محمد زینالی اُناری*

کنشگر نهادی و خلق شهروند مسئول

از میان سه رده اجتماعی کنش شهرنشینان جایگاه‌های کلان به وزرا، وکلا و نخبگان سیاسی تعلق دارد. جایگاه میانی مدیران، فعالان عمومی و نخبگان محلی هستند و جایگاه خرد به کارگر، دانشجو، مربی و نقش‌های روزمره افراد عادی مربوط است.

کد مطلب: ۱۱۴۶۷۵۷
لینک کوتاه کپی شد

اگرچه همه شهرنشینان به صورت بالقوه‌ای در جایگاه شهروند مسئول و مطالبه گر قرار دارند، اما بار اصلی این نقش را بخشی از جایگاه میانی اعم از مدیران نهادی، نخبگان و روشنفکران محلی یا صنفی بر دوش دارند که می‌توان آنها را «کنشگر نهادی» نامید. این گروه از یک سو حلقه واصله مردم عادی با ساختارهای قدرت و تصمیم‌گیری‌اند؛ از سوی دیگر، به سبب تجربه و آگاهی‌شان در میان مردم شناخته شده و دارای اعتبار هستند. از این‌رو، کنشگران نهادی می‌توانند در پیوند دولت-ملت نقشی اساسی بازی کرده و آن را تحکیم بخشند.

تا زمانی که یک استاد دانشگاه در کلاس‌ها و حتی پژوهش‌ها به بحث درباره مدیریت بحران می‌پردازد، به نقش حرفه‌ای خُرد خود همت گماشته که به جای خود با ارزش است. نظیر وی فردی است که در یک صنف یا محله سال‌ها به خلق تجربه و کسب احترام در میان جماعت پرداخته است. اما وقتی که جایگاه کنشگر نهادی را اختیار کرده و به عنوان میانجی درباره مسائل صنفی و عمومی جامعه مشارکت می‌کنند، نقشی اخلاقی و برگزیده توأم با مسئولیت‌پذیری و مطالبه‌گری را در عمل نشان می‌دهد. اگر چنین افرادی در بحران‌هایی که درون صنف یا سازمان آنها یا در حدی فراتر مانند پاندمی کرونا رخ می‌دهد، حاضر بوده و مداومت کنند، سایر مردم نیز به آنان پیوسته و با مشارکت در حل مسائل به مشق مسئولیت‌پذیری و مطالبه‌گری می‌پردازند. اما اگر این گروه غایب در بحران‌ها و مسائل باشند، قطعاً مردم نیز از همین افراد که الگوی محلات، اصناف و سازمان‌ها هستند، به نقش‌های خودشان رنگ و مایه می‌زنند.

لذا مسئولیت اجتماعی در مرحله اول پروژه یا موضوع فکری افراد پیشرو، نخبگان محلی و کارآفرینان سازمانی بوده و در مرحله دوم به سبب میانجیگری این گروه، به موضوع تمام جامعه تبدیل شده و آنها را از شهروندان بالقوه یا شهرنشین به شهروندان بالفعل و «واقعی» تبدیل می‌کند. گذار شهرنشینان از افراد منفعل به شهروندان خلاق و پیگیر، دقیقاً در ماجرای حل مشکلات و بحران‌های اجتماعی عمومی است که رقم خورده و ماندگار می‌شود. اگر در موضوعات ومشکلات روزمره این گروه غایب بوده و بار مشکلات را به کفایت و خلاقیت مدیران وانهند، در بحران‌های جمعی مانند سیل، زلزله و پاندمی که دامنه مشکلات فراتر رفته و از اعتماد و بی‌اعتمادی مردم در تجویز دارو و مشارکت در اجرای پروتکل‌ها سوء‌استفاده می‌کند، حضور آنان وجوب و ضرورت می‌یابد. در وهله اول کرونا آزمونی برای سنجش توانایی جامعه ما برای خلق مسئولیت‌پذیری و تجلی شهروند بالفعل یا واقعی است. در وهله دوم نتایج خطرناکی که کرونا می‌تواند نشان دهد، پاسخی به عملکرد اخلاقی کنشگران نهادی و کارآمدی حرفه‌ای مدیرانی است که باید این موضوع را در مدیریت اجتماعی همت می‌نهادند.

*جامعه‌شناس

منبع: ایران

ارسال دیدگاه

پربازدیدترین ها
آخرین اخبار