*آسیه اسکندرزاده

چرا سنجش سلامت در آموزش پیش از دبستان مهم است؟

تهران (پانا) - سنجش فرآیندی نامیده می شود که درجه، رتبه یا میزان موفقیت یک فرد را در کسب یک توانایی مشخص، تعیین می کند. سنجش در بیشتر اوقات با واژه اندازه‌گیری مورد استفاده قرار می‌گیرد. در حوزه آموزش پیش از دبستان، سنجش شیوه ایی برای جمع آوری اطلاعات برای تصمیم‌گیری درباره کودکان است. اما سنجش زمانی صحیح و درست انجام می شود و نتایج خوبی را در پی دارد که نظام‌مند، چند وجهی و بر اساس رفتارهای روزانه کودک باشد. در این میان بهترین نوع سنجش، یعنی کسب اطلاعات مناسب از همه مراحل رشدی کودک، شامل رشد حرکتی، اخلاقی، زبانی،شناختی و همین طور رشد عاطفی اجتماعی است.

کد مطلب: ۱۰۹۸۴۸۹
لینک کوتاه کپی شد
چرا سنجش سلامت در آموزش پیش از دبستان مهم است؟

سنجش به دو شکل رسمی و غیر رسمی انجام می شود. آزمون‌های غربالگری رشدی، آمادگی، تشخیصی و پیشرفتی از انواع سنجش‎‌های رسمی هستند. آزمون های سنجش رسمی اصولا استاندارد بوده و برای مقایسه عملکرد کودکان با هم صورت می گیرند. اما سنجش غیر رسمی معمولا با فرآیندها، فرم های توصیفی مانند پوشه کار، فهرست های وارسی و موارد شبیه به آن انجام می شوند.

اهمیت انجام سنجش در پیش از دبستان
در آموزش پیش از دبستان، سنجش به دلایل زیر اهمیت دارد:
جمع آوری اطلاعات از روند رشد فعلی کودک به مربی کمک می کند تا در حوزه هایی که باید در آن، آموزش های خاصی داده شود تلاش بیشتری صورت گیرد و با کسب این اطلاعات آمادگی کودک برای سطوح و شکل های مختلف آموزشی در کلاس های بعدی مشخص می شود.
فهم روند رشد کودک در سنجش فردی به مربیان کمک می‌کند تا چگونگی پیشرفت کودک در آموزش های داده شده را بهتر بفهمند.
شناخت کودکانی که نیازمند خدمات ویژه آموزشی هستند با یک آزمون غربالگری ساده در فرآیند سنجش و همچنین استفاده از ارزشیابی های تشخیصی یا عمیق‌تر میسر می شود.
اهداف سنجش و ارزشیابی در پیش از دبستان
سنجش و ارزشیابی در آموزش پیش از دبستان با سه هدف مهم صورت می پذیرد.
هدف اول، سنجش برای حمایت از یادگیری است.
انجام سنجش پیش از دبستان یادگیری و رشد در کودکان را ارتقا داده از آنجایی که فرآیند سنجش و تدریس از یکدیگر جدایی ناپذیرند و انجام سنجش در نقطه شروع برنامه درسی ضروری است. بررسی توانایی دانش آموز در انواع مهارت های علمی یعنی دانش حقیقی که از قبل دارد و توانایی حل مساله که کودکان از نتیجه تجارب و فعالیت های موجود در برنامه های درسی کسب کرده اند، در روند پیشرفت، توالی و حفظ این مهارت ها ضروری است. به طور مثال دانش اعداد، دانش مفهومی، دانش منطقی و نظایر آن ابزار خوبی برای تعیین سطح کنونی عملکرد کودک است. سنجش تعیین می کند که یک کودک چه میزان آمادگی برای کسب فعالیت ها و برنامه های درسی جدید را دارد. از دیگر ابزارهای سنجش پیش از دبستان در کودکان می توان به گفت و گو و سوال اشاره کرد، در واقع می توان فهرستی از ابزارهای غیر رسمی مانند مشاهده مستقیم، فهرست های وارسی و شرح حال های مشاهده ای و پوشه های کار را هم به عنوان ابزارهای مفید در اختیار معلمان قرار داد. در کنار بررسی رشد سطح علمی بررسی رشد سطح عملی کودک در حوزه های رشد حرکتی، رشد زبانی و رشد شناختی کودکان برای طراحی فعالیت‌های مناسب بسیار ضروری است. یک آزمون غربالگری رشدی می‌تواند به فراهم آوردن اطلاعات اولیه ضروری بسیار کمک کند. آزمون‌های غربالگری رشدی به شناسایی کودکان نیازمند مداخلات بیشتر کمک می‌کند. مربیان با توجه به نتایج آزمون ها، متناسب با نیازهای دانش آموزان برنامه های مناسبی را ارایه می دهند.
هدف دوم، تعیین نیازهای ویژه است.
با انجام دادن سنجش، مشخص می‌شود آیا کودکانی هستند که به خدمات ویژه و اضافی نیاز دارند یا خیر. منظور از کودکان با نیازهای ویژه، کودکانی هستندکه یک یا چند مورد از این مشکلات را دارند،کم‌بینایی و نابینایی، کم‌شنوایی و ناشنوایی، ‌ناتوانی‌های گفتاری و زبانی، تأخیرات شناختی، اختلالات عاطفی، ناتوانی‌های یادگیری و مشکلات حرکتی.
معمولا شناسایی کودکان با نیازهای ویژه در سنجش در دو مرحله انجام می شود، اول غربالگری ساده که مشخص می کند کودک به سنجش پیشرفته تری نیاز دارد یا خیر. مربیان اگر در مورد روش های استفاده از ابزارهای تشخیصی استاندارد آموزش های لازم را ندیده باشند، می توانند از آزمون های غربالگری استفاده کنند. با توجه به این موضوع کودکانی که به سنجش های دقیق تر و بیشتر نیاز دارند به متخصصان معرفی می شوند، که گروهی از این متخصصان شامل روان شناس، پاتوبیولوژیست، پزشک و مشاور تربیتی است.

