دلنوشته‌ یک دانش‌آموز درباره «حاج قاسم»: او یک شخص نبود بلکه یک فرهنگ بود

تهران (پانا) – دانش‌آموزان سراسر کشور در همذات‌پنداری با سردار سلیمانی به خلق دلنوشته‌هایی پرداختند که گزیده‌ای از این دلنوشته‌ها در کتاب «منم یک حاج قاسم دیگر» وارد بازار نشر شد.

کد مطلب: ۱۱۳۷۹۲۵
لینک کوتاه کپی شد
دلنوشته‌ یک دانش‌آموز درباره «حاج قاسم»: او یک شخص نبود بلکه یک فرهنگ بود

کتاب «منم یک حاج قاسم دیگر» مجموعه‌ای از دلنوشته‌های دانش‌آموزان سراسر کشور درباره «شهید سپهبد حاج قاسم سلیمانی» است که دی‌ماه سال 98 طی یک حمله تروریستی به مقام رفیع شعادت نائل آمده است.

از میان صدها دلنوشته که از سراسر کشور برای این پویش ارسال شده است، 142 دلنوشته برای درج در این کتاب برگزیده شده‌اند.

در یکی از دلنوشته‌های دانش‌آموزی به قلم فاطمه سعیدی دانش‌آموز دوره متوسطه اول از استان همدان خطاب به سردار سلیمانی می‌خوانید:

« سلام حاج قاسم سلیمانی آسمانی شدنت مبارک تو از همان اول هم‌ جای تو روی زمین نبود. تو یکی از فرشتگان خدا بودی که برای پاسداری از مردم ایران پا به زمین نهادی و اکنون پرکشیدی و رفتی، سلیمانی یک کلمه است اما صدها حرف برای گفتن دارد.

آمریکا آن‌قدر حقیر بود که در دل شب و با هواپیمای بدون سرنشین به تو حمله کرد. حتی در آسمان هم از تو می‌ترسیدند ولی تو را به آرزویت رساندند. آری سیزدهم دی‌ماه سال 1398 را می‌گویم. سردار کاری که تو کردی کم از واقعه کربلا نداشت. مبارزه با ظلم و ستم جرئت می‌خواهد وگرنه شعار را که همه بلدند بدهند.

نبض زندگی در رگ امنیت می‌تپد. اگر برایش خون نداده باشی، خون به پا خواهد کرد. نفس کشیدن در شهر امن، خون‌بهای ریه‌هایی است که هنوز بوی گاز خردل می‌دهند. «شهید» نام جامانده بر جان خسته‌ی بزرگراه‌های شهر نیست بلکه نشانی رسیدن است از نگاه راه مردانگی و غیرت. من هر وقت هوس آزادی به سرم می‌زند یا راه همت را رفته‌ام یا چمران. چه فرقی می‌کند وقتی همه آن‌ها تو را به رهایی می‌رساند.

«رها شدن از امروز و جاری شدن در فردا» باکمال میل و افتخار می‌گویم که امن ماندن خانه‌ام را مدیون قاسم سلیمانی‌ها می‌دانم، او یک شخص نبود بلکه یک فرهنگ بود.»

هدف از جمع‌آوری این مجموعه بست و پیوند الگوها و اسوه‌های انقلابی با نسل نوجوان و جوان کشور است.

ارسال دیدگاه

پربازدیدترین ها
آخرین اخبار