لباس زنان عشایر از جاذبه‌های فرهنگی اردبیل

اردبیل (پانا) - لباس‌های محلی و سنتی یکی از مهم‌ترین جاذبه‌های فرهنگی است که نمودی از فرهنگ جاری، سنت‌ها و باور‌های آن منطقه را نشان می دهد.

کد مطلب: ۱۲۰۰۰۲۶
لینک کوتاه کپی شد
لباس زنان عشایر از جاذبه‌های فرهنگی اردبیل

پوشش هر کشور بخشی از تمدن و فرهنگ آن کشور به شمار می‌آید و نشانی از هویت مردم است. با سیری در تاریخ ایران باستان و اعصار پیش از اسلام در می‌یابیم که حجاب هزاران سال پیش از دین مبین اسلام یکی از آداب ایرانی و بخش مهمی از فرهنگ ایرانی تلقی می‌شده است. متون تاریخی، سنگ‌نبشته‌ها و مجسمه‌هایی که از سلسله‌های مختلف ایران باستان به جامانده شاهدی بر این گفتار هستند.

با ورود اسلام به ایران، این جایگاه مستحکم‌تر از قبل شده و هویت فرهنگی ایرانی اسلامی را شکل می‌دهد و به آن سبک و سیاقی برتر می‌بخشد.

حجاب و پوشش زنان در تاریخ ایران فراز و فرود‌هایی را به خود دیده است. در برخی از دوره‌ها پوشش از سوی حکومت‌ها مورد حمله قرار گرفته و در دوره‌هایی نیز مورد حمایت بوده است. اما در تمامی دوره ها، آنچه نمود دارد فرهنگ عفاف است که ریشه‌های خود را حفظ کرده و به نسل‌های دیگر انتقال جغرافیایی یافته است.

اقوامی که در نواحی مختلف ایران ساکن هستند، به لحاظ اقلیمی و جغرافیایی تحت تأثیر آب و هوا و وضعیت زیستی منطقه و مهم‌تر از همه متأثر از جنبه‌های اعتقادی و دینی، پوشش خاصی برای خود دارند و گاه از طریق همین پوشش است که می‌توان مؤلفه‌های فرهنگی هر منطقه را شناخت.
پوشاک اقوام ایرانی، رنگ و بوی سنت دارد و اصالت یک ایرانی را نشان می‌دهد. هویت لباس‌های محلی به صورت جدایی‌ناپذیر با باور‌های مردم گره‌خورده و جزئی از جاذبه‌های فرهنگی است.

یکی از جاذبه‌های فرهنگی استان اردبیل لباس محلی است که مردمان این منطقه در زمان گذشته می‌پوشیدند.

لباس اصیل آذربایجانی نشان‌دهنده وضعیت تأهل و سن است.

از قرن بیستم به بعد، لباس آذربایجانی در شهر‌ها کاربرد خود را از دست داده و حالت مدرنیته به خود گرفته است؛ ولی عموماً در میان کسانی که در مناطق عشایری و روستایی سکونت دارند، مانند سابق کارکرد خود را حفظ کرده است.

عشایر، از معدود جوامعی هستند که شکل غالب پوشاک زنان و مردان آن‌ها از اصالت و هویت ویژه‌ای برخوردار است و با وجود آنکه در یکصد سال اخیر، تغییر و تحولاتی جدی به خصوص با رواج فرهنگ بیگانه حتی روی پوشش رخ داده است، اما کمتر توانسته است اثری بر شکل و ماهیت پوشاک محلی عشایر بگذارد. آنان هرگز کم مهری به فرهنگ خویش نشان نداده و در پوشش، از سنت‌های اصیل خود فاصله نگرفته اند.
لباس‌های محلی ایل شاهسون که نمودی از فرهنگ جاری و سنت‌ها و باور‌های این ایل است یکی از مهم‌ترین جاذبه‌های فرهنگی به شمار می‌آید.

بیشتر لباس زنان عشایر از پارچه‌های رنگی و شاد است و به شکلی از نقش و طرح طبیعت در لباس‌ها بهره گرفته می‌شود.

محقق ایل شاهسون شهروز جدید مغانلو در کتاب دلبافته‌های خود تکه‌های لباس را شامل ۱- پیراهن (کوینگ)، ۲- تنبان یا دامن شلیته‌ای (تومان)، ۳- روسری (یایلیق)، ۴- چارقد روی یایلیق (آلین یایلیقی)، ۵- عرقچین (آرخچن)،۶- نیم تنه ساده مورد استفاده در زمستان‌ها (یل)، ۷- جلیقه بی‌آستین (جلقا)، ۸- جوراب ۹- کفش عنوان کرده است.
تومان ،در واقع یک دامن گشاد کش دار از زیر کوینگ است.
"تومان" و بقول امروزی‌ها دامن را از چند متر پارچه رنگین می‌دوختند و تمام دور قسمت پایین آنرا با نوار مشکی زینت می‌دادند.
زنان عشایر بخصوص تازه عروس‌ها ۳ تا ۱۰ عدد از این تومان‌ها می‌پوشیدند و علت این امر سرمای منطقه محل زندگی آن‌ها عنوان شده است.

کوینگ،در واقع لباس اصلی از گردن تا انگشت پا را می‌گویند که داراری پارچه گران قیمت و رنگارنگ است.
برای تهیه " کوینگ" شش متر پارچه و برای تهیه تومان بین ۹ الی ۱۳ متر پارچه استفاده می‌شد و دوخت لباس به شکلی بود که زنان حجاب کامل داشته و مطابق با ارزش‌های ایل که همان رعایت عصمت است، لباس بپوشند.

