نمی نشینند. کاترین برای رفتن به سرویس بهداشتی که کاری ساده و پیش پا افتاده است ناچار است که فاصله زیاد میان دو ساختمان را بدود، بدون اینکه نسبت به این موضوع اعتراض کند. اینها بخش هایی از جامعه آمریکا هستند که شرایط مفروض را پذیرفته اند؛ جدایی سفید از سیاه.

موانع برای پیشرفت زنان رنگین پوست به نژاد آنها برمی گردد. مری جکسون استعداد مهندسی دارد اما یک قانون ناعادلانه در ایالت ویرجینیا اجازه تحصیل زنان رنگین پوست در رشته مهندسی را ممنوع کرده است. در زمانی که مضمون فیلم و عملی که داستان فیلم در پی آن است مبنی بر نخستین هاست، نخستین افرادی که به فضا سفر می کنند، مری جکسون با استفاده از این حربه قاضی ایالتی را مجاب می کند که اجازه تحصیل او را صادر کند.

اما تبعیض نژادی به همین جا ختم نمی شود. «دوروتی وان» برای خریدن یک کتاب دچار چالش می شود چون به بخش سفیدپوستان مراجعه کرده است. او توسط پلیس از کتابفروشی بیرون انداخته می شود اما کتاب مورد نظرش را بر می دارد. آن کتابی است که آینده دوروتی را رقم می زند. کامپیوتر غول پیکر آی بی ام که بسیاری از مهندسین از راه انداختن آن عاجز مانده اند با کمک و راهنمایی های دوروتی راه اندازی می شود. تا اینکه دوروتی و تیم اش برای کمک به این پروژه به بخش دیگری نقل مکان می کنند.

فیلم به تلاش گروه دانشمندان ناسا برای پرتاب سفینه فرندشیب7 با سرنشینی جان گلن می پردازد. یک تلاش علمی پیچیده همراه با رقابت لحظه به لحظه با روسها که البته همواره آمریکایی ها در این پروزه عقب هستند. در این بین این سه زن تلاش می کنند که خود را نشان دهند و به جامعه آمریکا بقبولانند که توانایی آنها فراتر از آن چیزی است که دیگران تصور می کنند. زمانی که کاترین به بخش ال هریسون منتقل می شود مردی او را با کارگر خدماتی اشتباه می گیرد و سطل آشغالی در دستانش قرار می دهد. این نگاهی است که به زنان رنگین پوست می شود. کسی باور ندارد که آنها می توانند کارهای بزرگ اجام دهند.

روایت در سکانس های محل کار زنان بخوبی داستان را پیش می برد. هدف بزرگی وجود دارد و سه زن رنگین پوست داستان با استعداد و توانایی هایشان خود را به پروژه تحمیل می کنند. جلو و جلوتر می روند تا جایی که جان گلن فضانورد حاضر به پرواز با سفینه نمی شود مگر اینکه کاترین یکبار دیگر محاسبات محل فرود را بررسی و تایید کند.

آنها با تلاش و استعداد خود اعتماد بالادستی هایشان را بدست می آورند. در کنار این پیشرفت نکته غم انگیز داستان تبعیض نژادی نفرت انگیز در جامعه آمریکاست که در دهه 60 میلادی همچنان بر بخشی از ایالات آمریکا مستولی است. دوروتی به همراه سه فرزند خود در خیابان با گروهی از جوانان سیاه پوست مواجه می شود که در حال تظاهرات بر علیه نژادپرستی هستند. دوروتی و فرزندانش راه خود را ادامه می دهند و توجه ای به این تجمع نمی کنند. در ادامه دوروتی در کتابفروشی با همین معضل تبعیض نژادی روبرو می شود و سرانجام در اتوبوس در راه رسیدن به خانه نکاتی را به فرزندانش گوشزد می کند او می خواهد که فرزندانش با نشان دادن شایستگی هایشان خود را بر جامعه سفیدپوست تحمیل کنند.

آنچه در فیلم نمایان است نادیده گرفتن زنان رنگین پوست، مسیر رسیدن به هدف را برای گردانندگان پروژه پرتاب سفینه دچار مشکل می کند. این دوروتی وان است که مشکل آی بی ام را رفع می کند و سرانجام خود به سرپرست این بخش ارتقا می یابد.

روایت علیرغم اینکه در بخش کار و فعالیت در سازمان ناسا بخوبی پیش می رود اما در روایت زندگی خصوصی شخصیت ها چندان موفق نیست. زندگی خصوصی آنها بدون فراز و نشیب پیش می رود. پس روایت در این بخش ریتم خود را ازدست می دهد. این بخش از روایت همانند آنتراکتی است که تماشاگر می تواند تمرکز بر روی فیلم را رها کند و برای مدت کوتاهی به امور دیگری بپردازد. فیلم به طور تلویحی این مسئله را القا می کند که زمانی دانشمندان ناسا به موفقیت می رسند که همراه کار خود نگاه انسانی به اطراف را فراموش نکنند. ال هریسون فردی است که با کسی گرم نمی گیرد اما او با تغییر دیدگاهش درباره رنگین پوست ها مانند کندن تابلوی توالت رنگین پوستها و اعلام برابری در این سازمان راه موفقیت برای خود و افراد زیرمجموعه اش را هموار می کند.

ارسال دیدگاه

پربازدیدترین ها
آخرین اخبار