هدف سوم، پیشرفت کودک و ارزشیابی برنامه است.
سنجش، میزان پیشرفت کودکان را در طول زمان و تاثیرات آموزش بر رشد یادگیری را بررسی می کند و امکان ارایه نتایج این رشد را برای والدین کودکان نیز فراهم کرده و در نهایت اینکه پس از آموزش های هر مقطع چه میزان پیشرفتی رخ داده است، سبب ایجاد انگیزه در کودکان و والدین آن ها برای ادامه هر چه قوی تر این مسیر می شود. در نهایت هرچه رتبه عملکردی کودک در سنجش بالاتر می‌رود، نشان دهنده رشد سطح دانش و مهارت او در حوزه‌های مورد سنجش قرار گرفته است.
اصول کلی سنجش و ارزشیابی
فرایند سنجش و ارزشیابی فراتر از یک امتحان و اندازه‌گیری ساده است. به‌ویژه برای کودکان سنین پیش از دبستان، سنجش با آنچه برای گروه‌های سنی بالاتر تعریف می‌شود،‌ تفاوت دارد. کودکان هرگز نمی‌توانند واحدهای دانش یا مهارت را بدون یادگیری دیگر چیزهای موجود در بافتشان فرا بگیرند. در نتیجه، اگر سنجش این گروه سنی مانند سنجش گروه‌های سنی دیگر انجام شود، اندازه‌گیری اینکه کودکان اطلاعات خاصی به دست آورده‌اند یا نه، تا حدودی مشکل، نامعتبر و غیرقابل اتکاست. همچنین، در این سنین کودکان قادر به خواندن نیستند و بر این اساس بسیاری از آزمون‌های سنجش متکی بر خواندن در این گروه سنی کارایی ندارد.
سنجش و ارزشیابی در دوران پیش از دبستان بر چند اصل کلی و عمومی استوار است.
اصل شماره 1: سنجش باید برای کودک منافعی داشته باشد.
سنجش و ارزیابی و رسیدن به اطلاعات جامع از کودکان امری زمان بر و دشوار است. بنابراین برای سنجش در دوره پیش از دبستان باید شواهدی مبنی بر اینکه ارزشبیابی منافعی برای کودک در بر دارد یا نه در نظر گرفته شود.
اصل شماره 2، سنجش باید برای هدف خاصی مورد استفاده قرار گیرد.
لازم است هر سنجشی برای برآورده کردن یک هدف خاص مورد استفاده قرار گیرد و به‌صورت معتبر و پایا تنها همان هدف را برآورده سازد.
اصل شماره 3، لازم است محدودیت‌های کودکان در خصوص سنجش مورد توجه قرار گیرد.
روایی و پایایی سنجش با افزایش سن کودک بیشتر می‌شود. این بدان معناست که هرچه سن کودک پایین تر باشد، اعتماد به نتایج سنجش کمتر است. این مورد به‌ویژه در خصوص سنجش توانایی‌های شناختی کودکان مورد توجه قرار دارد.
اصل شماره 4، سنجش باید متناسب با سن باشد.
