در گفت‌وگو با پانا تشریح شد:

قصه عاشقی «فضه سلیمی»؛ معلمی بازنشسته که مدرسه‌ساز شد

کرج (پانا) - یک خیر مدرسه‌ساز البرزی عنوان کرد مدرسه‌سازی امری مقدس است و مهمترین اهدافش از برداشتن این قدم کوچک در مدرسه‌سازی، رشد سوادآموزی و گسترش عدالت آموزشی بوده است.

کد مطلب: ۱۲۹۰۰۰۵
لینک کوتاه کپی شد
قصه عاشقی «فضه سلیمی»؛ معلمی بازنشسته که مدرسه‌ساز شد

فضه سلیمی، خیر مدرسه‌ساز البرزی در گفت‌وگو با پانا عنوان کرد: «امروزه اگر کشورهای «توسعه‌یافته» با این نام شناخته می‌شوند و دیگر کشورها را با واژه‌هایی چون «جهان سومی» و یا «در حال توسعه» خطاب می‌کنند، اگر اقتصاد و یا صنعتی قوی دارند و توانسته‌اند مسیر ترقی را به‌درستی طی کنند، همه و همه به خاطر آموزش صحیح در مدارسی مجهز و پیشرفته برای کودکانشان است. مدرسه مهم‌ترین مکانی است که کودکان می‌توانند در آن رشد کنند، اصول انسانی را بیاموزند و در نهایت پیشرفت کشور را حاصل کنند. برای تحقق چنین امری نیازمند آن هستیم که تمامی کشور به مساوات از مدارس مجهز و امکانات آموزشی پیشرفته استفاده کنند تا توسعه و عدالت به ‌طور همه‌جانبه در کشور توزیع شود؛ بنابراین برای رسیدن به چنین مطلوبی نیاز است تا همه مردم دست‌ به‌ دست هم دهند و موجبات این رشد را فراهم سازند، بنابراین کمک به کودکان جامعه تاثیر مستقیمی بر روی سرنوشت یک کشور خواهد داشت. در واقع خیرین مدرسه‌ساز با نقش خود در ساخت مدرسه و یاری کودکان محروم کمک می‌کنند تا آینده کشور زیباتر و روشن‌تر شود چه بسا می‌توان گفت کار نیک این افراد برای همیشه ماندگار و جاودانه خواهد ماند.»

این خیر در بیان کار ارزشمند خود تشریح کرد: «سال‌های زیادی را به عنوان معلم مشغول تدریس بودم و ۲۵ سال در آموزش و پرورش خدمت کردم و در نهایت سال ۱۳۹۶ بازنشسته شدم. زمانی که من یک معلم بودم، همه ما دیدگاه‌های متفاوت و گوناگونی داشتیم و آنها را برای دانش‌آموزان بیان می‌کردیم تا به آنها کمک کنیم به خودشناسی دست یابند و فعالیت‌های اجتماعی خوب و سازنده‌ای داشته باشند و بتوانند در روند پیشرفت جامعه و کشورشان موثر باشند. هنگامی که به بچه‌ها می‌گفتیم مدرسه خانه دوم شماست، تصورمان این بود که فرزندان قرار است در این خانه دوم توانایی بیشتری کسب کنند. همچنین با مقررات اجتماعی بیشتری آشنایی پیدا کنند که منجر به رشد و شکوفایی آنها خواهد بود. من هم آن چیزی را که به بچه‌ها آموخته بودم، دوست داشتم که به صورت عملی انجام دهم و پس از بازنشستگی تصمیم گرفتم این تصمیم را به مرحله انجام برسانم و با لطف و یاری خداوند توانستم این کار را انجام دهم.»

وی در ادامه اضافه کرد: «نخستین سوالی که من همواره از خود می‌پرسیدم این بود که آیا کاری که می‌خواهم انجام دهم و زمانی که قرار است صرف انجام آن شود ارزشمند است که تصمیم به عمل به آن بگیرم یا نه. چون هزینه و مقدار بودجه‌ای که من داشتم بسیار کم بود. خیرین زیادی را به خاطر دارم که مدارس ۱۲ کلاسه می‌ساختند اما مقدار سنوات بازنشستگی و ارثیه من کم بود و پس از جلسات متعددی که در اداره داشتیم نگاه و عقیده من نسبت به این موضوع تغییر کرد. با خودم گفتم اگرچه بودجه زیادی ندارم، اما حداقل کاری که می‌توانم انجام دهم ساخت یک کلاس است و این بسیار ارزشمند خواهد بود و در نهایت با یاری و لطف خدا این یک کلاس به تعداد چهار کلاس درسی تغییر پیدا کرد که ساخت آن در دبستان شهدای گمنام واقع در محمدشهر با حدود ۶۰۰ دانش‌آموز به وقوع پیوست.»

