گفت و گوی پانا با کارگردان فیلم بومی «لیپار» در جشنواره فجر

ریگی: از دیدن چهره فقیر سیستان و بلوچستان در سینما رنج می‌بردم

تهران (پانا) - «لیپار» نام دریاچه‌ای سرخ‌رنگ در چابهار است و عنوان اولین فیلم بلند «حسین ریگی»  فیلمساز اهل استان سیستان و بلوچستان  است و به گفته این کارگردان اولین فیلمی است که به سیستان و بلوچستان نه از دریچه فقر یا مسایل امنیتی بلکه بلحاظ تاریخ و جغرافیا و آیین بومی نگاه شده است. 

کد مطلب: ۱۱۵۷۴۷۲
لینک کوتاه کپی شد
ریگی:  از دیدن چهره فقیر سیستان و بلوچستان در سینما رنج می‌بردم

فیلم «لیپار» به کارگردانی «حسین ریگی» و تهیه‌کنندگی «سعید خانی» محصول سال ۱۳۹۹ است. این فیلم در سی و نهمین دوره جشنواره فیلم فجر حضور دارد. در ادامه گفت‌وگوی پانا را با «حسین ریگی» کارگردان و نویسنده این فیلم می‌خوانید:

فیلم «لیپار» در چه ژانری ساخته شده و راجع به ایده اولیه شکل‌گیری ساخت این فیلم توضیحاتی بدهید؟
فلیم «لیپار» یک ملودرام اجتماعی در وصف سینماست. حدود دو یا سه سال پیش بود که فکر کردم باید فیلم بلندم را بسازم و در اندیشه این بودم که به چه موضوعی باید برسم و راجع به چه موضوعی باید کار کنم؟ چند موضوعی بود که باید لحاظ می کردم. اول اینکه حتما باید در سیستان و بلوچستان اتفاق بیافتد و دوم اینکه با یک بودجه معقول بتوانم فیلمم را بسازم. سوژه‌های زیادی را از فرهنگ سیستان و بلوچستان بررسی و مطالعه کردم ولی تنها چیزی که به ذهنم رسید این بود که بخشی از زندگی خودم وتلاش خودم برای رسیدن به سینما را آماده کنم و این شد ایده اولیه «لیپار» که آن زمان نام دیگری داشت. این ایده را با دوستم آقای امین گلستانه در میان گذاشتم و طرح ابتدایی را آماده کردیم و به فارابی ارایه دادیم و طرح ابتدایی رد شد و اصلاح کردیم و مجدد ارایه کردیم. در نهایت با حمایت آقای «حسین شیخ الاسلام» که در شورای فیلمنامه فارابی بودند نکاتی را در فیلمنامه مجدد پرداخت کردیم و همراه با خانم «حدیث لزرغلامی» و «شرمین نادری» و آقای «شیخ الاسلامی» سفری به چابهار داشتیم و فیلمنامه را نوشتیم و به فارابی ارایه دادیم. آنجا تصویب شد و بعد از مدتی آقای علم الهدی به عنوان مشاور پروژه اضافه شدند و فیلمنامه مجدد با حضور اقای "احمد پایداری" بازنویسی شد. حدود 2 سال به دنبال بودجه و کلید زدن پروژه بودیم و به مشکلاتی برخورد کردیم. آن موقع قرار بود با مجموعه ایران نوین و به تهیه کنندگی آقای سیفی کار کنیم. قرار بود کار را حدود شهریور99 امسال کلید بزنیم که عقب افتاد و کلا پروژه منتفی شد، اما با پیشنهاد خانم "دنیا چهرآزی" و ورود آقای سعید خانی به پروژه به عنوان تهیه کننده این فیلم سرنوشت دیگری پیدا کرد. ایشان از طرح خوش شان آمد و به نظر ایشان باید در فیلمنامه تغییراتی انجام می شد. در نهایت با همکاری حسام فرهمندجو فیلمنامه ای نوشتیم و رسیدیم به فیلمنامه «لیپار» که با حمایت بنیاد سینمایی فارابی ، استانداری سیستان و بلوچستان و اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی سیستان و بلوچستان و منطقه آزاد چابهار ساخته شد .

