درس

شیوه های القای پیام در خبر/1

واحد آموزش پانا: رسانه ابزار قدرت و هدایت افکار عمومی اند. از این رو خبرنگاران، باید نظریه های ارتباطی و ترفندهای بکار رفته در رسانه ها را جهت تاثیرگذاری بر افکارعمومی بشناسند؛ تا بتوانند حقیقت را از پیام های مغرضانه و غیرحقیقی تشخیص دهند و تحلیل درستی از وقایع داشته باشند.

کد مطلب: ۵۶۵۲۲۳
لینک کوتاه کپی شد

اهمیت و ضرورت

رسانه ها، همان گونه که می توانند پیام های منطقی و برپایه حقیقت و انصاف را منتقل کنند از این توانایی هم برخوردارند که بر مبنای غرض ورزی و خواسته ها و منافع سیاسی،اقتصادی و فرهنگی خود پیام را منتشر کنند و حقایق را کتمان یا وارونه جلوه دهند.

رسانه ها از ترفندها و تکنیکهایی استفاده می کنند تا افکار عمومی را تحت تاثیر خود قرار داده و مخاطب عام را بدون اینکه اصلا متوجه شود به سمت و سویی که خودشان می خواهند هدایت کنند.

روزنامه نگاران باید چنین شیوه هایی که بسیاری از رسانه های حرفه ای برای القای پیام های موردنظر شان به کار می گیرند، بشناسند تا هم در تحلیل محتوای اخبار و گزارشها و تشریح واقعیات دچار اشتباه و توهم نشوند، و هم بتوانند؛ با تبلیغ و شیوه های اقناعی پیام خود را ارسال و در افکار عمومی نفوذ کنند، و این تنها از راه آموزش و دقت در عملکرد رسانه ها موثر است.

تعدادی از روشهای القایی پیام را از کتاب "گزارشگری کاربردی " تالیف "محمدتقی روغنی ها"- با اضافات و تغییراتی - ذکر می کنیم:

1-نقل خبر از منابع ناشناخته و مبهم

در برخی خبرها، از منابعی یاد می شود که قابل شناسایی نیستند، منابع کلی است و خبرنگار صرفا برای مطالب موردنظر و مخفی سازی اَغراض خود پشت سر این منابع مبهم خود را پنهان می کند عباراتی مثل: برخی از آگاهان معتقدند، یک دیپلمات که خواست نامش فاش نشود به اعتقاد ناظران مطلع و ... از جمله منابع ناشناخته اند.

2-پنهان کردن یک منبع غیرمعتبر در پشت منبعی موثق

گاهی منابعی شناخته شده و رسانه هایی معتبر برای حفظ اعتبار خود ، اخبار نادرست و غَرض آلود را به نقل از رسانه های دست چندم و غیرموثق و یا افرادی مُغرض و غیرمعتبر، منتشر می کنند. نقل مطالب از چنین منابع و افرادی برای این است که؛ اگر اصل موضوع مورد شک و تردید قرار گرفت و واقعیات روشن شد؛ اولا اعتبار رسانه و خبرنگار مخدوش نشود و ثانیا رسانه بتواند از بار مسئولیت شانه خالی کند و آن را بر دوش منبع اولیه بگذارد. ضمن این که رسانه نیز به هدف و آغراض خود رسیده است.این کار را می توان به نوعی شایعه پراکنی نیز دانست.

مثلا ؛ رسانه ای حرفه ای اخباری در زمینه ی دست داشتن دولت آمریکا در کودتای نافرجام ترکیه(بدون ارائه سند) به نقل از رسانه هایی دست دوم و مخدوش نقل می کند، تا هم این شایعه را نزد افکار عمومی قوت دهد و هم از خود سلب مسوولیت کرده باشد تا اگر مورد نقد و یا بازخواست قرار گرفت آن را بر دوش آن رسانه های دیگر انداخته باشد که آنها نقل کننده اند.

3-سکوت و بی توجهی

گاهی انعکاس خبری در چهارچوب منافع رسانه نمی گنجد در اینجا رسانه ها با توجهی و سکوت کامل از کنار این اخبار می گذرند و نسبت به آن بی توجهی می کنند. مثلا؛ اگر انتشار خبری با خط و جهت گیری رسانه مغایرت داشته باشد یا به نقض ادعاهای قبلی آن منجر شود و یا به تقویت دیدگاهی مخالف با دیدگاههای آن بینجامد؛ کنار گذاشته می شود. برخی موارد نیز با برجسته سازی و تکرار اخبار و گزارشهایی از سایر وقایع روز، آن خبر را تحت الشعاع قرار می دهند.