سلیمی همچنین هدف اصلی خود از برداشتن این قدم در مدرسه‌سازی در منطقه محروم را اینگونه توصیف کرد: «ابتدا دوست دارم شما را به شخصیتی ارجاع دهم با نام حسن رشدیه در سال ۱۳۰۳ یعنی حدود یک قرن پیش. در آن هنگام مدرسه همانند امروز رایج نبود ‌و آموزش در مکتب‌خانه‌ها صورت می‌گرفت. حسن رشدیه به عقیده من یک سرباز وطن بود، زیرا یکی از اولین مدارس ایران را در عصر خود ساخت و پس از آن با موجی از مخالفت‌های شدید روبه‌رو شد. جهل مردم موجب می‌شد که فکر کنند روی آوردن به سوادآموزی کاری بیهوده و حتی گاهی برای جامعه مضر است، به ویژه برای دختران که در آن زمان اکثر آن‌ها از تحصیل و سوادآموزی محروم بودند. رشدیه مدارس زیادی را ساخت و بسیاری از مردم آن مدارس را شبانه ویران می‌کردند و چندین بار به جهت ترور وی و آسیب به خانواده‌اش به او حمله کردند، اما او ناامید نمی‌شد و مرتب در شهرها و محله‌های مختلف مدرسه می‌ساخت. حسن رشدیه هیچگاه در برابر جهل و دیدگاه‌های ناآگاهانه مردم تسلیم نشد و همواره به این امید بود که کشور رشد خواهد کرد. این فرد در این زمینه الگوی من شد و شاید مهم‌ترین هدف من هم از برداشتن این قدم کوچک همین رشد و سواد‌آموزی و گسترش عدالت آموزشی بود.»

این خیر مدرسه‌ساز در رابطه با واکنش‌های اطرافیان، دوستان و خانواده نیز پس از این تصمیم خود تصریح کرد: «‌قطعا واکنش‌های مثبت زیادی از سوی اطرافیان دریافت کردم، اما حقیقت این است که من منتظر واکنش نبودم ‌و هدف من از تصمیمی که گرفتم جلب واکنش از سوی دیگران نبود. تصور من همواره این است که من نمی‌توانم همیشه روبه‌روی پنجره بایستم و رفتار دیگران را رصد یا ارزیابی کنم و سعی کنم دیگران را قضاوت کنم. اگرچه اطرافیان تشویق و همراهی خوبی با من کردند اما من بر این باورم اگر ما بخواهیم ذهن خود را محدود کنیم که با هر تصمیم دیگران چه واکنشی نشان خواهند داد پس از آن حتی قادر به انجام ساده ترین کارهای خود هم نخواهیم بود.»

سلیمی خطاب به افرادی که علاقه‌مند به همکاری با انجمن خیرین مدرسه‌ساز یا مشارکت در کارهای خیری از این قبیل هستند، عنوان کرد: «پیش از هر کاری حتما نیت کنند و به کاری که قرار است به مرحله عمل برسانند باور داشته باشند. سپس در هر استانی می‌توانند با مراجعه به واحد مجمع خیرین مدرسه‌ساز کار خود را انجام دهند. مسئولین هر استان با توجه به توانایی، هزینه و بودجه کلی آن فرد را تا انتهای پروسه برای انجام کار خیری که مدنظر دارد همراهی می‌کنند.»

وی در پایان بیان کرد: «دوست دارم صحبتم را با سخنی از حضرت علی (ع) به فرجام برسانم که می‌فرمایند: مردم سه دسته هستند. دسته‌ای دانشمند هستند و به دیگران علم می‌آموزند. عده‌ای دیگر دانش‌آموز که ‌از دیگران علم فرا می‌گیرند و دسته سوم مانند پشه‌ای هستند که سرگردانند و با وزش کوچکترین بادی به همان سمت می‌روند و هیچ نوری به آن‌ها نمی‌تابد. امیدوارم که ما هیچگاه جزو دسته سوم نباشیم.»

دانش‌آموز خبرنگار: آتوسا هشترود

ارسال دیدگاه

پربازدیدترین ها
آخرین اخبار