شهروز جدید مغانلو با بیان اینکه پیراهن زنان ایل شاهسون از رنگ‌های متنوع و شاد تشکیل شده است، می‌گوید: لباس محلی تحت نام کلی "تومان کوینگ" شناخته می‌شود.
به گفته او" تومان کوینگ "عبارت است از یک پیراهن از پارچه‌های ظریف و لطیف مانند وال در متراژ زیاد که از گردن تا انتهای قوزک پا می‌پوشانند و طبق روال زیور آلات بر یقه و سر آستین آن نیز می‌دوختند و این پیراهن در طرفین از کمر به پایین دارای چاک سر تا سری بود که باز دور آن چاک‌ها از نوار‌های رنگین و ملیله دوزی استفاده می‌شد.
نکته کلیدی مورد تأکید این پژوهشگر تهیه لباس به همت خود زنان است بطوریکه در گذشته بیشترین زحمت تهیه و دوخت لباس توسط خود زنان عشایر کشیده می‌شد.
این محقق تأکید دارد که برای تهیه نخ از جهره و داراغ و برای دوخت کوینگ از سوزن‌هایی با شماره و سایز‌های متفاوت استفاده می‌شد و یا برای تولید آرخچن، جوراب و یل از میله‌های چوبی استفاده می‌کردند.

اما در این میان به نوع خاصی از روسری یا شال بر می خوریم که نسبت به دیگر روسری‌ها در اندازه‌های بسیار بزرگی درست شده اند و دارای طرح‌های متنوع سنتی و محلی هستند. این روسری‌ها «یایلیق» یا «لئچک» نام دارند که زنان این روسری یا شال را چند دور بر روی سر و گردن می پیچند و به سبب ویژگی آن‌ها در خنک نگه داشتن، به این نام که معادل آن «تابستانه» است خوانده می شوند. بر همین اساس یایلیق پوشش اصلی زنان و دختران آذربایجانی است.
در ایام چهارشنبه سوری این مناطق و در مراسم «قورشاق سالاماخ» نیز از یایلیق برای گرفتن هدیه عید از آشنایان و همسایگان استفاده می‌شود.
یایلیق به جهت اندازه بزرگ آن برای رعایت «یاشماق» یا حجاب صورت هم کارایی خوبی دارد. زنان آذربایجانی از یاشماق به عنوان روبنده استفاده می‌کنند.

چارقد پارچه‌ای است چهارگوش که آن را به صورت سه گوش تا کرده و بوسیله سنجاق قفلی زیر گلو محکم می‌شود.
چارقد در لباس سنتی آذربایجان بیانگر غیرت و تعصب و رنگ چارقد بیانگر رنگ گل‌های وحشی کوه‌های آن و نیز جنس‌های مختلف آن مناسب چهار فصل در آذربایجان می‌باشد.
در برخی از مناطق آذربایجان به آن " کل آغایی " و در برخی دیگر از مناطق نیز به آن " شاماخی " گفته می‌شود.

شته ،از روسری‌های مخصوص عشایر که هنوز هم متداول است.
شته را معمولا پس از آنکه روسری یا شال را بر روی سر می‌انداختند از روی آن دور سر، چند دور می‌پیچند و در پشت سر آن را بند می‌کنند.
این نوع بستن در بیشتر مناطق عشایر نشانه متاهل بودن زنان بود.

البته فلسفه بستن شته این است که در موقع سواری و باد و دویدن روسری آن‌ها نیفتد و از نظر شکل ظاهری نیز ترکیب و حالت به سر و روی آن‌ها می‌دهد و در موارد پوشش سایر قسمت‌ها روی خود از انتهای آزاد آن شته استفاده می‌کنند.

یل (کت زنانه) از لباس‌های بالاتنه مخصوص است.
یل، در رنگ‌های الوان و معمولا از مخمل و یا پارچه‌های پشمی ضخیم می‌دوختند و به یقه و سر آستین آن از پولک‌های رنگین یا سکه‌های نقر‌ه ای و بعضی اوقات زرخیز می‌دوختند و دورادور یقه و سر آستین از ملیله و نوار‌های زرین می‌دوختند.

جلیقه زنان شاهسون را پارچه‌های دوخته شده بدون آستین تشکیل می‌دهد.
در جلیقه ها، از اشیاء‌ قیمتی همچون سکه‌های نقره‌ای و بعضا طلا در حاشیه‌های آن استفاده می‌شود.
نمایش این گونه پوشش زنانه بستگی به ثروت خانواده ها‌ی ایلاتی بوده و زنان و دختران ایلات از این طریق برتری خود را نسبت به هم نوع‌های خود نشان می‌دادند.

در اوایل صده شمسی معاصر، مردان عشایر دارای لباس مخصوصی بوده اند که امروز حتی در دورافتاده‌ترین نقطه آذربایجان نیز هیچ اثری از آن پوشش مشاهده نمی‌شود.

در حال حاضر پوشاک مردان شاهسون نیز همانند لباس مردان روستائی و شهری بوده و اگر چه بنا به مقتضیات شغلی، شیوه معیشت و عادات و سلیقه، پوشاک آن‌ها رنگ و جلای لباس مردان شهری را ندارد، ولی ترکیب لباس در تابستان یا زمستان یا انواع کلاه و کفش مورد استفاده با اندک تفاوتی در نوع جنس آنها، با هم یکی هستند.

ارسال دیدگاه

پربازدیدترین ها
آخرین اخبار