اصغر زارعی*

امید واهی بدخواهان

​​​​​​​رؤیای آشفته براندازی نظام، دیرزمانی است که در میان مخالفان و دشمنان جمهوری اسلامی، غیرقابل تعبیر شده است. سال‌هاست برای موج‌سواری بر روی نارضایتی‌ها و مشکلاتی که در هر کشوری وجود دارد، برنامه‌ریزی کرده‌اند و هر بار با شکستی سنگین، عقب نشستند.

کد مطلب: ۱۲۸۴۸۱۴
لینک کوتاه کپی شد
امید واهی بدخواهان

این اتفاق آن‌قدر تکرار شد که مغزهای به‌اصطلاح متفکر در پس اتاق‌های براندازی، دچار یأس و سرخوردگی شده‌اند. حتی هواداران آن‌ها نیز از لیدرهای این جریان قطع امید کرده‌اند و برای تفریح، ساعاتی را مشغول تماشای تلویزیون‌های آن‌ها می‌شوند و یا در شبکه‌های اجتماعی، به براندازان توئیتری پوزخند می‌زنند.

«امید بستن دشمنان به اعتراضات مردمی برای ضربه زدن به کشور» و «القاء محاسبات غلط درباره رو به سقوط بودن جمهوری اسلامی» دو وجه براندازی به شمار می‌آیند که رهبر حکیم انقلاب، در سخنرانی سالروز رحلت امام (ره) در خصوص به بن‌بست رسیدن این راهبردها سخن به میان آوردند.

اساساً برای تغییر هر نظامی دو رویداد مهم باید اتفاق بیفتد چراکه بدون آن‌ها، امکان تغییر حاکمیت (رژیم چنج) ممکن نیست. نخست، بحران سازی تصنعی به این نحو که بیگانگان، معضلات را چندین برابر بزرگ‌تر و خطرناک‌تر از آنچه هست، به مردم نشان می‌دهند؛ در حالی که همان‌ها در مورد مشکلات مشابه در دیگر نقاط جهان، یا سکوت اختیار می‌کنند و یا با پرداخت سوگیری‌شده، از کنار آن عبور می‌کنند.

دوم، نگاه و ذهنیت مردم نسبت به انقلاب، باورهای آن و دست‌اندرکارانش، تغییر کند، اعتقادشان نسبت به کارایی و ارزشمندی نظام عوض‌شده و به‌تدریج به سمت مخالفت با آن‌ها پیش روند. از ایجاد بی‌تفاوتی و مخالفت با نظام و بدگمانی به افراد شاخص تا تبدیل کردن مردم به مخالف، راهی طولانی در پیش است اما مسئله این است که برای طی شدن همه این مراحل، راهکارهایی مبتنی بر جنگ نرم به بوته آزمون درآمدند؛ به این نحو که تصویر کردن چشم‌اندازی نامشخص و مأیوس‌کننده و یا سوءاستفاده از چالش‌های سیاسی، به شکل فصلی و نوبه‌ای هر کدام بنا به اقتضائات، روی ریل جریان سازی در کشور قرار گرفته‌اند.

از طرفی اوج‌گیری تلاش بدخواهان برای ناامیدسازی و سیاه‌نمایی نسبت به آینده، قطع همراهی مردم با مسئولان، ایجاد سوءظن نسبت ‌به سلامت نظام با انتشار شایعات و تخریب شخصیت‌ها را دیدیم و از سوی دیگر به موازات آن، تحرکات متلاطم‌کننده از طریق دست‌کاری در بازارهای مالی شامل ارز و سکه یا بورس و مسکن، شوک دادن به قیمت‌ها و کمبودهای ساختگی در زنجیره تأمین اقلام ضروری و خصوصاً از رهگذر تحریم‌ها و تشدید آن، دنبال شده و می‌شود.