مثال: سکوت رسانه های خبری غرب در برابر استفاده دولت عراق از سلاحهای شیمیایی در جنگ با ایران و در عملیاتِ سرکوب کردهای آن کشور بود چرا که بسیاری از سلاحها را خودِ آنها در اختیار دولت عراق گذارده بودند.

بنابراین برای انحراف افکار عمومی از این گونه اخبار که در برخی رسانه ها منتشر می شد؛ در برابر آن یا کاملا سکوت می کردند ویا اخباری با ارزشهای خبری کم اهمیت تر را با تیتر یک کردن و یا تکرار برجسته می کردند تا بدین وسیله اخبار بمباران های شیمیایی عراق در میان این اخبار، کم اهمیت جلوه کند و شاید اصلا از یاد برود.

4-تحریف

یکی از شیوه هایی که بسیار در رسانه ها استفاده می شود؛ دستکاری و تحریفِ واقعیت است . در این شیوه هنگام نقل اظهارات افراد، با تغییر یا جابه جایی در برخی از عبارات و یا حذف برخی کلمات، مفهوم مدنظر خود را به شکل دلخواه و موردنظر دگرگون می کنند به نحوی که پیام ارسالی برای مخاطبان، با اظهارات فرد از نظر مفهومی تفاوت می کند و تاثیراتی خلاف نظر گوینده به جای می گذارد.

مثلا: رئیس جمهور در مورد "مساله برجام" سخنرانی داشته است،روزنامه ای مطابق با سیاستگذاری ها و اهداف خود تنها بخشی از سخنان رئیس جمهور که درباره نقض و عهدشکنی آمریکا و مسایل مربوط به مشکلات تحریم بانکها را منعکس می کند و از سایر بخشهای سخنان رییس جمهور که به موفقیتهای برجام اشاره شده است، می گذارد و تنها بخشی که خود خواسته است را منعکس وبخشهایی را حذف ویا شاید دستکاری کند. بدین ترتیب این روزنامه قصد دارد نشان دهد رئیس جمهور از تلاش خود برای برجام ناامید و نادم است.

6-ترکیب خبر و نظریه

در این شیوه، خبرنگار با ظرافت و هوشیاری، خبرِ یک رویداد را به دیدگاه خود پیوند می زند و هر دو را در کنار هم قرار می دهد؛ به نحوی که مخاطب این نظریه را بخشی از واقعیت تلقی کند. متن زیر چگونگی استفاده از این شگرد را نشان می دهد:

در پی تهاجم امریکا به افغانستان و سقوط رژیم بنیادگرای طالبان، حکومت ایران با پناه دادن به جمعی از سرکردگان طالبان چالش جدیدی را با ایالات متحده امریکا دامن می زند.

بخش اول خبر که از سقوط طالبان می دهد خبری از یک رویداد است، گرچه این نکته که سقوط طالبان صرفا به حمله امریکا نسبت داده شده و سایر عوامل موثر در آن نادیده گرفته شده اند نادرست است، اما بخش دوم مطلب که از ادعای پناه دادن به سرکردگان طالبان و آغاز یک چالش جدید با آمریکا از طرف ایران سخن می گوید نظریه نویسنده خبر است که اهداف دیگری را دنبال می کند. این نظریه به شکلی با خبر ترکیب شده که خواننده آن را بخشی از واقعیت قلمداد می نماید.

7- گفتن بخشی از حقیقت

یکی از رایج ترین شیوه های القای پیام و منحرف کردن ذهن مخاطبان بیان بخشی از حقیقت و حذف بخش دیگری از آن است. گاهی اوقات بیان پاره ای از رویدادها و حقایق و معکوس کردن واقعیات به انحراف پیام وفریب گیرنده پیام می انجامد.

مثلا: خبر بازداشت یک فعال سیاسی، بدون اینکه ذکر شود؛ وی به اتهام جاسوسی بازداشت شده است.

ادامه دارد....

-----------------------------------------------------------------------------------

منبع:گزارشگری کاربردی/ محمد تقی روغنی ها/ با تغییرات واحد آموزش

ارسال دیدگاه

پربازدیدترین ها
آخرین اخبار