لازم است سنجش هم در محتوا و هم در روش گردآوری اطلاعات متناسب با سن کودک باشد. فرایندهای سنجش باید با این پیش‌فرض طراحی شوند که کودکان به طرق مختلف یاد می‌گیرند و رشد می‌کنند. سنجش باید به همه حوزه‌های رشدی توجه کند. کودک برای نشان دادن توانایی‌های خود، به بافت‌های آشنا نیاز دارد. به این دلیل، لازم است سنجش در محیط‌هایی انجام شود که کودک با آن‌ها آشنایی دارد و در آنجا راحت است.
اصل شماره 5، سنجش باید از لحاظ زبانی مناسب کودک باشد.
تقریباً همه سنجش‌ها، ابزارهایی زبانی هستند. در سنجش کودک، هم زبان اول و هم زبان دوم باید مورد توجه قرار گیرد. اگر زبان سنجش، زبان دوم کودک است و کودک در آن مشکل دارد، کل آزمون به آزمونی برای سنجش کارایی زبان او تبدیل می‌شود. بنابراین، هنگام طراحی سنجش باید به زبان کودک بسیار توجه داشت. نتایج هر سنجشی بدون توجه به زبان کودک می‌تواند سوگیرانه یا اشتباه باشد. همچنین ویژگی‌های فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی و .... کودک می‌تواند تفسیر نتایج سنجش را با چالش‌های جدی روبه‌رو کند.
اصل شماره 6، والدین در سنجش نقش حساس و ارزشمندی دارند.
لازم است در فرایند سنجش کودک، والدین به‌عنوان یک منبع اطلاعاتی ارزشمند و یک مخاطب خوب برای ارائه نتایج در نظر گرفته شوند. با توجه به همه محدودیت‌هایی که در شش اصل فوق شرح داده شد، والدین منبع اطلاعاتی بسیار مناسبی محسوب می‌شوند. به علاوه، لازم است فرایند سنجش، اطلاعات مناسبی را درباره روند رشد و یادگیری کودک در اختیار والدین قرار دهد. والدین باید به‌عنوان بخش جدایی‌نا‌پذیر از فرایند سنجش کودکان در نظر گرفته شوند.

سنجش، عنصری بسیار مهم برای بررسی روند رشد کودک شناخته می شود. بدون سنجش، هیچ‌گونه شواهدی مبنی بر اثربخشی برنامه های آموزشی وجود ندارد و بدون وجود این شواهد، اصلاح و تغییر در برنامه های آموزشی بعدی امکان‌پذیر نخواهد بود. به‌ویژه درباره کودکان دوره پیش‌دبستانی، که لازم است هر کدام برنامه درسی و انفرادی خاص خود را داشته باشد، سنجش اهمیت ویژه‌ای می‌یابد. با این حال، باید توجه داشت که سنجش در دوره پیش‌دبستانی برای ورود به دبستان به دلیل ویژگی‌های کودک در این دوره، امری پیچیده و مستلزم برنامه‌ریزی دقیق و صرف زمان کافی است. در ضمن، از اطلاعات حاصل از سنجش در این دوره سنی باید با احتیاط و حساسیت در تصمیم‌گیری‌ها، استفاده شود.

*آموزگار

ارسال دیدگاه

پربازدیدترین ها
آخرین اخبار