تلقین رو به سقوط بودن و اضمحلال قریب الوقوع جمهوری اسلامی در قاموس براندازان، در یک پازل تعریف و تدوین شده و هر صبح و شام، به طرفدارانشان وعده می‌دهند که عن‌قریب، کار نظام تمام است! به گفته رهبر معظم انقلاب؛ «بدخواهان، ابتدای انقلاب می‌گفتند 6 ماه دیگر انقلاب سقوط خواهد کرد و بعد که محاسبه آن‌ها غلط از آب درمی‌آمد، وعده 6 ماه دیگر را می‌دادند در حالی‌که امروز بیش از هشتاد، 6 ماه از انقلاب گذشته و آن نهال باریک به درختی تناور و مقتدر تبدیل شده است و محاسبات امروز آن‌ها نیز همچون گذشته کاملاً غلط است.» (14 خرداد 1401)

این بخش از جنگ روانی و تبلیغاتی، شاید از برنامه‌های ضد ایرانی هم مهمتر باشد. یک جمعیت قوی اما ضعیف انگاشته شده و کسانی که به آن‌ها تلقین شده در یک جامعه به‌شدت ملتهب و بدون آینده زندگی می‌کنند، در برابر حملات خارجی، ضعیف‌تر از جامعه‌ای واکنش نشان می‌دهد که واقعاً فاقد توان مواجهه هستند. با این حال، خودباوری ملت و توانمندی‌های فعلی کشور، جلوه‌آرایی خبیثانه حریف در سقوط قریب الوقوع نظام را بی‌اثر نموده است.

علاوه بر این، کسی که کمترین وقوفی از میزان تلاش نظریه‌پردازان دشمن برای بحران‌نمایی داشته باشد، به‌وضوح درمی‌یابد حملات آن‌ها در تمام جبهه‌ها با ناکامی مواجه شده است. در حقیقت، هیچ استدلالی محکم‌تر از این در خصوص شکست تلاش‌های غرب و رژیم صهیونیستی وجود ندارد که توطئه‌چینی‌های آن‌ها پس از مدتی، دوباره در قالبی جدید و یا دقیقاً مشابه طرح‌های گذشته به مرحله اجرا در می‌آید. اگر توهمات اتاق‌های فکر عبری - غربی به نتیجه رسیده بودند، چه دلیلی وجود داشت که هر از گاهی دوباره مطرح‌شده و تجدید شوند؟ همین یک دلیل کافی است تا روشن شود که آورده سال‌ها شانتاژ با هزینه‌های بسیار سنگین و گزاف، به دستاورد تقریباً هیچ منتهی شده و خروجی‌ای که به دنبال آن بودند، محقق نشده است.

این در حالی است که طرح‌های براندازانه نه تنها در مرحله همه‌گیری و تثبیت، متوقف مانده، بلکه مراحل حتی یک برنامه نیز به‌طور کامل به خط اجرا نرسید و صرفاً موفقیت‌های اندکی در تخریب روحیه جامعه و بی‌ثبات‌سازی اوضاع کشور به دست آورده‌اند. به بیان دیگر، گستردگی و تنوع برنامه‌ها علیه جمهوری اسلامی برای مأیوس کردن جامعه از ادامه مسیر، بی‌آنکه ادعاهای بولتونی و ترامپی به حقیقت بپیوندد، حاکی از استحکام زیربنایی ایران و پرتاب کردن سنگ به طرف یک قطار سریع السیر است.

و بالاخره اینکه جمهوری اسلامی در موضع آفندی قرار دارد و سال‌هاست که از فاز پدافندی خارج شده. به لطف مقاومت حداکثری و همراهی مردم با نظام، ایران در مرحله عبور از موج فزاینده تحریم‌ها و فشارهاست و دور نیست زمانی که حربه تحریم‌ها برای مخالف‌تراشی برای همیشه کند و بی‌اثر شود.

*فعال سیاسی

منبع: حمایت

ارسال دیدگاه

پربازدیدترین ها
آخرین اخبار