لیپار جزو معدود فیلم‌هایی است که صحنه سیستان و بلوچستان را خشن و فقیر نشان نمی‌دهد. آیا این موضوع با بومی بودن خود شما در آن خطه ارتباط دارد؟
این موضوع قطعا به بومی بودن من ربط دارد چون ما سالها رنج کشیدیم از اینکه در سینمای ایران به بخش مهمی از سیستان و بلوچستان پرداخته نشده است و تنها بخش کوچکی از سیستان و بلوچستان آن هم در موضوعاتی مانند موضوع فقرو مسایل امنیتی پرداخته شده است. این موضوع من و دوستانم را آزار میداد و وقتی که من به مرحله نوشتن فیلمنامه رسیدم سعی ام این بود چهره دیگری از سیستان و بلوچستان نشان دهیم. این اتفاق شروع شد و البته ما نمی توانیم در یک فیلم تمام چهره سیستان و بلوچستان را نشان دهیم ولی مهم این است که این کار را شروع کردیم تا رسوم و آیین و جغرافیا و تاریخ سیستان و بلوچستان را نشان دهیم.

به نظر شما «لیپار» چه ویژگی هایی دارد که بتوان این فیلم را در سینمای هنر و تجربه قرار داد؟
این فیلمی نیست که ما برای صرفا هنر و تجربه ساخته باشیم و در این فیلم سعی شد مواردی رعایت شود که به اکران عمومی برسد اما چون فیلم در وصف سینماست و با حضور پنج نوجوان که بازیگر اصلی فیلم هستند، امیدواریم مدیران به این فکر کنند در کنار اکران عمومی این فیلم در مجموعه هنر و تجربه هم اکران داشته باشد.
چه کنیم تا سینمای هنر و تجربه با سلیقه تماشاگران عام بیشتر همسو باشد؟
من موافق این نیستم که هنر و تجربه با هر سلیقه ای و مخاطب عام همسو شود، چون هنر و تجربه بر این اساس بنا شده است که باید تماشاچی را همسوی خود کند زیرا مجموعه فیلم هایی که در چارچوب هنر و تجربه ساخته می شود قاعدتا نگاه فیلمساز در فیلم اصل است و این باعث می شود که تماشاچی مخصوص خودش را داشته باشد. قطعا اگر بخواهیم به همسو بودن با تماشاچی تمرکز کنیم فقط می توانیم روی کیفیت خوب، تصویر و صدا و چیزهای دیگر تمرکز داشته باشیم وگرنه قطعا قصه گویی که در هنر و تجربه اکران می شود تماشاچی های خود را دارد و این تماشاچیان هستند که انتخاب می کنند این نوع فیلم ها را ببیند یا نبینند.

آینده سینمای هنر و تجربه را چگونه می‌بینید؟
سینمای هنر و تجربه در ایران نوپاست اما در همین سالهایی که راه افتاد اتفاق های مهمی شکل گرفت و فیلم هایی که شرایط حضور در پرده سینما را نداشتند این اتفاق برای شان رخ داد و تماشاچی توانست این فیلم ها را در پرده سینما ببیند. قطعا اگر این اتفاق نمی افتاد بسیاری از فیلم ها در آرشیوها می ماند یا فقط در اکران های خصوصی نمایش داده می شد ولی هنر و تجربه دریچه ای را به روی سینما و فیلمساز باز کرد تا کسانیکه با نگاه خاص خودشان فیلم های شان را می سازند، دیده شوند. قطعا هنر و تجربه مخالفانی دارد اما مخالفت ها خیلی منطقی نیست زیرا هنر و تجربه باید جان بگیرد و رشد کند. این نهال نوپاست و امیدوارم درخت تنومندی برای تصویر کشیدن بخش نادیده جامعه باشد.

ارسال دیدگاه

پربازدیدترین ها
آخرین اخبار